اشکانیان. [ اَ ] ( اِخ ) هیاطله. اشغانیة. ( دمشقی ). پارتها. آرشیها. لقب سلطنت سوم از ملوک عجم که بعد از سلطنت سکندر ذوالقرنین قریب یکصد و شصت سال فرمانروا بودند.( آنندراج ). آن خانواده سلطنتی که قبل از ساسانیان از 58 ق. م. تا 207 م. در ایران سلطنت کردند و شاه اول آن خانواده اشک نام داشت. ( فرهنگ نظام ). سلسله ای از پادشاهان ایران که از نژاد اشک میباشند و پس از سرداران اسکندر مقدونیائی تا زمان پادشاهی ساسانیان مدت چهارصد و شصت و یک سال در ایران سلطنت کردند. ( ناظم الاطباء ). برحسب روایات مورخان اسلامی ، سلاطین اشکانی را از 9 تا 18 تن آورده اند، چنانکه فردوسی گوید: نخست اشک بود از نژاد قباد دگر گرد شاپور خسرونژاد دگر بود گودرز از اشکانیان چه بیژن که بود از نژاد کیان چو نرسی و چون اورمزد بزرگ چه آرش که بُد نامدار سترگ چه زو بگذری نامدار اردوان خردمند و باداد و روشن روان چو بنشست بهرام از اشکانیان ببخشید گنجی به ارزانیان ورا خواندند اردوان بزرگ که از میش بگسست چنگال گرگ ورا بود شیراز با اصفهان که داننده خواندیش مرز مهان به اصطخر شد بابک از دست او که تنّین خروشان بد از شست او... از ایشان بجز نام نشنیده ام نه درنامه خسروان دیده ام. ابوریحان در آثارالباقیه مدت سلطنت دوره اشکانیان یااشغانیان یا ملو»الطوایف را چنین آورده است : 1- اشک بن دارابن دارا - سج. 2- اشک بن اشکان - ی. 3- سابوربن اشکان - ک. 4- بهرام بن سابور - س. 5- بلاش بن سابور- یا. 6- هرمزبن بلاش - م. 7- فیروزبن هرمز - یز. 8-بلاش بن فیروز - یب. 9- خسروبن ملاذان - م. 10- بلاشان - کد. 11- اردوان بن بلاشان - یج. 12- اردوان الکبیر الاشکانان - کج. 13- خسروبن الاشکانان - یه. 14- بهافریدبن اشکانان - یه. 15- جوذربن اشکانان - کب. 16- بلاش بن اشکانان - ل. 17- نرسی بن اشکانان - ک. 18- اردوان الاخیر - لا. ( از تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2555 ). برحسب آراء مورخان مغرب ، سلسله اشکانیان در تاریخ 25 یا 250 ق. م. بهمت اشک نامی که برضد دولت سلوکی قیام کرد، تأسیس گردید و 28 تن از این دودمان به پادشاهی رسیدند. آنگاه در سال 220 م. اردشیر بابکان بر اردوان آخرین پادشاه این دودمان خروج کرد و دولتی را که قریب پانصد سال فرمانروایی داشت ، منقرض کرد.حدود فرمانروائی دودمان مزبور چنین بود: از شمال خوارزم و مرو و از مشرق هرات و از جنوب زرنگ ( سیستان ) و ساگارتی ( در کتیبه داریوش : آساگارتی ئی ) و از مغرب گرگان. و جدول نامهای سلاطین مزبور برحسب روایات مورخان مغرب این است :
معنی کلمه اشکانیان در فرهنگ فارسی
سلسله ایست از پادشاهان ایران قبل از اسلام که از خراسان ( پارت ) از شعبه ای از نژاد آریایی ظهور کردند و قریب پانصد سال از ۲۵٠ ق . م . تا ۲۲۶ م . در ایران سلطنت نموده اند . این دولت دایما با روم و مهاجمان آسیای مرکزی در زد و خورد بود و ابدا تسلیم بیگانه نگردید تا ساسانیان زمام سلطنت را بدست گرفتند عموما پادشاهان این سلسله بمناسبت نام موسس آن که اشک بود عنوان [ اشک ] را بر اسم خود مقدم می داشتند و با ین جهت آنانرا [ شکانیان ] گفته اند . آخرین پادشاه این سلسله اردوان پنجم است .
