آگاهی دادن
جملاتی از کاربرد کلمه آگاهی دادن
پیر بواحمد صاحب سر استاد امام بوده است قدس اللّه اروحهما العزیز، مردی سخت عزیز بوده است. گفت یک شب سحرگاه استاد امام را پسری در وجود آمد. استاد را در سر خبر آوردند و هنوز هیچ کس از اهل خانقاه استاد خبر نداشت و استاد هنوز نام وی ننهاده. کسی دست بحلقۀ خانقاه باز نهاد، استاد امام گفت شیخ بوسعید باشد. در باز کردند، شیخ بود، درآمد و استاد امام را گفت ما را آگاهی دادند که شما را نامی مانده بود، بروی ایثار کردیم، او را شیخ بوسعید نام نهاد. و بدین شکرانه استاد امام سه دعوت بکرد. و خواجه بوعمرو کی داماد استاد بود مردی بزرگ بود و با نعمت،چهل دعوت داد به شکرانۀ این.
سیدنا گزیدهگو، حاضرجواب و نازکاندیش بود و شخصیتی بسیار آرام و حساس داشت. بعقیده همکارانش، او "حرفه ای، نجیب و مهربان" بود . او کم حرف بود و معتقد بود "حرف زیادی موجب فساد می شود." او در عین سرشناسی میان اهالی طنز، امّا زندگی دور از حاشیهای داشت. به عقیده او "وظیفه طنز خنداندن مردم نیست بلکه وظیفهاش آگاهی دادن به آنان است؛ البته این نوع وظیفه باید با نوعی پختگی و متانت همراه باشد. طنزنویس قصدش از میان برداشتن ناهنجاریها و یا لااقل اصلاح آنهاست. قصدش طعنهزدن و کنایه است و چه بهتر که این کار به دور از هر نوع پرخاشگری باشد ."
روان پروران گفته اند خاموشی را هفت فر و فزایش است نی که هفتاد آرام و آسایش : بار خدا را پرستشی است بی رنج جوشیدن و شکنج کوشیدن، گوهر هستی را آرایشی است بی سپاس آذین و زیور، روی و رای را شکوهی است بی نیاز از دستگاه پادشاهی و پایگاه تخت و کلاه، خوی و نهاد را پوششی است از هر مایه آک و آهو، تن و جان را آسوده پناهی است بی کاهش جان و دل و تیمار خشت و گل، بی نیازئی است زفت و زیبا از پوزش خام درائی و لابه سردسرائی، دیو و فرشته را آسایشی است از نگارش ژاژ ناسزا و یاوه ناروا. همان فرمایش سرکار خداوندی اعتماد الدوله را یکبار بی زیر و بالا و با بندگان میرزا در میان نه، او خود مایه دان و پایه شناس است. کوتاهی کردن یا آگاهی دادن آنچه باید و شاید خواهد فرمود، تو در اندیشه کار تباه و روز سیاه خود باش.
ارتباطات انسانی (یا بستگی انسانی) زمینهای برای درک چگونگی ارتباط انسان است. انسانها تواناییهای ارتباطی پیچیدهای دارند که دیگر موجودات زنده از آنها بیبهرهاند. دلیل ارتباطات انسانی برای مثال، میتواند کمک، رساندن اطلاعات، اشتراکگذاری چیزی یا آگاهی دادن باشد. گفتار، گفتگو، ارتباط غیرکلامی، رسانه گروهی، پست، تلگراف، مخابرات و نوشتار از راههای ارتباطات انسانی هستند.
در معنای واژه انذار تعابیر گوناگونی در کلام لغت شناسان آمدهاست، از جمله آن که مفردات معنای انذار را توجه و آگاهی دادن به آیندهای ترسناک آوردهاست. واژه انذار و مشتقات آن بیش از ۱۲۴ بار در قرآن آورده شدهاست. از بررسی مجموع آیاتی که این واژه را دارا هستند برمیآید که منذر حقیقی خداست و منذران دیگر نیز پیام خداوند را ابلاغ میکنند و در اصل منذر یکی از اسمای خداوند است. همچنین از مسئولیتها و اهداف و مخاطبان و … پیامبران به ویژه پیامبر اسلام سخن به میان آمدهاست.
«سزد از نظر و عاطفت خداوند عالم، سلطان بزرگ، ادام اللّه سلطانه، که آنچه باوّل رفت از بندگان تجاوز فرماید که اگر در آن وقت سکون را کاری پیوستند و اختیار کردند و اندر آن فرمانی از آن خداوند ماضی، رضی اللّه عنه، نگاه داشتند؛ اکنون که خداوندی حقتر پیدا آمد و فرمان وی رسید، آنچه از شرایط بندگی و فرمانبرداری واجب کرد، بتمامی بجا آوردند و منتظر جواب این خدمتاند که بزودی بازرسد که در باب امیر ابو احمد و دیگر ابواب چه باید کرد تا بر حسب آن کار کنند. و مبشران مسرع از خیلتاشان سوی غزنین فرستادند و ازین حالها که برفت و آمدن رایت عالی، نصرها اللّه، بهرات بطالع سعد آگاهی دادند تا ملکه سیّده والده و دیگر بندگان شادمانه شوند و سکونی تمام گیرند و این بشارت را بسند و هند رسانند تا در اطراف آن ولایت خللی نیفتد باذن اللّه عزّ ذکره .»
قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ بگو یا محمد آگاهی دادند مرا أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ که نیوشیدند گروهی از پریان. فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً (۱) گفتند که: ما قرآنی شنیدیم شگفت.