باد و بود. [ دُ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) روزگار و زمانه. حکیم سنایی فرماید : هرکه چون عیسی از شره بجهد از غم باد و بود خود برهد.سنائی ( از شرح حدیقه ) ( از آنندراج ).ظاهراً مرادف بود و نبود، هست و نیست ، گذشته و آینده هم باشد.
معنی کلمه باد و بود در فرهنگ معین
(دُ ) (اِمر. ) ۱ - مجازاً به معنای تکبر و خودبینی . ۲ - هستی و لوازم آن .
معنی کلمه باد و بود در ویکی واژه
مجازاً به معنای تکبر و خودبینی. هستی و لوازم آن.
جملاتی از کاربرد کلمه باد و بود
زد آتش اندر عود ما بر آسمان شد دود ما بشکست باد و بود ما ساقی به نادر بادهای
هرکه چون عیسی از شره بجهد از غم باد و بود خود برهد
زان شکار و انبهی و باد و بود دست در کن هیچ یابی تار و پود
به باد و بود محمد نگر که چون باقیست ز بعد ششصد و پنجاه سخت بنیادست
تا بدانی که دین به صورت نیست باد و بودش چنین ضرورت نیست
هر چه دشوارست بر تو هم ز باد و بود تست ورنه عمر آسان گذارد مردم آسان گذار
کاملان از دور نامت بشنوند تا به قعر باد و بودت در دوند
ما را مسلم آمد شادی و خوشدلی کز باد و بود اندک و بسیار فارغیم
این همه باد و بود تو خواب است خواب را حکم نی، مگر به مجاز
مجلس انس تو خرم چو ارم باد و بود زانکه از عدل تو عالم بخوشی چون ارم است