بخاطر

معنی کلمه بخاطر در لغت نامه دهخدا

بخاطر. [ ب ِ طِ رِ ] ( حرف اضافه مرکب ) بجهت ِ. بسبب ِ. برای خاطرِ. ( آنندراج ) :
از من که شهره ام به غم افسانه گوش کن
یک حرف هم بخاطر دیوانه گوش کن.علی خراسانی. || ( از: ب + خاطر ) بیاد. آنچه در دل گذرد. ( ناظم الاطباء ).
- بخاطر آوردن ؛ بیاد آوردن. ( ناظم الاطباء ). به خیال آوردن. یاد کردن. ( آنندراج ). بنظر آوردن. به ذکر آوردن.
- بخاطر داشتن ؛ محفوظ داشتن. ملحوظ داشتن. بیاد داشتن.
- بخاطر گذرانیدن ؛ در دل گذرانیدن. ( ناظم الاطباء ).
- بخاطر گذشتن ؛ در دل گذشتن. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه بخاطر در فرهنگ فارسی

بجهت بسبب .

جملاتی از کاربرد کلمه بخاطر

این شهر توسط رومانیایی‌ها بخاطر موقعیت راهبردی خوب به‌عنوان مرکز استان داردانیا انتخاب شد.
از عمید خراسان نقل کرده‌اند که سبب ارادت من در حقّ شیخ بوسعید و فرزندان او که در ابتدا کی من بنشابور آمدم یکسواره بودم و مرا حاجب محمد گفتندی. هر روز بامداد بدر خانقاه شیخ بوسعید برگذشتمی و بدانجا درنگریستمی و او را بدیدمی، آن روز بر من مبارک بودی. یک شب اندیشه کردم که فردا به سلام این شیخ شوم و او را چیزی برم. هزار درم سیم بسختم از آن سیمی کی در آن وقت نوزده بودند، سی درم بدیناری. و این هزار درم سیم در تایی کاغذ پیچیدم تا چون روز شود به سلام شیخ شوم و این سیم پیش وی بنهم. و درین خانه تنها بودم و با کس نگفتم. پس بخاطرم درآمد کی این بسیار باشد، پانصد درم تمام باشد سیم بدو نیمه کردم و پانصد درم در پس بالش کردم و پانصد درم بخدمت شیخ بردم و سلام گفتم و آن سیم بخواجه حسن مؤدب دادم. حسن برفقی بگوش شیخ گفت کی حاجب محمد شکستۀ آورده است، شیخ گفت مبارک باد اما تمام نیاورده است، یک نیمه در پس بالش گذاشته است و حسن را هزار درم وامست، تمام به حسن دهد تا حسن دل از وام فارغ کند. عمید گفت چون این سخن بشنیدم متغیر شدم و چاکری بفرستادم تا باقی بیاورد و بحسن داد. پس گفتم ای شیخ مرا قبول کن. شیخ دست من بگرفت و گفت تمام شد، برو به سلامت. عمید گفت بعد از آن هیچ کس را بر من دست نبود و به سلامت بودم و اگر چه خرجی می‌افتاد باختیار من بود و هرگز هیچ رنج ندیدم و هر روز کارم در زیادت بود. چون بازگشتم شیخ از پس پشت من درنگریست و گفت ای بساکار که در پس قفای این مردست.
این شخصیت بیشتر بخاطر داستان، کاراکتر سازی و شخصیت بدی که دارد همواره توسط فن‌ها مورد تنفر واقع می‌شود.
بلی: غفلت مردم از مردن به جهت فراموشی ایشان از آن و کم یاد کردن آن است و اگر کسی هم گاهی آن را یاد می کند به دلی که گرفتار شهوتهای نفسانیه و علایق دنیویه است و چنین یادی سودی نمی دهد، بلکه باید مانند کسی بود که سفر درازی اراده کرده باشد که در راه آن بیابانهای بی آب و گیاه، یا دریای خطرناک باشد، و فکری به غیر از فکر آن راه ندارد کسی که به این نحو بیاد مردن افتد و مکرر یاد آن کند در دل او اثر می کند و به تدریج نشاط او از دنیا کم می شود و طبع او از دنیا منزجر می گردد و از آن