توفو

معنی کلمه توفو در دانشنامه آزاد فارسی

تو فو (۷۱۲ـ۷۷۰م)(Tu Fu)
(یا: دو فو۱) شاعر چینی دورۀ سلسلۀ تانگ۲. او و لی پو۳ بزرگ ترین شاعران چینی به شمار می آمدند. تو فو دربارۀ بی عدالتی های عصر خود، رنج های دهقانان، و جنگ می نوشت؛ از آثارش: ارابه های ارتش۴ دربارۀ سربازگیری، و زیبایی ها۵ که مقایسه ای میان ثروت امپراتور و فقراست.
Du FuTangLi PoThe Army CartsThe Beauties

جملاتی از کاربرد کلمه توفو

این دارو حالت تهوع، فوتوفوبیا و صدا هراسی مرتبط با حملات میگرن را کاهش می‌دهد. آلموتریپتان اثربخشی مشابه دوز استاندارد سوماتریپتان، داروی تریپتان دیگر، و عوارض جانبی کمتری دارد.
ای-۷دی نیروی هوایی آمریکا مجموعاً ۱۲٬۹۲۸ سورتی پرواز در خلال جنگ در آسیای جنوب شرقی انجام دادند و فقط شش فروند از این هواپیما سرنگون گردید که کمترین تعداد سرنگونی در میان هواپیماهای درگیر در جنگ‌های آسیای جنوب شرقی بود. از نظر پرتاب مهمات روی هانوی نیز این هواپیما پس از بوئینگ بی-۵۲ استراتوفورترس بیشترین تعداد بمب را در هر سورتی پرواز پرتاب نمود. این پرتاب‌ها دقیق‌تر از پرتاب‌های دیگر جنگنده‌های زمینی آمریکا بود.
اگرچه درگیری در مقدونیه کوتاه‌مدت بود، اما جنایات جنگی در آن کم نبود. به گفتهٔ دیده‌بان حقوق بشر، «شورشیان آلبانیایی مقدونیه، کارگران جاده را پس از ربودن آن‌ها از بزرگراه اسکوپیه-تتوفو، شکنجه و مورد آزار جنسی قرار دادند.»
گونه‌های مختلف آفتاب‌پرست می‌توانند رنگ خود را تغییر دهند و به رنگ‌های گوناگونی مانند صورتی، قرمز، نارنجی، سبز، سیاه، بنفش قهوه‌ای و زرد و رنگ های ترکیبی در بیایند. آن‌ها این توانایی را به دلیل سلول‌های رنگیزه‌دار ویژه‌ای به نام کروماتوفور که در پوست خود دارند، به دست آورده‌اند. این سلول‌ها به پیام‌های هورمونی و عصبی پاسخ می‌دهند و باعث تغییر رنگ پوست آفتاب‌پرست می‌شوند.
این پنل‌ها از اساسی‌ترین رکن‌های آکوستیک به ویژه استودیوها هستند و به نحوی ساخته شده‌اند که با برخورد امواج صدا به آن‌ها امواج در مسیرها متفاوت پراکنده می‌گردند و در نتیجه از بازگشت مجدد صدا در همان مسیر جلوگیری می‌نمایند. معمولاً این پنل‌ها از جنس پلاستوفوم (یونولیت) یا چوب ساخته می‌شوند. از انواع آن می‌توان به پنل‌های دیفیوزر دوبعدی و سه بعدی اشاره نمود. نکته قابل توجه در مورد این پنل‌ها این است که نباید از مواد سلول بازی از جمله اسفنج (ابر) ساخته شوند چرا که مواد سلول بازی نظیر اسفنج با توجه به خاصیت جاذب بودن خود نمی‌توانند موجب پخش شدن (پخش شدن امواج) شوند
توفو، فراورده‌ای نرم، سپید رنگ و پنیر مانند که از سویا به دست می‌آید.
ایشان از آن عادت بد باز ایستادند و با طریق عدل و راستی گشتند. فهم او فی النّاس کیلا الی الیوم. و قال السدی: قدم رسول اللَّه (ص) المدینة و بها رجل یقال له ابو جهینة و معه صاعان یکیل باحدهما و یکتال بالآخر فنزلت فی شأنه: وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ و قیل: نهاهم رسول اللَّه (ص) عن ذلک فلم ینتهوا، فانزل اللَّه تعالی: وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ فخرج رسول اللَّه (ص) الی السّوق و قرأ السّورة فاصلحوا کیلهم. الویل کلمة یقال لمن وقع فی هلکة و عذاب. و قیل: هو واد فی جهنّم من قیح و دم. و قیل: جبّ فی النّار و معنی «ویل» ای قد ثبت لهم هذا و المطفّفون الّذین یبخسون حقوق النّاس و ینقصون الکیل و الوزن. قال الزجاج: انّما قیل: للّذی ینقص المکیال و المیزان مطفّف لانّه لا یکاد یسرق فی المکیال و المیزان الّا الشّی‌ء الیسیر الطّفیف. و عن الاصمعی: قال: قال اعرابی: لا تلتمس الحوائج ممّن مرءوته فی رؤس المکاییل و السن الموازین. ثمّ بیّن انّ «المطفّفین» منهم. فقال: الَّذِینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَی النَّاسِ ای من النّاس. و من و علی یبدّل احدهما من الآخر، ای إِذَا اکْتالُوا من النّاس استوفوا علیهم الکیل ای یأخذون حقوقهم تامّة وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ ای کالوا