معنی کلمه اشکانیان در دانشنامه عمومی
اشکانیان (شاهنامه). اشکانیان سومین دودمان پادشاهی ایران و دودمانی ملوک الطوایفی در شاهنامه و اسطوره شناسی ایرانی می باشد. شاهان اشکانی برپایهٔ شاهنامهٔ فردوسی و دیگر منابع ایرانی، هشت تن بودند که دویست و هشتاد و سه سال ( ۳۰۹۳–۳۳۷۶ پس از کیومرث ) پادشاهی کرده اند و تبارشان به کی قباد می رسد؛ نخستین شاه اشکانی اشک و واپسین شاه اشکانی اردوان است. پادشاهی اشکانی به دست اردشیر بابکان سرنگون شد و پادشاهی ساسانی بنیان نهاده شد. — فردوسی پس از این بخش، فردوسی به شرح شوریدن ساسانیان بر اشکانیان و شورش اردشیر بابکان می پردازد.
معنی کلمه اشکانیان در دانشنامه آزاد فارسی
اَشکانیان سلسله ای از شاهان قدیم ایران (ح ۲۵۰پ م ـ ح ۲۲۶م). منسوب به اشک یا اَرْشَک که از دورۀ سلوکیان و تحت تابعیت آن دولت در ناحیۀ پارت ـ برابر با خراسان تاریخی ـ تشکیل شد و در سلطنت فرهاد دوم (۱۳۸ـ۱۲۸پ م) پس از غلبۀ او بر قوای آنتیوخوس هفتم، پادشاه سلوکی، به طور کامل از آن دولت مستقل، و بر تمام سرزمین های میان رودخانۀ فرات تا جیحون مسلط شد. قلمرو این دولت در اوج عظمت خود، از مرزهای هند تا فرات و از رودخانۀ جیحون و دریای خزر و کوه های قفقاز تا دریای عمان امتداد داشت و از امپراتوری های بزرگ جهان به شمار می آمد. مؤسس این سلسله، اشک یا اَرشَک اول، از قبیله پرنی (اپرنی)، از قوم داهه بود و این قوم از سکائیانی به شمار می آمد که در اراضی میان جنوب شرقی دریای خزر تا رودخانۀ جیحون به چادرنشینی روزگار می گذرانیدند. اشک اول ظاهراً در حدود ۲۵۰پ م ناحیۀ نسا در درۀ رودخانۀ اترک را تصرف کرد و در حدود ۲۴۸ یا ۲۴۷پ م در شهر آساآک ـ حوالی قوچان ـ به پادشاهی برگزیده شد. بعضی از پژوهشگران بر این باورند که حکومت اشک اول از حدود ۲۳۸پ م آغاز شده است و تا سال های آخر قرن ۳پ م دوام آورد. صرف نظر از تردید هایی که دربارۀ تاریخ حکومت اشک اول وجود دارد، نخستین پادشاه اشکانی یا برادرش تیرداد اول، که وجود او نیز محل تردید است، پس از چندی بر آندراگوراس پادشاه یونانی پارت چیره شد و قلمرو او را در تصرف گرفت و پس از آن هیرکانه (گرگان) و سپس کومی سن (قومس) را به اشغال درآورد. سلوکوس دوم، پادشاه سلوکی، برای جلوگیری از گسترش پادشاهی اشکانی و اعادۀ قدرت دولت خود در مستملکات شرقی، به جنگ او رفت و پیروزی هایی به دست آورد، اما به سبب بحران ها و اغتشاشاتی که در سوریه، مرکز دولت سلوکی پیش آمده بود، سلطنت او را در پارت به شرط تبعیت از دولت سلوکی به رسمیت شناخت و به سوریه بازگشت. پادشاه اشکانی نیز پس از این به تدریج، دامنۀ قلمرو خود را توسعه داد و مرزهای آن را به حدود کشور ماد رسانید. آنتیوخوس سوم، پادشاه سلوکی، در ۲۱۱پ م به جنگ با او برخاست و پس از پیروزی، با شرایط دوران سلوکوس دوم، سلطنت پادشاه اشکانی را بر پارت و هیرکانه مورد تأیید قرار داد. با این همه، توسعۀ قلمرو دولت اشکانی همچنان ادامه یافت و به تدریج در مازندران و بخشی از متصرفات دولت یونانی باختر و همچنین در ماد و بین النهرین و بابل پیش رفت. دمتریوس دوم، پادشاه سلوکی، که کوشیده بود مانع از پیشروی های دولت اشکانی گردد، در جنگ ۱۴۱ پ م مغلوب شد و به اسارت مهرداد اول (ح ۱۷۱ـ۱۳۸/۱۳۷پ م) درآمد و پادشاه اشکانی خود را شاهنشاه خواند، اما استقلال واقعی و جدایی کامل و قطعی دولت اشکانی از سلوکیان در عهد فرهاد دوم (۱۳۸/۱۳۷ـ۱۲۸پ م) و پس از غلبۀ او بر آنتیوخوس هفتم، پادشاه سلوکی، حاصل شد. پیشروی های دولت اشکانی در این سال ها به سبب حملات غارتگرانۀ سکاها و تخارها که شمال شرق کشور اشکانی را آشفته کرده بودند، عملاً متوقف گردید و توجه شاهان اشکانی متوجه آن شد و در جنگ هایی که با آنان درگرفت، فرهاد دوم و جانشینش اردوان دوم (شاید اردوان اول) کشته شدند، اما مهرداد دوم (۱۳۸ـ۸۸/۸۷پ م) بر آنان پیروز شد و تهاجمات آنان به قلمرو دولت اشکانی متوقف گردید. در سلطنت مهرداد دوم، ارمنستان به تصرف اشکانیان درآمد و نخستین مناسبات با دولت روم شکل گرفت. اولین جنگ های ایران و روم در عهد اُرُد اول روی داد. در ۵۳پ م، کراسوس از فرات عبور کرد، اما در جنگ حران مغلوب قوای سورنا، سردار بزرگ اشکانی، شد و به قتل رسید. اشکانیان در ۴۰پ م به قلمرو رومی ها حمله بردند و سوریه و فلسطین و بخش اعظم آسیای صغیر را اشغال کردند، اما پس از مدتی ناگزیر از ترک آن مناطق شدند. اشکانیان در این سال ها در موقعیتی قرار داشتند که می توانستند در مبارزات داخلی رومی ها شرکت کرده و نیروی خود را به نفع یکی از طرفین به کار اندازند. در دورۀ فرهاد چهارم (ح ۳۷ـ۲پ م) مناسبات ایران و روم به شکلی دیگر درآمد و به پذیرش تفوّق دولت روم منتهی، و انحطاط دولت اشکانی آغاز شد. در سلطنت بلاش اول (۵۵ـ۷۷/۷۸م) عظمت دولت اشکانی تا حدی احیا گردید و ارمنستان و آذربایجان دوباره به قلمرو اشکانیان پیوست. دولت های ایران و روم سرانجام پس از سال های طولانی جنگ و ستیز بر سر ارمنستان سرانجام توافق کردند که سلطنت ارمنستان به شاهزاده ای اشکانی، که مورد تأیید دولت روم باشد، انتقال یابد. طبق این توافق، تیرداد، برادر بلاش، به سلطنت ارمنستان رسید و در ۶۶م تاج سلطنت را از نرون، امپراتور روم، دریافت کرد. در همین دوره، هیرکانه از تصرف اشکانیان خارج شد و شاه هیرکانه، سفیرانی نزد دولت فرستاد و از آن دولت برای مبارزه با اشکانیان یاری خواست. آلان ها در عصر بلاش چندبار به نواحی شمالی و شمال غربی کشور اشکانی حمله آوردند و صدمات و تلفات بسیاری برجای نهادند. پس