این اصطلاح را نام کهن آذربایجان عنوان میکنند ولی ممکن است آتروپاتن اشاره به یک ویژگی قومی باشد که در آذربایجان میزیستند. آتروپات، آتورپات، آتورپاتکان سه عنوان مرتبط با آتروپاتن بوده و آتروپات در زمان هجوم اسکندرمقدونی ساتراپ آذربایجان یا همان آتورتکان بود و همو بود به اسکندر زنان آمازونی را تقدیم کرد.
جملاتی از کاربرد کلمه آتروپاتن
در دوران بعد، اتفاق کمتری در آتروپاتن در منابع گزارش شدهاست. یوسف فلاوی نوشتهاست که اولین اقدام شاه اشکانی، بلاش یکم (۵۱ میلادی تا ۷۶ یا ۸۰ میلادی)، انتصاب برادرش پاکور دوم، به سمت پادشاهی مادِ آتروپاتن بود. زمانی که الانان به سال ۷۲ میلادی، به آتروپاتن حمله کردند، پاکور دوم به کوهستان صعبالعبور فرار کرد. گزارش حمله دیگر آلانیها بین ۱۳۴ و ۱۳۶ میلادی، گزارش شدهاست.
جانشینان «آتروپات» در زمان سلوکیان و اشکانیان در این ناحیه که از این پس به نام او معروف گردید حکومت میکردند. در زمان سلوکیان که زمان رواج فرهنگ یونانی در ایران بود «آتروپاتنه» تحت حکومت روحانی هواخواهان کیش مغان بود و در آنجا مغان و معابد دینی املاک وسیعی داشتند و از این رو آتروپاتنه در برابر فرهنگ یونان مقاومت میکرد. از این روست که در روایات زردشتی و در دوره اسلامی آتروپاتکان را مهد زردشت و دین زردشتی گفتهاند و ارومیه را زادگاه زردشت خواندهاند، اما بررسیهای زبانشناسی در اوستا، این معنی را تأیید نمیکند. پادشاهان آتروپاتنه در زمان اشکانیان تابع دولت اشکانی بودند.
به گفته جغرافینویسان یونانی «آتروپاتنه» از شمال به سرزمین خزرها محدود میشد و از مغرب (در حقیقت شمال غرب) رود ارس حد فاصل میان آن و ارمنستان بود و از جنوب غربی تا دریاچه مانتیانی یا ماتْیِنی (در استرابن: «سپاوتا» که به «کپاوتا» (کبوذان) تصحیح شدهاست) یعنی دریاچه ارومیه گسترده بود. مهمترین قسمت آتروپاتنه همین حوزه دریاچه ارومیه بود با مرکز آن به نام «گازا» یا «گازاکا» (گنزک) در میان راهی که از اکباتانا (همدان) به آرتاشات (واقع در ارمنستان) میرفت. قلعه گازاکا همان «وِرا» یا «فرااسپه» (در فارسی باستان: فرا ـ دَه ـ اَسْپه = یاری دهنده و پیش برنده یا تولیدکننده اسپان) بود.
فهرست پادشاهان آتروپاتنه در زمان سلوکیها و اشکانیان از کتاب «نامنامه ایرانی» نقل میشود:
خاندان آتروپات تا آغاز سده اول میلادی در آتروپاتکان حکومت کردند. احتمال میدهند که اردوان دوم (یا سوم) اشکانی که در ۱۰ میلاد به سلطنت رسید و پیش از آن پادشاه آتروپاتنه بود از نسل و خاندان شاهی آتروپات بودهاست. از آن پس تا قدرت یافتن ساسانیان آتروپاتنه شاهانی داشتهاست که تابع دولت اشکانی بودهاند.
پس از مرگ اسکندر در ۳۲۴ پیش از میلاد، در تقسیم اراضی توسط بابِل، ساتراپی ماد به دو قسمت تقسیم شد، به طوری که ماد کوچک (قسمت شمال غربی) به آتورپات و ماد بزرگ (قسمت شرقی) به پیثون واگذار شد. سرانجام آتورپات از تابعیت فرماندهان مقدونیهای سرباز زد و ساتراپی او، خودمختار بود. از آن پس این قسمت از ماد به عنوان «ماد آتروپاتنه» یا اختصار «آتروپاتنه» شناخته شد، چندان که در ارمنی «آترپاتاکان»، در پارتی و پارسی میانه «آتورپاتکان»، بعدها «آذوربادگان»، و در فارسی نو «آذربایجان» نام گرفت.
نام منطقهای در شمال رود ارس که به جمهوری آذربایجان معروف است، توسط جغرافیدانان و تاریخنگاران یونان باستان آلبانی قفقاز نامیده میشد. برای نمونه استرابون (۶۴ یا ۶۳ پیش از میلاد - ۲۴ میلادی)، جغرافیدان یونانی، آلبانی را سرزمینی جدا از آتروپاتن (نام باستانی آذربایجان) معرفی میکند و آن را به عنوان «سرزمینی از دریای خزر تا رود آلازانی و سرزمین آتروپاتن ماد در جنوب» توصیف میکند.
نام آذربایجان یک نام کهن ایرانی است که از نام باستانی آتروپات، یک ساتراپ (فرماندار) پارسی که در حدود ۳۲۱ پیش از میلاد در آتروپاتن (آذربایجان ایران امروزی) حکومت میکرد نامگذاری شده است. ریشه نام آتورپات در زبان پارسی باستان است که به معنای نگهبان آتش است که خود ترکیبی از آتر به معنای آتش و پات به معنای نگهبان است.
در بسیاری از منابع خبر از وجود قومیتهایی با ماهیت انسانی گزارش گردیده که دلالت بر وجود جماعتی از زنانی دارد که در دورانهایی زندگانی بر مبنای وحشی زیستی و غارتگری دارد که با نام آل شناخته میشدهاند. در این منابع، محل سکونت اصلی آلها، جلگههای بین رودخانه دون و دریای سیاه تا سرزمین قفقاز و آتروپاتن قدیم درج شده است. در برخی منابع از زنانی جنگ جو و سرکش به نام آمازون یاد کردهاند که تقریباً در همان منطقه سکونت داشتند. در کتاب مشیرالدوله آمده است: «زنان آمازون در جلگهای موسوم به تمیس سیر در کنار ترمودون سکنی داشتند و ملکه این مردم تالس تریس نام، بر تمامی مردمانی که از کوههای قفقاز تا رود فازریون کنونی منتشر بودند، سلطنت میکرد.»
اَردَوان دوم (اشک هجدهم) هجدهمین شاه شاهنشاهی اشکانی است (۱۲ میلادی – ۳۸/۴۱ میلادی). او پیش از رسیدن به شاهی، فرمانروای ماد آتروپاتن و دست نشانده دولت مرکزی اشکانی بود. نسب او از طرف مادر به اشکانیان میرسید. اردوان در سال ۱۲ میلادی تاج و تخت شاهی را از دست ونون یکم که تا آن زمان شاه ایران بود، به در آورد. پیش از به تخت نشستن اردوان دوم، اوضاع داخلی ایران آشفته بود. اردوان به سامان دادن اوضاع کشور پرداخت و شورشهایی را که به وقوع پیوسته بود، سرکوب کرد.