افسار

افسار ابزاریست که به دهان، سر و گردن چهارپایان برای مهار کردن آنها می‌بندند. افسار شامل سه بخش است: ۱- دهنه ۲- بند افسار ۳- سر افسار (یا دنباله افسار). دهنه قطعه ایست آهنین که در دهان حیوان قرار می‌گیرد. بند افسار، دهنه را به سر افسار متصل می‌کند که در دست سوارکار جای پیدا می‌کند. بند افسار معمولاً تسمه‌ای چرمیست اما می‌تواند از زنجیر یا ریسمان هم باشد.

افسار وکیل همدان را چو ببستند یاران بنشستند

گر صاحب افسری نیاری گشتن جهدی کن و سرمده فرا افساری

بگیر ابوقیس افسار ماچه‌خر. بر گردنش نیست گر تو بیفتی.

اسوتوید یا اسوانتویت در اساطیر اسلاو ایزد چهار سر جنگ، باروری و وفور است. اسوانتویت ایزد اصلی اسلاوهای بالتی به شمار می‌رفت و فرقه او به شدت با قلعه آرکونا، واقع در جزیره روگن مرتبط بود که زمانی سرزمین مقدس اسلاوها در نظر گرفته می‌شد. چهار سر اسوانتویت به عنوان چهار ستون جهان به شمار می‌رود که هر یک نظاره‌گر نقطه‌ای جداگانه هستند. هر یک از چهره‌ها دارای رنگ مختص به خود می‌باشند. چهره شمالی به رنگ سفید (مرتبط با بلاروس و دریای سفید)، چهره غربی قرمز (روتینیای قرمز)، جنوبی سیاه رنگ (به واسطه دریای سیاه) و چهره شرقی سبز رنگ (اوکراین سبز) بود. نمادهای مرتبط با او شمشیر، افسار، زین و اسبی سفید هستند.

که از ردا فکنم بربدوش آن پالان که از حنک بزنم بر دهان این افسار

غبار گرد بناگوش تو پدید آمد بپرس کزچه سبب؟زانکه اهل افساری

گر تعبیه‌سازی به‌سوی روم دگر بار زُنّار چو افسار کنی بر سر ترسا

افسار اسب دو نوع است: یکی برای راه رفتن و سواری که سر اسب می‌زنند. این افسار دهنه دارد، و فلزی به شکل خاصی است که در دهان اسب و در محل خالی دندان‌های نیش قرار می‌گیرد و برای مهار و کنترل اسب به افسار دهنه‌دار نیاز است. اسب با این افسار نمی‌تواند چیزی بخورد و بیاشامد. افسار دیگر برای بستن اسب است که موقع استراحت حیوان به سرش می‌زنند. تمام کله‌بند یک افسار از چرم است و اتصالات آن با سگک فلزی به هم ارتباط دارد.

کتاب افسارگسیخته؛ یادداشت‌های یک خودی در کاخ سفیدِ ترامپ توسط پوریا حسنی، انتشارات مهراندیش به فارسی ترجمه‌شد.

زن چو ندهی تو نان او ناچار خود به دست آورد چو خر افسار

ارابه ران، همیشه افساری در دست و یک بز و دو بزغاله به همراه دارد. در یکی از داستان‌ها، ارابه ران همان هفستوس، پسر لنگ زئوس و هرا است. هفستوس، خدای آتش و حامی هنرمندانی بود که با فلز و آهن کار می‌کردند. او، به دلیل اینکه پیمودن مسافتهای طولانی با پای لنگ برایش دشوار بود، ارابه را اختراع کرد.

نهاده بر سرش افسار سودا غباری و غباری و غباری

«اگر نبود حضور حاضران و اقامه حجت به واسطه یاران و اگر نبود عهدی که خدا از آگاهان گرفته‌است تا بر ستمگری ظالم و ستم بر مظلوم آرام نگیرند، افسار شتر خلافت را وامی‌نهادم. (خلافت را نمی‌پذیرفتم)»

بس مرکب صحرائی بی‌صاحب خسته بودند دوان هر طرف افسار گسسته

بر افسر شاهان جهانم بودی فخر کر پاردم مرکبش افسار منستی

طبق تعریف ابرتورم یا تورم افسارگسیخته زمانی به‌وجود می‌آید که تورم بیش از ۵۰٪ در ماه یا بیش از ۱٪ در روز باشد.

از لجام نفس و شهوت مرد ره آزاده است شیر از آن نبود که سر در قید افسار آورد