از بلاش اول، آشفتگی بسیاری در اوضاع دولت اشکانی پیش آمد و مواقعی بود که دو یا سه نفر در قلمرو آن دولت به سلطنت می نشستند. ترایانوس (تراژان) امپراتور روم در سال های ۱۱۴ـ۱۱۵م به ایران حمله آورد و ارمنستان و بین النهرین و بابل و تیسفون را تصرف کرد و یکی از شاهزادگان اشکانی را به سلطنت نشانید اما در ۱۱۷م براثر شورش اهالی نواحی مفتوحه و مبارزات خسرو پادشاه اشکانی ناگزیر از عقب نشینی شد. یکی از دلایل پیروزی های سریع ترایانوس، وجود چند پادشاه و اختلافات آنان با یکدیگر بود. در این سال ها سه نفر به نام های بلاش دوم و پاکر دوم و خسرو، هر یک خود را شاهنشاه ایران می دانستند. حملات آلان ها به ایران در عهد بلاش سوم (۱۴۷ـ۱۹۱م) تکرار گردید و همچنین رومی ها نیز بار دیگر به قلمرو ایران تاختند. ارتش روم در ۱۶۴م، شهر تیسفون را اشغال کرد اما براثر عوامل طبیعی و اجتماعی ناگزیر از متصرفات خود خارج شد. بلاش چهارم (۱۹۱ـ۲۰۹م) در ۱۹۶م با استفاده از جنگ های مدعیان قدرت در روم، تمام متصرفات آن دولت را در قلمرو اشکانیان دوباره پس گرفت. رومیان بار دیگر ـ احتمالاً در ۱۹۷م ـ به قلمرو اشکانیان تاختند و ظاهراً در اواخر ۱۹۸م شهر تیسفون را تصرف کردند و این بار نیز همچون گذشته، ناگزیر از عقب نشینی شدند. سپاهیان روم در سلطنت کاراکالا بار دیگر به ایران حمله آوردند و در ۲۱۶م بخش هایی از بین النهرین را اشغال کردند. اردوان پنجم (شاید چهارم) در ۲۱۷م بر قوای ماکرینوس، جانشین کاراکالا، در جنگ نصیبین پیروز شد و مبلغ گزافی را به عنوان تاوان خسارات جنگ برعهدۀ آنان گذاشت. با وجود پیروزی های اردوان، دولت اشکانی به سبب انحطاط و تلاشی درونی و جنگ های مدعیان سلطنت و جدایی خواهی بعضی از شاهان ولایات همچنان رو به سقوط داشت و سرانجام بر اثر قیام اردشیر بابکان، شاه فارس، برافتاد. اردوان در ۲۲۴م ضمن جنگ هرمزدگان کشته شد و اردشیر پس از تصرف تیسفون در ۲۲۶م، خود را شاهنشاه خواند. بعضی قرائن حاکی از مقاومت بقایای اشکانیان در برابر اردشیر است، زیرا سکه هایی از آخرین اشکانیان ـ احتمالاً بلاش ششم و یا آرتاوازد پسر اردوان ـ دردست است که به سال ۲۲۸م در سکه خانۀ سلوکیه ضرب شده اند. پس از استقرار قطعی سلطنت اردشیر بابکان، جمعی از بازماندگان و هواداران اشکانیان به پادشاه ارمنستان و عده ای دیگر به دولت کوشانی پناه بردند و تحت حمایت آنان قرار گرفتند.
معنی کلمه اشکانیان در ویکی واژه
منسوب به اشکان؛ این سلسله در قرن سوم پیش از میلاد توسط اَرشَک پیشوای قبایل پَرنی، قبیلهای از داهاها، پس از فتح اراضی شمال شرقی ایران تأسیس گردید. اشکانیان ممکن به همان قبایل متقدم دوران مادها یعنی اسکیتها منتسب باشند؛ گاهی تحت عنوان کلی سکا یا سکاها نیز نام برده شدهاند.
