اسبوع
معنی کلمه اسبوع در فرهنگ معین
معنی کلمه اسبوع در فرهنگ عمید
معنی کلمه اسبوع در ویکی واژه
هفت بار.
اسابی
جملاتی از کاربرد کلمه اسبوع
بدانک بنای سلوک راه دین و وصول بمقامات یقین بر خلوت و عزلت است و انقطاع از خلق و جملگی انبیا و اولیا در بدایت حال داد خلوت دادهاند تا به مقصود رسیدهاند. چنانک عایشه رضی الله عنها روایت میکند در حق خواجه علیه السلام «کان حبب الیه الخلا» اول خلوت و عزلت بر دل خواجه شیرین گردانیدند. و در روایت میآید «کان یتحبب الی حرا اسبوعا و اسبوعین» یعنی در کوه حرا بخلوت و طاعت مشغول گشتی پیش از وحی یک هفته و دو هفته و نیز یک ماه در روایت آمده است. و این ضعیف خلوتخانه خواجه را علیه السلام.
قال عطاء بن ابی رباح: من فوّض امره الی اللَّه فهو داخل فی قوله إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ، و من اقرّ بانّ اللَّه ربه و محمدا رسوله و لم یخالف قلبه لسانه فهو داخل فی قوله: وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ، و من اطاع اللَّه فی الفرض و الرّسول فی السنّة فهو داخل فی قوله: وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ، و من صان قوله عن الکذب فهو داخل فی قوله: وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقاتِ، و من صبر علی الطّاعة و عن المعصیه و علی الرّزیّة فهو داخل فی قوله: وَ الصَّابِرِینَ وَ الصَّابِراتِ، و من صلّی فلم یعرف من عن یمنیه و عن یساره فهو داخل فی قوله: وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ، و من تصدّق فی کل اسبوع بدرهم فهو داخل فی قوله: وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ، و من صام من کلّ شهر ایّام البیض الثالث عشر و الرّابع عشر و الخامس عشر فهو داخل فی قوله: وَ الصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ، و من حفظ فرجه عمّا لا یحلّ فهو داخل فی قوله: وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ، و من صلّی الصلوات الخمس بحقوقها فهو داخل فی قوله: وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ. و قیل: الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ بالتّسبیح و التّحمید و التّهلیل، و قیل: التّالین للقرآن.
سَخَّرَها عَلَیْهِمْ ای سلّطها و حبسها علیهم سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَةَ أَیَّامٍ یقال: اخر اسبوع من شهر صفر. «حُسُوماً» متتابعة ولاء بین اربعاوین اخذ من جسم الجرح یتابع کیا بعد کی لیقطع الدّم، و قیل: «حُسُوماً» ای شوما کانها حسمت الخیر عن اهلها، کقوله: «فِی أَیَّامٍ نَحِساتٍ» و قیل: «حُسُوماً» جمع حاسم کالشّاهد و الشهود، و الحاسم: القاطع المذهب للاثر، ای قاطعة لدابر اولئک القوم.
ابراهیم ادهم بن محمد امین الواعظ (۱۸۹۳–۱۹۵۸م) ادیب و حقوقدان عراقی بود. در حله زاده شد و در دیوانیه زیست. از دانشکدهٔ حقوق بغداد در سال ۱۹۴۴م فارغالتحصیل شد. نمایندهٔ حله در سال ۱۹۳۰–۱ بود. سپس رئیس دادگاههای موصل منصوب شد. همچنین رئیس باررسی کل دادگاههای عراق بود و مناصب چندی دیگر برگرفت.. «اسبوعیاتی (هفتههای من)»، و «دیوان» از آثار نظم اوست. «المساجلات الموصلیه» و «الزباء» نیز از آثار اوست. در روزگار عثمانی، از آزادیخواهان عراقی بود.
بود به دهر ز هر عصر عصر او ممتاز چغان که عید ز ایام و جمعه از اسبوع
این سوره صد و بیست و پنج حرفست، بیست و پنج کلمه، هفت آیه، جمله به مکّه فرو آمد، بقول بیشترین مفسّران. قومی گفتند: مدنی است، آن را در مدنیّات شمرند. و از شمار مدنیان این سوره شش آیتست، بخلاف کوفیان و بصریان، زیرا که کوفیان و بصریان «یراءون» آیت شمرند و مدنیان نشمرند. قومی گفتند: یک نیمه از اوّل سوره مکّی است، در شأن عاص بن وائل السّهمی فرو آمد، و بقول بعضی در شأن ولید بن المغیره فرو آمد. و قال ابن جریج: کان ابو سفیان بن حرب ینحر کلّ اسبوع جزورین، فاتاه یتیم فسأله شیئا ففزعه بعصاه فانزل اللَّه فیه. و یک نیمه آخر سوره، گفتند: مدنی است در شأن عبد اللَّه ابی سلول منافق فرو آمد. و درین سوره ناسخ و منسوخ نیست. و فی الخبر عن ابی بن کعب قال: قال رسول اللَّه (ص): «من قرأ سورة «أ رأیت» غفر اللَّه له ان کان للزّکوة مؤدّیا.