آپیس
معنی کلمه آپیس در لغت نامه دهخدا

آپیس

معنی کلمه آپیس در لغت نامه دهخدا

( آپیس ) آپیس. ( اِخ ) هاپی. گاو مقدس مصریان قدیم و معبود مردم ممفیس.

معنی کلمه آپیس در فرهنگ فارسی

( آپیس ) گاو مقدس مصریان قدیم که او را پرستش می کردند نشان آن این بود که دارای پیشانی سفید و برپشت وی شکل عقاب یا کرکس بوده . چون سن گاو از ۲۵ سال تجاوز می کرد او را در رود نیل غرق می کردند و جسد وی را مومیایی کرده در مقبره مخصوص قرار می دادند : هاپی
گاو مقدس مصریان قدیم و معبود مردم ممفیس

معنی کلمه آپیس در دانشنامه عمومی

آپیس. در دین مصر باستان، آپیس یا هاپیس که همچنین به صورت هاپی - انخ نیز تلفظ می شد، گاو مقدسی بود که در منطقه ممفیس مورد پرستش قرار می گرفت. او را پسر حاثور، از بزرگ ترین ایزدان پانتئون مصر باستان می شناختند. در ابتدا، او نقش مهمی در عبادت، قربانی شدن و تولد دوباره حاثور داشت. بعداً، آپیس به عنوان واسطه ای بین انسان ها و دیگر خدایان قدرتمند ( در اصل پتاه، سپس اوزیریس و آتوم ) عمل کرد. نشان آن این بود که دارای پیشانی سفید بر پشت وی شکل عقاب یا کرکس بوده و چون سن گاو از ۲۵ تجاوز می کرد، او را در رود نیل غرق می کردند و جسد وی را مومیایی کرده و در مقبرهٔ مخصوص قرار می دادند. پرستش گاو آپیس و مراسم نگاهداری مومیائی های گاوهای آپیس مرده، تیمار گاو آپیس زنده و رسم قربانی کردن هرساله برای آن، خود محل کسب و درآمد خوبی برای کاهنان معبد پتاه و ایادی و وابستگانشان که کم هم نبودند، بود. از دست دادن این منابع مالی که نفوذ و شأن اجتماعی را نیز به همراه داشت، طبیعتاً موجی از مخالفت های کاهنین و در پی تحریکات ایشان اغتشاشات اجتماعی را به دنبال آورد و در این ماجرا واژگون جلوه دادن امور نیز به عنوان حربه مؤثر تبلیغاتی، دقیقاً به عنوان جنگ روانی مؤثری مورد استفاده قرار می گرفت.
هرودوت نخستین تاریخ نگاری است که گزارش داد کمبوجیه گاو آپیس را با خنجر زخمی کرد و این گاو چندی بعد بر اثر زخم خنجر مرد. داستان گوساله سامری نیز به همین جریان فکری آپیس پرستی مصریان اشاره دارد که طی آن به دلیل علاقه ای که یهودیان تحت فرهنگ مصر به این خدا، آپیس پیدا کردند، سامری با طلاهایی که یهودیان از مصریان دزدیدند برای آنها گوساله طلایی ساخت.
معنی کلمه آپیس در فرهنگ فارسی

معنی کلمه آپیس در دانشنامه آزاد فارسی

آپیس. آپیس (Apis)
(یا: هاپی۱) از خدایان مصر باستان، مظهر پتاح۲، خدای هستی بخشِ ممفیس۳، در هیئت گاوهایی سیاه با سفیدی ای به شکل هلال یا مثلث کوچک بر پیشانی. کیشِ آپیس در اوایل هزارۀ سوم پ م پدید آمد. آپیس خدای باروری بود و نسبتی هم با اُزیریس۴ و سوکاریس۵ خدایان مردگان و جهان زیرین داشت. هر گاو آپیس که می مرد، با تشریفاتی مومیایی و در تابوت سنگی بزرگی در دخمه ای موسوم به سِراپیوم۶ در سَقّاره۷، گورستان ممفیس، دفن می شد، و پس از مرگ نیز آپیس را می پرستیدند. در دورۀ سائیتی۸، غالب تابوت ها نقشی از گاو آپیس در حال انتقال مرده به گور دارند. آپیس را گاه به صورت انسانی با کلۀ گاو نر نیز تصویر کرده اند.

معنی کلمه آپیس در ویکی واژه

گاو مقدس مصریان قدیم. آپیس از یک حرف و یک کلمه تشکیل شده که آ حاکی از یک نژاد برتر و نخست در دنیای قدیم است. پیس همان بد، بدگل، نادلپسند زبان فارسی است.

جملاتی از کاربرد کلمه آپیس

بدست آورم گاو آپیس را بهر ره توان رفت سوی خدا
پرستش گاو آپیس و مراسم نگاهداری مومیائی‌های گاوهای آپیس مرده، تیمار گاو آپیس زنده و رسم قربانی کردن هرساله برای آن، خود محل کسب و درآمد خوبی برای کاهنان معبد پتاه و ایادی و وابستگانشان که کم هم نبودند، بود. از دست دادن این منابع مالی که نفوذ و شأن اجتماعی را نیز به همراه داشت، طبیعتاً موجی از مخالفت‌های کاهنین و در پی تحریکات ایشان اغتشاشات اجتماعی را به‌دنبال آورد و در این ماجرا واژگون جلوه دادن امور نیز به‌عنوان حربه مؤثر تبلیغاتی، دقیقاً به‌عنوان جنگ روانی مؤثری مورد استفاده قرار می‌گرفت.
آرگوس (به یونانی: Ἄργος، مردانه) پایه‌گذار شهر آرگوس و پسر زئوس و نیوبه در افسانه‌های یونان باستان است. پس از مرگ برادر نیوبه، آپیس بی‌فرزند و جانشین، آرگوس فرمانروایی پلوپونز را به‌دست گرفت و آن را به نام خود نام‌گذاری کرد. او اوادنه را به همسری برگزید. فرزندان آن‌ها اکباسوس، پیراس، اپیداوروس و کریاسوس نام داشتند. به گفتهٔ گایوس یولیوس هیگینوس، آن‌ها سه فرزند به نامهای اکباسوس، کریاسوس و پیرانتوس داشتند. پس از آرگوس، پسرش کریاسوس به پادشاهی رسید.
هم امروز روزیست در سال پیش که کشته است آپیس بادست خویش
هموگا و آپیس ما کشت و رفت به آتش خود و ما نشانید تفت
یکی خنجر آبگون برکشید جگرگاه آپیس را بردرید
چنان گاو آپیس کو کشته است دل مصریا ن را بر آشفته است