جملاتی از کاربرد کلمه اشکانیان
دستان رستم دستان، مقید به زنجیر قضا و قدر، افسر افراسیاب را نگر با خاک راه یکسان و برابر، کاسه سر «کاوس» از سنگ حوادث شکسته، و کتف و بازوی شاپور ذو الاکتاف را به ریسمان اجل محکم بسته، بهرام گور گرفتار زندان گور، و قامت قباد از قبای زندگانی عور، اشکانیان در ماتم حیات، اشک ریز، و ساسانیان در دست سایس قهر الهی در رستخیز
در آن هنگام دودمان اشکانی بین طرفداران اردوان پنجم و بلاش ششم تقسیم شده بود، که احتمالاً اردشیر را قادر ساخت تا اقتدار خود در جنوب را با کمترین مداخله یا اصلاً بدون مداخله اشکانیان، یکپارچه و مستحکم کند.
«ذاتِ قَرارٍ» ای مستویة بسیطة یمکن الاستقرار علیها، و قیل فیها منازل یستقرّون فیها، و قیل القرار مستقر الماء، و معین ماء ظاهر یری بالعین، و هو مفعول من عانه یعینه اذا ادرکه البصرور آه، و یجوز ان یکون فعیلا من معن الماء یمعن اذا جری و کثر فهو معین و کلاء و ممعون جری فیه الماء، و الماعون من اسماء الماء. اهل تاریخ گفتند مولد عیسی (ع) بعد از ملک اشکانیان بود به پنجاه و یک سال و در آن روزگار مملکت زمین ملوک طوایف را بود و ملک شام قیصر روم را بود و هیردوس الملک بر بنی اسرائیل پادشاه بود از جهت قیصر، و هیردوس از قوم بنی اسرائیل که کتاب دانیال را خوانده بودند شنیده بود که ستارهای برآید و طلوع آن ستاره نشانست مر فرزندی را که از مادر در وجود آید و در عهد خویش سیّد جهانیان بود و دست وی بالای همگان بود، و بتقدیر و اراده اللَّه تعالی مرده زنده کند و بیمار را شفا دهد و از نهانیها خبر دهد، و بعاقبت بآسمان شود. پس چون آن ستاره بر آمد و عیسی از مادر در وجود آمد و خبر بهیردوس رسید هیردوس قصد قتل وی کرد رب العزه ملکی فرستاد بیوسف نجّار که هیردوس قصد قتل عیسی دارد او را و مادر او را از زمین شام بزمین مصر بر، یوسف مریم را و عیسی را بر خر نشاند و روی سوی مصر نهادند اینست که ربّ العزه گفت: «وَ آوَیْناهُما إِلی رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِینٍ». دوازده سال در مصر بماندند مادر در آن صحرا و کشت زار خوشه میچید و فرزند میپرورد، آوردهاند که مریم گهواره عیسی با خود میبرد هر جا که میرفت از یک دوش گهواره در آویخته و از دیگر دوش زنبیل که در آن خوشه بود چنان زندگانی میکرد تا عیسی دوازده ساله گشت، وهب منبه گفت: اول اعجوبهای که در مصر بر وی پیدا گشت آن بود که بخانه دهقانی فرو آمده بودند، شبی از شبها دزد در آن رفت و مال دهقان از خزینه وی ببرد دهقان دلتنگ شد و مریم نیز بسبب وی دلتنگ شد، عیسی مادر را گفت چیست که ترا دلتنگ میبینم؟
این شهر باستانی در دورههای گوناگون مکان زندگی اقوامی مانند مادها، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان و مغولان بوده و در هریک از دورانهای بالا، این محل در اوج قدرت و تمدن زمان مربوط به خود بودهاست. اکنون آثاری از این شهر در آذربایجان غربی شهرستان تکاب (تیکان تپه) برجای ماندهاست که جلوه گر شکوه و عظمت این شهر باستانی بسیار زیباست.
