ریشه‌شناسی

ریشه‌شناسی

معنی کلمه ریشه‌شناسی در لغت نامه دهخدا

ریشه شناسی. [ ش َ / ش ِ ش ِ ] ( حامص مرکب ) صفت آنکه ریشه لغات یعنی اصل و ماده آنهارا داند. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به ریشه شناس شود.

معنی کلمه ریشه‌شناسی در فرهنگ فارسی

صفت آنکه ریشه لغات یعنی اصل و ماده آنها را داند .

معنی کلمه ریشه‌شناسی در فرهنگستان زبان و ادب

{etymology} [باستان شناسی، زبان شناسی] شاخه ای از زبان شناسی که در آن به مطالعۀ منشأ و تاریخ و دگرگونی صورت و معنای واژه ها می پردازند

معنی کلمه ریشه‌شناسی در دانشنامه عمومی

ریشه شناسی یا اِتیمولوژی ( به انگلیسی: Etymology ) ، علم مطالعهٔ تاریخی واژه ها و بررسی تحول شکل واژه ها است. مسائلی مانند اینکه چه موقع وارد زبانی شده اند، از چه منبعی وارد شده اند و این که در طول زمان چه تغییری در ساختار و معنای آن ها ایجاد شده است، در این حیطه بررسی می شود. در زبان فارسی به آن واژه پژوهی، علم اشتقاق نیز می گویند.
پیش از سدهٔ نوزدهم، به ویژه پیش از ظهور نودستوریان، اشتقاق به معنای شناخت اصل و تاریخ لغت، بر اساس درستی استوار نبوده و اگر هم اشتقاقات درستی احیاناً در نوشته های پیشینیان آن ها آمده است کمتر چنین بوده که از مقدمات درست به نتایج درست رسیده باشد. به عبارت دیگر، غالب اشتقاقات آنان را باید اشتقاق عامیانه به شمار آورد. با شناخت تحولات تاریخی آواها و اساساً با شناخت چگونگی تحول زبان ها و روابط میان آن ها و جمع آوردن متون و منابع مختلف از زبان ها و لهجه های مختلف، کار ریشه شناسی پیشرفت های بسیاری کرده است. به تبع این، راه برای ریشه شناسی های شبه علمی هم باز شده؛ ریشه شناسی هایی که ظاهراً بر اصول درست آواشناختی و معناشناختی استوارند، ولی در واقع اشتقاقات غلطی هستند که در پشت ظاهر علمی پنهان اند. این ریشه شناسی ها را می توان شبه ریشه شناسی نامید.
علمای قدیم در نوشته های خود گاهی با ذکر «وجه تسمیه» و «وجه اشتقاق» به شرح واژه ها می پرداختند. مقصود علمای قدیم از وجه تسمیه و وجه اشتقاق ریشه شناسی بوده است. در لغتنامه دهخدا به نقل از تعریفات جرجانی آمده: «بیرون آوردن کلمه ای از کلمهٔ دیگر به شرط آنکه در معنی و ترکیب با هم مناسب و در صیغه مغایر باشند. »
با این تعریف اشتقاق را می توان معادل «Derivation» دانست و یکی از انواع واژه سازی خواهد بود که خود یکی از ساز و کارهای مورد مطالعه تئوری ریشه شناختی است. پایهٔ علم ریشه شناسی جدید را «ویلیام جونز»، قاضی انگلیسی، پایه گذاشته است. وی در سال ۱۷۸۶ در برابر انجمن آسیایی کلکته خطابه ای ایراد کرد که در آن زبان های لاتینی و یونانی و سنسکریت و فارسی را از یک اصل دانست و خاستگاه آن را خانوادهٔ زبانی هندو - اروپایی اعلام کرد. در مورد خاستگاه خانوادهٔ زبانی هندو - اروپایی چند فرضیهٔ رقیب وجود دارد.
یکی از این دیدگاهها ریشهٔ این خانوادهٔ زبانی را به ۶٬۰۰۰ سال پیش و استپ های کاسپی پونتی را فرض می کند. دیدگاه دیگر ادعا می کند ریشهٔ این خانوادهٔ زبانی به ۸٬۰۰۰ تا ۹٬۵۰۰ سال پیش و به منطقهٔ آناتولی تعلق دارد که با گسترش کشاورزی از هلال حاصلخیز این زبان نیز در گسترش یافت. دیگر دیدگاهها این خاستگاه را ایران، ارمنستان و قفقاز جنوبی، شمال غربی هند و پاکستان و بالکان می دانند.

معنی کلمه ریشه‌شناسی در ویکی واژه

شاخه‌ای از زبان‌شناسی که در آن به مطالعۀ منشأ و تاریخ و دگرگونی صورت و معنای واژه‌ها می‌پردازند.