لهم و وزنوا لهم، یعنی: للنّاس. تقول: وزنتک و وزنت لک و کلتک و کلت لک، کما یقال: نصحتک و نصحت لک و کسبتک و کسبت لک. «یُخْسِرُونَ» ای ینقصون. یقال: خسرته و اخسرته اذا نقصته هذا کقوله: وَ لا تُخْسِرُوا الْمِیزانَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ و المعنی: اذا استوفی لنفسه اتمّه و اذا اعطی غیره نقصه. قال نافع: کان ابن عمر یمرّ بالبائع فیقول: اتّق اللَّه و اوف الکیل و الوزن فانّ «المطفّفین» یوقفون یوم القیامة حتّی انّ العرق لیلجمهم الی انصاف آذانهم. و روی انّ علیا (ع) مرّ علی رجل و هو یزن الزّعفران و قد ارجح فکفا المیزان. ثمّ قال: اقم الوزن بالقسط. ثمّ ارجح بعد ذلک ما شئت.
وَ تَری‌ کُلَّ أُمَّةٍ جاثِیَةً هذا کقوله: حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِیًّا ای تری امّة کل نبیّ یوم القیمة بارکة علی الرّکب و هی جلسة المخاصم بین یدی الحاکم، ینتظر القضاء. و قیل مستوفزا لا یصیب الارض الا رکبتاه و اطراف انامله. قال سلمان الفارسی: انّ فی القیامة ساعة هی عشر سنین یخرّ الناس فیها جثاة علی رکبهم، حتی ابراهیم ینادی: نفسی لا اسئلک الا نفسی، کُلُّ أُمَّةٍ تُدْعی‌ إِلی‌ کِتابِهَا قرأ یعقوب کلّ امّة بالنصب یعنی و تری کل امّة تدعی الی کتاب عملها، ای کتاب الحفظة لیقرءوه و یستوفوا الجزاء و هو قوله: الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ فی الدنیا. هذا کِتابُنا ای یقال لهم هذا کتابنا الذی کتبنا فیه اعمالکم یعنی دیوان الحفظة یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ، ای یشهد علیکم بالعدل و بالبیان، کانه ینطق إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ. ما من صباح و لا مساء الا نزل فیه ملک من عند اسرافیل الی کاتب اعمال کل انسان بنسخة عمله الذی یعمله فی یومه و فی لیلته و ما هو لاق فیهما، و قال الحسن: نستنسخ ای نحفظ و قال الضحاک: نثبت، و ذلک ان الملکین یرفعان عمل الانسان فیثبت اللَّه منه ما کان له ثواب او عقاب و یطرح منه اللغو، نحو قولهم هلم و اذهب.
در ۱۸۹۴ او در ترکیب فیلم و صدا تحقیقاتی کرد که به اختراع کینه‌توفون انجامید. این دستگاه که ترکیب ناجوری از کینه‌توسکوپ و گرامافون استوانه‌ای بود با استقبال مردم روبرو نشد.
چینی‌ها از اوایل قرن ۹ یا ۱۰ میلادی با ساکنان مجمع الجزایر فیلیپین تجارت می‌کردند. اندکی بعد، چینی‌ها در قرن شانزدهم میلادی مهاجرت به آنجا را آغاز کردند. همچنین مواد بسیاری مانند سس سویا، لوبیای سیاه، توفو، گوشت خوک و … وجود دارد که در آشپزی فیلیپینی دیده می‌شود.
وَ یَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ الجرح الکسب، و هو العمل بالجوارح. اجتراح اکتساب است، و بیشتر در بد گویند آن را، و جوارح در سباع و طیر و در اندامان آدمی این را نام کردند که آن کو اسب‌اند، و جرح شهادت طعن است در آن، لأنّه من کسب الاثم، و الجراحة کالطعنة لأنها تعمل بالجارحة. ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ ای فی علمه بکم و ما تعملون الغد. میگوید: آن گه شما را از آن خواب می‌برانگیزاند در دانش خویش، که میداند که برخیزید چه خواهید کرد؟ و قیل: «یَبْعَثُکُمْ فِیهِ» ای فی علمه بکم. «لِیُقْضی‌ أَجَلٌ مُسَمًّی» یعنی اجل الحیاة الی الموت، لتستوفوا اعمارکم المکتوبة. تقدیر الایة: و هو الّذی یتوفیکم باللّیل ثمّ یبعثکم فی النّهار، علی علم بما تجترحون فیه.
دانه‌های رنگیزه‌ای که در هر دسته از سلول‌های کروماتوفور وجود دارد، طول موج‌های معینی را جذب می‌کنند و بازتاب می‌دهند. در ملانوفورها این دانه‌های رنگیزه می‌توانند به صورت متفاوت درون شاخه‌های دندریتی پراکنده شوند و در نتیجه انباشتشان در پوست تغییر می‌کند. با تغییر انباشت هر کدام از رنگیزه‌ها در پوست، رنگی که از پوست آفتاب‌پرست به چشم ما نمود می‌یابد، تغییر می‌کند. این دگرگونی‌ها را پیام‌های عصبی و هورمونی هماهنگ می‌کنند.
از کانی‌های مرتبط با آرفودسونیت، می‌توان از کوارتز، نفلین، کاتوفوریت، آلبیت، آئگرین و ریبکیت را نام برد.