تپه آتشگاه کلکنگ مربوط به دوره اشکانیان - دوره ساسانیان است و در شهرستان زهک، بخش جزینک، دهستان جزینک، ۱ کیلومتری شمال شرقی روستای کل کنگ واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۱۹۶۵۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
زاشکانیان دوباره شد ایران جوان و رفت آن سوز و سوگواری از یاد مردمان
بزرگی مر اشکانیان را سزاست اگر بشنود مرد داننده راست
زان سپس گشت آشکارا نهضت اشکانیان وز پس آنان برآمد رایت ساسانیان
سیاست این سیاستمدار بزرگ نسبت به ارمنستان را میتوان به این شرح خلاصه کرد، او حس میکرد که رم نمیتواند آن کشور را به اشکانیان واگذارد، زیرا اگر آنان مالک ارمنستان میشدند بر خاورمیانه تسلط مییافتند و خطری دایمی برای متصرفات رم (آسیای صغیر و کیلیکیه و سوریه) به وجود میآوردند.
چو از دخت بابک بزاد اردشیر که اشکانیان را بدی دار وگیر
در دورههای بعد و در هزارهٔ اول پیش از میلاد مسیح نیز پرورش اسب ادامه پیدا کرد. از دوران حکومتهای مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان حکاکیها و حجاریهایی از اسبها به جای مانده که از اهمیت این حیوان در این دوران حکایت دارد. دشتهای بیستون، ماهیدشت، چمچمال و کوهدشت در استانهای کرمانشاه و شمال استان لرستان محل پرورش اسب بودهاند. از دشت نسا به عنوان مهمترین مرکز پرورش اسب در زاگرس یاد شده که اسبهای پرورشیافتهٔ آن «اسب نسایی» نامیده میشد و باور بر این است که باید آن را ریشهٔ اسبهای کُرد امروزی دانست.
حکومت خودگردان الیمائی، خاستگاه حوادث تاریخیِ بسیار مهمی بوده و نقش فعالی در صحنة سیاسی و اقتصادیِ روزگار سلوکیان و اشکانیان داشتهاست. قدرت آنان در زمان سلوکی و اشکانی به آنجا رسید که شاهان این دوره به نبرد با آنها برخاستند.
بعد از اسکندر و در زمان سلوکیان کشور ایران جزو مستملکات یونان بود تا سرانجام در سال ۲۵۶ پیش از میلاد، پارتها که بیشتر محققین آنها را شاخهای از نژاد آریایی میدانند و در خراسان امروزی میزیستند، قیام کردند و توانستند با جنگهای متعدد دولت اشکانیان را تأسیس کنند.
کجا شاه اشکانیان اردوان ز ساسانیان شاه نوشیروان
از ایشان همی روم را بود بیم که دلها زاشکانیان شد دو نیم
اشرف تپه مربوط به دوره اشکانیان - دوره ساسانیان - سدههای اولیه دورانهای تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان میانه، بخش کندوان، دهستان تیرچای، ۱ کیلومتری جنوبغرب روستای نوادیز واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۲۲۷۲۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
شهنشه بپرسید از اشکانیان که کندند بنیاد یونانیان
طبق مطالعات و بررسیهای باستان شناختی که توسط باستانشناس احمد نیک گفتار در سال ۱۳۸۶ صورت گرفته سکونت در پیرامون این روستا مربوط به دوره اشکانیان و ساسانیان میرسد که نمونه آن محوطه ملادره و محوطه باستانی قاراداش است.
اقتباس زبان ارمنی از زبانهای ایرانی بیشتر به زبان پهلوی اشکانی در دوره اشکانیان بازمیگردد. بعضی از کلمات پهلوی اشکانی یا ساسانی در زبان ارمنی حفظ شده و هنوز به کار برده میشوند. همچنین این کلمات و تشابه زبان ارمنی در زبانهای هم خانواده با زبان پارتی قابل مشاهده است.
ز یک دست گودرز اشکانیان چو بیژن که بود از نژاد کیان