جوز هندی
معنی کلمه جوز هندی در لغت نامه دهخدا

جوز هندی

معنی کلمه جوز هندی در لغت نامه دهخدا

جوز هندی. [ ج َ / جُو زِ هَِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گردکان هندی است که نارگیل باشد، معرب آن نارجیل است. ( برهان ). در رساله پهلوی ( خسروکواتان و ریتک وی ) «بند 50» آمده : انارگیل که با شکر خورند بهندوی انارگیل خوانند و بپارسیک گوچ ی هیندوک ( گوز هندی ) خوانند. ( حاشیه برهان چ معین از اونوالا ص 25 ). نارجیلست و گفته شود جوز بویا، گرم و خشک در سیم و گویند در دوم ، بوی دهان خوش کند و جگر و معده را قوت دهد و روشنی چشم بیفزاید و شکم به بندد و عسر بول را سودمند آید و نشاط آرد و شربتی از او دو درم تا سه درم است. ( تحفه ) :
دو رخ چون جوز هندی ریشه ریشه
دو حنظل هر یکی زهری به شیشه.نظامی.

معنی کلمه جوز هندی در فرهنگ معین

(جُ زِ هِ ) (اِمر. ) نک نارگیل .

معنی کلمه جوز هندی در فرهنگ فارسی

گردکان هندی است که نارگیل باشد معرب آن نارجیل است .

معنی کلمه جوز هندی در دانشنامه عمومی

جوز هندی (درخت). جوز هِندی یا جوز بویا ( در منابع طب سنتی جوز بوآ ) ( نام علمی: Myristica fragrans ) ، درختی از جنس درختان همیشه سبز است. جوز بویا بومی جزیره های ناحیه ملوک ( جزایر ادویه ) در اندونزی بوده؛ اما امروزه در بعضی مناطق گرم و مرطوب جهان مانند هندوستان، برزیل، سِریلانکا و جزایر آنتیل کاشته می شود. از دانه ای که درون میوهٔ آن قرار دارد، به عنوان ادویه و طعم دهندهٔ غذا استفاده می شود. به این دانه، جوز هندی یا جوز بویا می گویند.
ارتفاع درخت جوز بویا معمولاً بین ۵ تا ۱۵ متر است؛ البته گاهی بلندی آن به بیست متر هم می رسد. دارای برگ های براق، بیضی شکل و نوک تیز بدون گوشوارک است. درازای برگها در حدود ۱۰ سانتی متر و روی آن ها سبز تیره و پشتشان سبز کم رنگ است.
جوزبویا درختی دوپایه است. گلهای نر و گلهای ماده آن هریک روی یک پایه درخت می رویند. گلهای نر به رنگ زرد و به صورت مجتمع در گروه های دو تا سه تایی است که به شکل خوشه ای می شکفند. گلهای ماده نیز مجتمع و زردرنگ هستند و یک مادگی یک بَرچه ای دارند. برچه قسمتی از مادگی است که درون آن تخمک قرار دارد.
میوه این درخت به قطر حدود ۵ سانتی متر و شبیه زردآلوست و رنگ آن لیمویی تا قهوه ای روشن است. میوه پس از رسیدن ترک می خورد و درون آن هسته ای با پوسته سخت و زبر به رنگ قهوه ای مایل به قرمز دیده می شود. پوسته هسته که بسباسه یا ماسی نامیده می شود، توری شکل است و شیارهایی نسبتاً عمیق دارد. مغز هسته جوزبویا یا تخم مرغی شکل است و سطحی چین خورده دارد و معطر و شکننده است.
معنی کلمه جوز هندی در فرهنگ معین

معنی کلمه جوز هندی در دانشنامه آزاد فارسی

جوزِ هِنْدی (nutmeg)
جوزِ هِنْدی
مغز معطّر دانۀ سخت درخت همیشه سبز جوز هندی۱، از تیرۀ جوز۲، بومی جزایر مالوکو۳ اندونزی. جوز هندی و پوسته دوم آن، با نام پوست جوز هندی۴، ادویۀ آشپزی اند. جوز هندی در طب سنتی نیز به کار می رود. در طب سنتی افریقا، از درخت جوز افریقایی۵ برای درمان عفونت های قارچی مزمن در بیماران دیابتی استفاده می کنند. علاوه بر موارد استفاده جوز هندی در طب سنتی، در ۱۹۹۹، داروسازان امریکایی، با آزمایش موش های دیابتی، دو عامل کاهش دهندۀ میزان گلوکز را در این درخت شناسایی کردند.