جملاتی از کاربرد کلمه ریشه‌شناسی

در افسانه‌های سومری و اکدی آسارولودو یکی از آنوناکی‌ها است. نام او همچنین آسارلودو، آسازلوهی و نامشوب نیز گفته/نوشته می‌شود. ریشه‌شناسی و معنی نام او ناشناخته است.
در مورد ریشه واژ گان پارسی در زبان عربی و انگلیسی بررسی‌های وسیعی انجام شده که به چند مورد اشاره می‌شود: لازم است ذکر شود که زبان‌شناسان در ریشه‌شناسی واژگان به مبحث تغییرات و ریشه‌یابی معنی و مفهوم واژگان در دوره‌های مختلف تاریخی می‌پردازند و تغییرات واژگان را در انتقال شفاهی و کتبی از یک زبان به زبان دیگر بررسی می‌کنند. زیرا تأثیر زبان‌ها متقابل است. چرا زبان فارسی و عربی بر یکدیگر تأثیر گذاشته‌اند؟ زیرا عرب‌ها حدود ۴۰۰ سال در ایران حضور فیزیکی داشتند و تا دورهٔ انقلاب مشروطه متن‌های مهم به زبان عربی شبیه به فارسی نوشته می‌شد و از سوی دیگر ایرانیان در ایجاد و ساختار زبان عربی نقش مهمی داشتند.
از اردو یک گونه کمتر رسمی خود به عنوان ریخته، به معنی «مخلوط خشن» یاد شده‌است. گونه رسمی‌تر اردو گاهی اوقات به صورت زبان اردوی معلی با اشاره به ارتش شاهنشاهی یا لشکری زبان یا به سادگی فقط لشکری یاد می‌شود. ریشه‌شناسی واژه‌ای که در اردو استفاده می‌شود، در بیشتر موارد تعیین می‌کند که چقدر گفتار فرد مودبانه یا پالایه‌شده‌است. برای نمونه، اردو زبانان بین پانی و آب تمایز قائل می‌شوند که هر دو به معنای «آب» است؛ اولی در محاوره استفاده می‌شود و ریشه در سانسکریت دارد، اما دومی به‌طور رسمی و شاعرانه استفاده می‌شود و اصالتاً فارسی است.
ترجمه و گزارش اوستا برجسته‌ترین اثر پورداوود به‌شمار می‌رود. با در نظر گرفتن سیاق عبارت‌های اوستایی و دور بودن آن‌ها از شیوهٔ زبان فارسی امروز و نیز با توجه به متن مشکل و پر از ابهام اوستای نخستین، اهمیت کار پورداوود روشن می‌شود. او می‌کوشید ترجمه‌ای روان از اوستا به دست دهد و بدون آنکه از حدود قواعد زبان فارسی دور شود، با استفاده از واژه‌های کهن، ترکیباتی رسا و خوش‌آهنگ پدیدآورد. امتیاز دیگر کار او مقدمه و توضیحاتی است که برای هر یک از بخش‌های اوستا نگاشته‌است. این مجموعه علاوه بر تفسیر و ترجمه، لغت‌نامهٔ بزرگی در ریشه‌شناسی واژه‌های ایرانی نیز هست و از بهترین مآخذ برای پی بردن به فرهنگ ایران باستان به‌شمار می‌آید.
اخیراً در هند، اردوزبانان از دیواناگری برای انتشار مجلات ادبی اردو استفاده می‌کنند و روش‌های جدیدی و متمایزی را برای علامت‌گذاری اردو در دیواناگری ابداع کرده‌اند. این ناشران به منظور بازنمایی ریشه‌شناسی فارسی-عربی واژه‌های اردو، ویژگی‌های جدید نگارشی را به دیواناگری وارد کرده‌اند. یک مثال استفاده از अ (دیواناگری الف) با علائم واکه‌ای برای نشان دادن ع است که بر خلاف قوانین املانویسی هندی است. به استفاده از دیواناگری به ناشران اردو مخاطبان بیشتری می‌دهد، در حالی که تغییرات مربوط به املانویسی به آن‌ها کمک می‌کند تا هویت متمایز اردو را حفظ کنند.
یکی از نتایج پژوهش‌های ریشه‌شناسی این بود که در پنج هزار سال پیش از میلاد مسیح قومی زندگی می‌کرده‌اند که بعدها به سرزمین‌هایی از هند تا اروپا مهاجرت کرده‌اند. زبان این قوم و خود این قوم با نامهای گوناگونی مانند سکایی ، هندوژرمنی، هند و اروپایی، هندوکلتی، آرا اروپایی، یافثی، هندی توتی و سانسکریتی نامیده شد.
فرهنگ ریشه‌شناسی ترکی امروزی ترکیه نیز اثر سوان نشانیان، زبان‌شناس ارمنی‌تبار ترکیه است.
فرهنگ ریشه‌شناسی زبانهای ترکو-تاتار (لایپزیگ، ۱۸۷۸)
در کتیبه سه‌زبانه کعبه زرتشت به یونانی اورُد (Οὐορωδ) و به پارسی میانه ویرود (𐭥𐭩𐭥𐭥𐭣) و پارتی ورود (𐭅𐭓𐭅𐭃) نوشته شده‌است. در پارسی میانه به شکل ویروی نیز ضبط شده‌است. ریشه‌شناسی نام مورد اختلاف است. در فارسی ویرو نام شخصیتی در منظومه ویس و رامین است، که داستان آن منشأ پارتی دارد.