دل شکسته می شود و مهیای سفر آخرت می گردد و بر هر طالب نجاتی لازم است که هر روز گاهی مردن را یاد آورد و زمانی متذکر گردد از امثال و اقران و برادران و یاران و دوستان و آشنایان را که رفته اند و در خاک خفته اند و از همنشینی همصحبتان خود پا کشیده اند و در وحشت آباد گور تنها مانده، از فرشهای رنگارنگ گذشته، و بر روی خاک خوابیده اند و یاد آورد خوابگاه ایشان را در بستر خاک و به فکر صورت و هیئت ایشان افتد و آمد و شد ایشان را با یکدیگر بخاطر گذراند و یاد آورد که حال چگونه خاک، صورت ایشان را از هم ریخته و اجزای ایشان را در قبر از هم پاشیده، زنانشان بیوه گشته و گرد یتیمی بر فرق اطفالشان نشسته، اموالشان تلف، و خانه ها از ایشان خالی مانده، و نامهاشان از صفحه روزگار برافتاده پس یک یک از گذشتگان را به خاطر گذراند و ایام حیاتشان را متذکر شود و خنده و نشاط او را فکر کند و امید و آرزوهای او را یاد آورد و سعی در جمع اسباب زندگانیش را تصور نماید و یاد آورد پاهای او را که به آنها آمد و شد می نمود که مفاصل آنها از هم جدا شده و زبان او را که با آن با یاران سخن می گفت چگونه خورش مار و مور گشته و دهان او را که خنده های قاه قاه می نمود چگونه از خاک پر شده و دندانهایشان خاک گشته و آرزوهایش بر باد رفته.
هرکه چون نور علی واله قد و رخ تست کی بخاطر رسد از جلوه سرو و سمنش
او سپس به مدت دو سال برای ادارهٔ پلیس اسلو کار کرد و اجازهٔ وکالت خود را در نروژ دریافت نمود. در ۱۹۹۰ به ان‌آرکا بازگشت و به‌عنوان روزنامه‌نگار در آنجا کار کرد. هولت در ۱۹۹۴ میلادی کار وکالت خد را آغاز کرد. او در مدت کوتاهی از ۲۵ نوامبر ۱۹۹۶ تا ۴ فوریه ۱۹۹۷ وزیر دادگستری نروژ بود که بخاطر سلامتی‌اش از آن جایگاه استعفا داد.
در طول دهه ۹۰ میلادی او با بسیاری از هنرپیشگان مشهور خصوصاً نینا هارتلی هم بازی بود. در نامه سرگشاده‌ای که نینا هارتلی اندکی پس از مرگ آنا در تارنمای وی چاپ کرد، بخاطر خاطرات و اعمالی که با وی انجام داده بود، از وی به نام یک همسر نام برده‌است.
او همچنین بخاطر کار در کمپانی کشتی ژاپنی به نام نوآه شناخته شده‌است. در این کمپانی، او تحت نام رینگی شین هیست فعالیت کرده‌است.
میدانم از رسایی اخلاص خویشتن گر نام من بخاطر یاران رسیدنی است
نتایج هر دو الگوریتم می‌تواند بی اندازه، به ترتیب داده ها وابسته باشد و می‌تواند نتایج ضعیفی برای مجموعه داده‌های بسیار بزرگ (بخاطر تکرر خطای گرد کردن) داشته باشد. تکنیکهایی همچون مجموعِ جبران شده می‌تواند تا درجه‌ای برای از بین بردن این خطا مورد استفاده قرار گیرند.
هیچ میآید بخاطر مرا ترا ای آفتاب کز فروغت پرتوی در روزن اینخانه بود
متن کامل شعر وقار شیرازی در سنگ نوشته‌ای که بر دیوار ورودی انبار نصب شده موجود است. این این شعر با خط نستعلیق بر روی سنگ کار شده و قدری خواندن آن بخاطر فرسایش دشوار است. امروز بیستم مهر ماه ۱۳۹۹ شعر را خواندم و بر روی کاغذ یادداشت کردم. بیت اول آن این چنین است. تعالی برکه ای در خاصیتچون چشمه حیوان/که دریاییست بی پهنا و جیحونیست بی پایان
