توته. [ تو ت َ / ت ِ ] ( اِ ) گوشت زیادتی باشد که گاه در اندرون پلک چشم و گاهی در بیرون آن برآید و گاه به سرخی و گاه بسیاهی گراید و نرم بود و مانند توت سیاه آویخته باشد و گاه خون از وی روان شود و گاهی نشود. ( برهان ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). و سبب آن خون فاسد سوخته است.( فرهنگ جهانگیری ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رجوع به ترجمه داود ضریر انطاکی و بحر الجواهر و توثة شود. توته. [ تو ت َ / ت ِ] ( اِ ) طوطی را گویند. ( برهان ) ( فرهنگ جهانگیری ) ( ناظم الاطباء ). توتی. طوطی. توتک. ببغا. بپغا. مرغک دانا. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به طوطی شود.
{enation} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] تورم یا برآمدگی تیغه ای یا نقطه ای یا سوزنی که در پشت برگ یا روی ساقه براثر تکثیر بیش ازاندازۀ یاخته ها به وجود می آید
معنی کلمه توته در ویکی واژه
گوشت زاید پلک چشم، جوش پلک، تراخم.
جملاتی از کاربرد کلمه توته
اردوگاه کار اجباری پوتولیتسه از جمله اردوگاههای نازی در جریان جنگ جهانی دوم بود که در پوتولیتسه در نزدیکی ناکائو در قلمرو لهستان اشغالی قرار داشت. این اردوگاه تا بهار سال ۱۹۴۱ به عنوان زیرمجموعهای از اردوگاه کار اجباری اشتوتهوف فعالیت میکرد. در ژانویه ۱۹۴۲، پوتولیتسه کاملاً مستقل شد. تخمین زده میشود که پیش از پایان سال ۱۹۴۴ در مجموع ۲۵٬۰۰۰ زندانی از این اردوگاه گذر کرده باشند. این مرکز همچنین مرکزی برای نگهداری کودکان لهستانی بود که تحت آزمایشهای تجربی آلمانیسازی نازیها قرار داشتند.
آنا ماریا ماتوته، در ایران با ترجمه محمد قاضی به خوانندگان فارسیزبان معرفی شد، «پولینا چشم و چراغ کوهپایه»، اولین کتاب از این نویسنده اسپانیایی است که اولین بار در سال ۱۳۵۲ با ترجمه محمد قاضی در ایران منتشر شد و از آن زمان بیش از ده بار تجدید چاپ شدهاست.
این اردوگاه که بهطور رسمی یک اردوگاه کاری تعیین شده بود، تحت کنترل مقامهای مسئول اردوگاههای کار اجباری نبود. با این حال شرایط موجود در آن با شرایط اردوگاه اشتوتهوف قابل مقایسه بود.
در آغاز اردوگاه پوتولیتسه یکی از نقاط متعدد انتقال لهستانیتبارهای اخراجی از قلمروهای غربی لهستان ضمیمه شده به خاک آلمان نازی به رایخسگائو دانتسیگ-پروس باختری تازه ایجاد شده بود. آوارگی اجباری شهروندان لهستان، معروف به سیاست لبنسراوم، به منظور ایجاد فضا برای زندگی مستعمرهنشینان آلمانی (فولکسدویچه) صورت گرفت. این اردوگاه به سرعت گسترش یافت و شامل اردوگاه زیرمجموعهای از اردوگاه کار اجباری اشتوتهوف در همان نزدیکی شد که نیروی کار رایگان را برای کارخانه ماشینسازی هانسن اشنایدمول در محل اردوگاه، تأمین میکرد.
در ۵ اوت ۱۹۴۴، ارتش سرخ که در حال پیشروی به سوی غرب و خاک آلمان بود وارد لتونی شد و آلمانیها ناچار شدند زندانیان اردوگاه کایزروالد را به اشتوتهوف در لهستان تخلیه کنند. در این هنگام، همه یهودیان زیر ۱۸ سال یا بالای ۳۰ سال به همراه کسانی که هرگونه جرمی مرتکب شده بودند یا کسانی که گمان بر این میرفت که توانایی پیمودن مسافت لتونی تا لهستان را نداشتند، به قتل رسیدند. آنانی که کشته نشدند در سپتامبر ۱۹۴۴ به اشتوتهوف رسیدند.
بنا به نظر بریچتوته، دیگر نامهای شئول در کتاب مقدس، آبددون به معنی از میان بردن،[پانویس ۹]
او علاوه بر اینکه برای کودکان داستانهای بسیاری نوشته، برای بزرگسالان نیز رمان و داستانهای کوتاه منتشر ساختهاست. کتابهایش به هفده زبان ترجمه و تجدید چاپ میگردد. ماتوته از سبک رئالیسمی خاص خود در رمانها و داستانهایش بهره میبرد و آثارش در دانشکدههای ادبیات کشورهای اسپانیایی زبان و دیگر نقاط جهان تدریس و مورد تحلیل و نقد قرار میگیرند.