معنی کلمه جوز هندی در ویکی واژه

نک نار

جملاتی از کاربرد کلمه جوز هندی

به تسخیر فک بر خیل اشجار درخت جوز هندی گشته سردار
جوز هندی بعد ازین بی مغز روید از درخت زین سرسختی که هندی خورد ازین محکم حصار
و چون از لحسا به جانب مشرق روند هفت فرسنگی دریاست. اگر در دریا بروند بحرین باشد و آن جزیره ای است پانزده فرسنگ طول آن و شهری بزرگ است و نخلستان بسیار دارد و مروارید از آن دریا برآورند و هرچه غواصان برآوردندی یک نیمه سلاطین لحسا را بودی، و اگر از لحسا سوی جنوب بروند به عمان رسند و عمان بر زمین عرب است و لیکن سه جانب او بیابان و بر است که هیچ کسی آن را نتواند بریدن و ولایت عمان هشتاد فرسنگ در هشتاد فرسنگ است و گرمسیر باشد و آن جا جوز هندی که نارگیل گویند روید، و اگر از عمان به دریا روی فرا مشرق روند به بارگاه کیش و مکران رسند و اگر سوی جنوب روند به عدن رسند، و اگر جانب دیگر به فارس رسند.
پخت و پز در دانمارک همیشه از شیوه‌های خارجی و قاره تأثیر پذیرفته است و بهره بردن از ادویه‌های وارداتی مناطق استوایی مانند دارچین، هل، جوز هندی و فلفل سیاه را می‌توان با تأثیر گذاشتن آنها بر آشپزی در پیشینه دانمارک وحتی دوران وایکینگ‌ها مشاهده نمود.
پر دل چو جوز هندی و مغزش همه خرد خوش دم چو مشک چینی و حرفش همه کلام
برخی از چاشنی‌ها توسط مسافران عرب به نیجر برده می‌شوند که شامل زنجبیل، جوز هندی، دارچین، زعفران و میخک هستند. گاهی اوقات چاشنی‌ها برای خواباندن گوشت جهت مزه‌دار کردن آن، مورد استفاده قرار می‌گیرند.
هم از جوز هندی فراوان درخت جهان کرده پر بانگشان باد سخت
اندونزی در طول تاریخ خود، به دلیل موقعیت و منابع طبیعی خود درگیر تجارت بوده‌است. علاوه بر این، تکنیک‌ها و ترکیبات بومی اندونزی تحت تأثیر هند، خاورمیانه، چین و در نهایت اروپا قرار گرفت. بازرگانان اسپانیایی و پرتغالی این سرزمین را با دنیای جدیدی مرتبط ساختند. جزایر اندونزی جزایر ملوک (مالوکو)، که به «جزایر ادویه» معروف هستند، همچنین به معرفی ادویه‌های بومی، مانند میخک و جوز هندی، به غذاهای اندونزیایی و جهانی کمک کرد.
دو رخ چون جوز هندی ریشه‌ریشه چو حنظل هر یکی زهری به شیشه
تأثیر تجارت ادویه پرتغال در هند شرقی، آفریقا و آمریکا، به ویژه در طیف وسیعی از اودیه‌های مورد استفاده، هم چنین قابل توجه است. این ادویه‌ها عبارتند از پیری پیری (فلفل چیلی خیلی تند، کوچک)، فلفل سفید، فلفل سیاه، زعفران، پاپریکا، میخک صدپر، فلفل فرنگی، زیره سبز، دارچین و جوز هندی که در گوشت، ماهی یا غذاهای لب شوره ترکیبی پرتغال قاره ای، آزور و جزایر مادیرا استفاده می‌شود. دارچین، وانیل، خلال پوست لیمو، خلال پوست پرتقال، بادیان رومی، میخک صدپر و فلفل فرنگی در بسیاری از دسرهای سنتی و برخی غذاهای لب شوره استفاده می‌شود.