استخوان گونه
معنی کلمه استخوان گونه در فرهنگستان زبان و ادب

استخوان گونه

معنی کلمه استخوان گونه در فرهنگستان زبان و ادب

{zygomatic bone} [پزشکی-دندان پزشکی] استخوانی چهاروجهی که برجستگی گونه و دیوارۀ جانبی و لبۀ کاسۀ چشم و دوسوم قدامی قوس گونه را تشکیل می دهد

معنی کلمه استخوان گونه در دانشنامه عمومی

در سر انسان استخوان گونه ( Zygomatic bone ) استخوانی چهاروجهی است که در هر طرف برجستگی گونه و دیوارهٔ کناری و لبهٔ کاسهٔ چشم و دوسوم پیشین قوس گونه را تشکیل می دهد. این استخوان با استخوان های فک بالا، استخوان پروانه ای، استخوان پیشانی و استخوان گیجگاهی مفصل می شود.
این استخوان دارای سه سطح اوربیتال، اینفراتمپورال و قدامی ( فاسیال ) است، در سطوح مذکور سوراخهای زایکوماتیکو تمپورال، زایگوماتیکو اوربیتال و زایگوماتیکو فاسیال قرار دارد، سطح اوربیتال آن قسمتی از دیواره خارجی اوربیت، سطح زیر گیجگاهی آن حد قدامی حفره اینفراتمپورال را می سازد، استخوان گونه با استخوان های فرونتال ماکزیلا، تمپورال و بال بزرگ اسفنوئید مفصل می شود.

معنی کلمه استخوان گونه در ویکی واژه

استخوانی چهاروجهی که برجستگی گونه و دیوارۀ جانبی و لبۀ کاسۀ چشم و دوسوم قدامی قوس گونه را تشکیل می‌دهد.

جملاتی از کاربرد کلمه استخوان گونه

استخوان پروانه‌ای با استخوان‌های پیشانی، آهیانه، پرویزنی، گیجگاهی، استخوان گونه، استخوان کامی، خیش و استخوان پس‌سری مفصل می‌شود. استخوان پروانه‌ای به پیوستن کاسه مغز به اسکلت صورت کمک می‌کند.
زائده برجسته گونه‌ای (زایگوماتیک) برای اتصال به استخوان گونه‌ای به سمت جلو امتداد یافته و قوس گونه را تشکیل می‌دهد. درست زیر پایه زائدهٔ گونه‌ای یک فرورفتگی به نام گودی زیرواره‌ای (مندیبولار فوسا) قرار دارد که برآمدگی استخوان فک پایین برای تشکیل مفصل گیجگاهی‌زیرواره‌ای (تمپورومندیبولار) دقیقاً جلوی کانال گوش در آن قرار می‌گیرد.