هشدار دفتر تحقیقات فدرال ایالات متحده در مورد تهدید احتمالی تندروهای راست‌گرا که عمداً یهودیان و رهبران یهودی را بخاطر گسترش ویروس کرونا، ایجاد بیماری همه گیر و چندین تعطیلی در سطح کشور سرزنش کرده، اختصاص یافت.
شبی خیال رقیبم بخاطر آمد و عقل خطاب کرد بجان :«بئس وارد المورود»
غم به دورانش نمی گیرد بخاطرها قرار نیست درس گریه ابر نوبهاران را روان
بچار گوشه ایوان خود بخاطر جمع که کس نگوید از اینجای خیز و آنجا رو
کرکس امل را بکش، امل دراز مکن، و دل بر حیاة لعب و لهو منه، تا بحیاة طیبه رسی، ای ابراهیم حیاة طیبه آن زندگی دل است و طمأنینه سرکه تو میخواهی! و گفته‌اند ابراهیم باین سؤال که کرد طلب رؤیت میکرد، چنانک موسی کرد، اما ابراهیم برمز دیدار خواست نه بصریح، لا جرم جواب نیز برمز شنید و هو قوله أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ای ابراهیم شنیدیم سؤال تو و دانستیم مراد تو، و بحقیقت دان که اللَّه عزیز است و یافت وی عزیز و دیدار وی عزیز، و موسی ع بصریح خواست نه برمز، لا جرم جواب نیز صریح شنید که لَنْ تَرانِی و گفته‌اند چون ابراهیم گفت، خداوندا با من نمای که مرده چون زنده کنی، بسرّ وی ندا آمد که تو نیز بنمای که اسماعیل زنده را چون مرده کنی، مطالبت بمطالبت اگر وفا کنی وفا کنم، پس ابراهیم وفا کرد و اللَّه در آن وفا بر وی ثنا کرد گفت: و ابراهیم الّذی و فی رب العالمین نیز وفا کرد و مراد وی بداد. و گفته‌اند ابراهیم در این سؤال که کرد غایت یقین میخواست و یقین را سه رتبت است: اول علم الیقین، پس عین الیقین، پس حق الیقین. علم الیقین آنست که از زبان پیغامبران ببندگان خدا رسد، و عین الیقین آنست که بنور هدایت بایشان رسد، حق الیقین آنست که هم بنور هدایت بود هم بآثار وحی و سنت ابراهیم خواست تا هر سه رتبت او را جمع شود تا هیچ شبهة نیز بخاطر وی نرسد، ثم قال وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ. رب العزة و مالک العزّة، متعزّز بعزّ سنائه و وصف جلاله، معزّ لغیره بکرمه و افضاله. بدانکه خدای با عزت است و با قدرت با جلال و با قوت، عزیزی که هیچکس بعزّ او نرسد، هیچ فهم حدّ او در نیابد، هیچ دانا قدر او بنداند، خود عزیز و عزیز کننده خوار کردگان، و باز نماینده کم بودگان، و بردارنده افکندگان، و اعزاز وی مر بندگان را هم درین جهانست و هم در آن جهان، درین جهان بمال و حال، و در آن جهان بدیدار و وصال، لم یزل و لا یزال.
شیعیان قرآن را لوح محفوظ می‌دانند و همه آن‌ها مدعی پیروی از قرآن و سنت محمد هستند و بخاطر پیروی از سنت پیامبر اسلام و دستور خداوند- شیعه تعیین جانشین پیامبر را تنها ویژه خدا و پیامبر می‌داند.
مولف، بهمین مناسبت، شعر عارف گرانمایه سنایی را بخاطر آورد:
بخاطر اهمیت حیاتی که استوری برد در مرحله تولید دارد، بسیار مهم است که در این مرحله قوانینی رعایت شوند. پیش از آغاز طراحی بسیار مهم است که سایز کادر تصاویر مشخص شوند و مناسب با نوع نمایشی که فیلم خواهد داشت اندازه کادر مشخص شود.