استحاضه

معنی کلمه استحاضه در لغت نامه دهخدا

استحاضه. [ اِ ت ِ ض َ ] ( ع مص ) پیوسته خون آمدن از زن بعد از ایام حیض. مستمر شدن بی نمازی پس از روزهای عادت. پیوستگی خون در زن. دائم خون روان شدن زن بمرض. خون دیدن زن از رگ عاذل از حیض. ( منتهی الارب ). استحاضه ، خونی است که زن در کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز در حال حیض بیند و بیشتر از چهل روز در حال نفاس ببیند. ( تعریفات جرجانی ). استحاضه خونی است که از زن خارج میشود و نمی توان آنرا حیض یا نفاس قرار داد.خون استحاضه در غالب موارد این مشخصات را واجد است که ، زردرنگ و سرد بود و بسستی خارج می گردد. استحاضه به اقسام قلیله و متوسطه و کثیره منقسم میشود و استحاضه قلیله عبارتست از آنکه خون پنبه ای را که در موضع گذارده شده است کاملاً فرانگیرد. استحاضه متوسطه استحاضه ایست که خون پنبه را کاملاً فراگرفته ولی بغیر پنبه سرایت نکند. استحاضه کثیره ، عبارتست از آنکه خون علاوه بر فراگرفتن پنبه بغیر آنهم سرایت کند. در مورد استحاضه قلیله زن بتغییر پنبه و گرفتن وضوء برای هر نماز جداگانه مکلف و در استحاضه متوسطه علاوه بر این تکالیف ، تغییر لته و غسل قبل از نماز صبح نیز لازم است. در مورد استحاضه کثیره علاوه بر وظایف شق اول و دوم وظیفه یک غسل قبل از نماز ظهر و عصر و غسل دیگر قبل از نماز مغرب و عشاء نیز اضافه میشود. مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون گوید: استحاضة لغةً مصدر اُستحیضت المراءة علی لفظ المجهول ، ای استمر بها الدّم.و شریعةً دم او خروج دم من موضع مخصوص غیر حیض و نفاس و منها دم الاَّیسة و المریضة و الصغیرة. کذا فی جامعالرموز. و منها دم تراه المراءة اقل من ثلاثة ایام او اکثر من عشرة ایام فی الحیض و من اربعین فی النفاس. کذا فی اصطلاحات السید الجرجانی. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). || مانند کردن به حایض. ( زوزنی ).

معنی کلمه استحاضه در فرهنگ معین

(اِ تِ ض ِ ) [ ع . استحاضة ] (مص ل . ) خون آمدن از رحم پس از ایام حیض .

معنی کلمه استحاضه در فرهنگ عمید

خون ریزی زن در غیر دوران قاعدگی.

معنی کلمه استحاضه در فرهنگ فارسی

خون آمدن ازرحم زن بعدازایام حیض، پیوسته خون آمدن اززن پس ازروزهای عادت، خونی که اززن خارج می شودوغیرازحیض یانفاس است
( مصدر ) خون آمدن از رحم زن پس از ایام حیض جریان خون مداوم از زن پس از روزهای عادت .

معنی کلمه استحاضه در دانشنامه آزاد فارسی

اِسْتِحاضه
در اصطلاح فقهی، خون ریزی از شرمگاه زن یا دختر در غیر از ایام حیض و نِفاس. این خون غالباً زردرنگ، سرد و روان است و به سستی خارج می شود. خونی که کمتر از سه روز یا بیشتر از دَه روز طول می کشد نیز استحاضه است. خون استحاضه برحسب این که، کم، متوسط یا زیاد باشد، آن را قلیله، متوسطه و کثیره می نامند. استحاضه موجب وضو یا غسل می شود که تفصیل آن در رساله های احکام آمده است. به زنی که خون استحاضه دیده است، «مُستَحاضه» گویند. آمیزش با مستحاضه جایز است.

معنی کلمه استحاضه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] استحاضه: خون بیرون آمده از رحم زن، که غیر از خون های حیض و نفاس است.
خون استحاضه، بیشتر، زرد، سرد وروان است وبدون فشار وسوزش از رحم خارج می شود. گاهی نیز ویژگی های خون حیض را دارد.
زن مستحاضه
به زنی که خون استحاضه دیده، مستحاضه گفته می شود.
کاربرد فقهی
ازعنوان استحاضه در باب طهارت بحث شده است؛ گرچه به مناسبت در باب های صلاة و صوم نیز از آن سخن رفته است..
اقسام استحاضه
...
[ویکی شیعه] اِسْتِحاضه یکی از انواع خون هایی است که از مجرای تناسلی بانوان جاری می شود. به زن در این مدت مُسْتَحاضه گفته شده و برای انجام برخی کارها مانند نماز و روزه لازم است احکام خاصی را رعایت کند.
استحاضه در دیدگاه مشهور فقیهان به سه نوع قلیله، متوسطه و کثیره تقسیم می شود. توقف در مساجد، خواندن آیات سجده دار و آمیزش جنسی بر مُستحاضه با رعایت احکامی جایز است.
فتاوای مراجع تقلید در جزئیات احکام استحاضه متفاوت است و در اینجا به دیدگاه مشهور فقها پرداخته می شود.

معنی کلمه استحاضه در ویکی واژه

خون آمدن از رحم پس از ایام حیض.

جملاتی از کاربرد کلمه استحاضه

فاطمة بنت ابی حبیش گفت یا رسول اللَّه من زنی مستحاضه‌ام نماز بگذارم در حال استحاضه یا نه؟ رسول خدا گفت دم حیض دم سیاه است معروف‌ که در آن نماز نگذارند، چون آن باشد نماز مگذار، و اما چون دم استحاضه باشد وضو کن و نماز کن، که آن رگی است که روان میشود، و نماز منافی آن نیست ابن عباس گفت آن رگ در ادنی الرحم است نه در قعر رحم، و حکم مستحاضه آنست که خویشتن را بشوید و استوار به بندد، و هر نماز فریضه را بعد از دخول وقت وضو کند، و بعد از وضو البته در نماز تأخیر نکند. چون این حدود بجای آرد اگر چه قطرات خون از وی میرود نماز وی درست بود، و کسی را که ادرار البول باشد یا سلس المذی بود، حکم وی همین باشد.
به استنجا و حیض و استحاضه کنند از وی زن و مرد استفاضه
قوله تعالی: وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ مردی آمد بر رسول خدا نام وی ثابت بن الدحداح گفت یا رسول اللَّه! زنان را در حال حیض نزدیکی کنیم و پاسیم یا نه؟ که بگذاریم ایشان را در وقت حیض و نپاسیم؟ آیت آمد وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذیً، فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ حیض و محیض یکی است، همچون کیل و مکیل و عیش و معیش. و معنی حیض رفتن خون است، یعنی آن دم معروف سیاه رنگ، بحرانی که از قعر رحم برآمد، کمینه آن یک شبانروزست و مهینه پانزده شبانروز، و غالب آن شش یا هفت روز است، و هر چه نه از قعر رحم بیامد و نه سیاه رنگ بود آن را دم استحاضه گویند. و احکام حیض در آن نرود.