باغبان. [ غ ْ / غ ِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) نگاهدارنده باغ باشد. ( هفت قلزم ). در پهلوی باغبان ، آنکه حفاظت باغ و پرورش گلها و درختهای میوه دار کند. ( از حاشیه برهان چ معین ). کسی که پرستاری از باغ میکند. ( ناظم الاطباء ). باغ پیرا. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). سَحّاء. ناحی. ( منتهی الارب ) ( نشوءاللغة ). محافظ باغ. ( شعوری ج 1 ورق 180 ). کدیور. اَکّار. پالیزبان. جنائنی ، در زبان مصر. بَغوان ،در عراق : بَغوانجی ، بستان بان. ( نشوءاللغة ص 90 ). بوستان بان. ناطور. ناطر. ( منتهی الارب ). نگهبان باغ. ( ناظم الاطباء ). ناظر. ناظور. ( منتهی الارب ) : سبک باغبان می بشاپور داد که بردار از آن کت آید بیاد.فردوسی.چنین گفت با باغبان شهریار که این مهره امروز آید بکار.فردوسی.چنین داد پاسخ ورا باغبان که ای نامور مرد شیرین زبان.فردوسی.باغبانی بباید آن بت را با یکی پاسدار چوبک زن.فرخی.بشب در باغ گویی گل چراغ باغبانستی ستاک نسترن گوئی بت لاغر میانستی.فرخی.یکی باغبان اندر آن باغ بود دل سختش و دیده زاغ بود.اسدی.من جسته چو باغبان پس این بنشسته چو گربه در پی آن. خاقانی.چو گردد باغبان خفته بیدار بباغ اندر نه گل بیند نه گلزار.نظامی.شاهد باغ است درخت جوان پیر شود بشکندش باغبان.نظامی.بلبلان نیک زهره میدارند با گل از دست باغبان گفتن.سعدی ( طیبات ).باغ بین را چه غم که شاخ شکست باغبان راست غصه ای گر هست.اوحدی.چو گل بدامن از این باغ میبری حافظ چه غم ز ناله و فریاد باغبان داری.حافظ.چو دید روی تو نرگس ز باغبان پرسید شقایقست که بشکفت یا گل رخسار.عماد. || کلمه باغ در این بیت بمعنی نگهدارنده باغ و اسم فاعل از بغی آمده است و شاعر بتکلف خواسته است صنعت جناس بیاورد : دل باغی باغیم باغ دایم تو در باغ بانی و در باغبانی.کمال الدین خواجو ( از شرفنامه منیری ).- امثال : صورت حال و خصم خاقانی مثل مار و باغبان افتاد.خاقانی. باغبان را وقت میوه گوشها کر میشود.
معنی کلمه باغبان در فرهنگ معین
[ په . ] (اِمر. ) کسی که نگهبانی و پرورش گل های باغ را به عهده دارد.
معنی کلمه باغبان در فرهنگ عمید
کسی که پیشه اش پرورش گل ها و درختان باغ است، نگهبان باغ، باغ پیرا.
معنی کلمه باغبان در فرهنگ فارسی
نگهبان باغ، کسی که پیشه اش پرورش گلها و، درختان باغ است، باغوان و باغ پیرا هم گویند ( صفت اسم ) کسی که مائ مور حفاظت و نگاهبانی باغ و پرورش گلهای آنست . دهی از کرج است
باغبان یا باغدار ( به انگلیسی: Gardener ) ، کسی است که باغبانی را به صورت حرفه ای یا سرگرمی انجام می دهد. باغبان هر شخصی است که در باغبانی، احتمالاً قدیمی ترین شغل، از سرگرمی در یک باغ مسکونی، صاحب خانه که غذای خانواده را با یک باغ سبزی کوچک یا باغ میوه تکمیل می کند، تا یک کارمند در نهالستان یا سرباغبان در یک املاک بزرگ. طراح باغ کسی است که باغ را طراحی می کند ولی باغبان شخصی است که کار را برای ایجاد نتیجه مطلوب بر عهده می گیرد. باغبان (فیلم ۲۰۰۳). باغبان ( به هندی: बाग़बान ) فیلم بالیوودی به کارگردانی راوی چوپرا و محصول سال ۲۰۰۳ کشور هند است. در این فیلم ستارگانی مانند آمیتاب باچان و سلمان خان حضور دارند. این فیلم به نوعی بازسازی فیلم تحسین شده آمریکایی راهی به فردا ساختن محسوب می شود. راج و بوجا زوج سالخورده ای هستند که سال ها با عشق زندگی کرده و در زندگی هیچ کم و کاستی برای فرزندانشان نگذاشتند. به خاطر بالا رفتن سن از کار بازنشسته می شوند و تصمیم می گیرند با فرزندانشان زندگی کنند که در واقع ۴ پسر هستند. وقتی فرزندانشان از این موضوع باخبر می شوند همه مشکلاتشان را پیش می کشند تا از زندگی با آنها طفره روند اما بالاخره تصمیم می گیرند این زوج عاشق را از یکدیگر جدا کرده و…
معنی کلمه باغبان در ویکی واژه
giardiniere کسی که نگهبانی و پرورش گلهای باغ را به عهده دارد.
جملاتی از کاربرد کلمه باغبان
تقویم صورت ما کردند باغبانان، برخوان اگر ندانی آغاز سورةالتین
موضوع این کتاب، کشاورزی و باغبانی در هرات و نواحی آن است و یک مقدمه و هشت روضه (= فصل) دارد. مؤلف در مقدمهٔ کتاب، که پیشدرآمدی مناسب برای ورود به روضه هاست، سعی کرده تبحر خود را در رعایت انواع تکلفهای زبانی و ادبی نشان دهد، اما نثر روضهها تا حد زیادی صورت نوشتاریِ گفتارهای کشاورزان و باغداران هرات است و در آن تعداد قابل توجهی واژه و اصطلاح دیده میشود که در فرهنگهای فارسی ثبت نشدهاند.
در سال ۱۸۵۵ بولاک به عنوان عضو انجمن عتیقه فروشی آمریکا مستقر در ووستر برگزیده شد. بعداً از سال ۱۸۶۰ الی ۱۸۶۳ به عنوان رئیس انجمن باغبانی شهر ووستر خدمت کرد.
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش بر جفایِ خار هجران صبر بلبل بایدش
در سالهای پیش با حضور ستارههایی چون امیر فراشی، احمد باغبانباشی، مجید تیکدرینژاد، محمدرضا حیدریان، سیامک داداشی، حمید شاندیزیمقدم، امیر شمسایی، وحید شمسایی، بابک معصومی، رضا ناصری، محمد هاشمزاده در لیگ ایران تیمداری میکرد. وحید شمسایی آقای گل پیشین فوتسال جهان از این تیم به سری آ فوتسال ایتالیا ترانسفر و در لاتزیو بازی کرد.
داستان فیلم دربارهٔ چَنس، باغبانی فاقد هویت و شناسایی، است که هرگز پایش را از خانهای که در آن باغبانی میکردهاست بیرون نگذاشته و دنیای خارج برای او تنها از دریچه تلویزیون معنا دارد. بعد از مرگ صاحبخانه، چَنس به اجبار از خانه بیرون میرود و طی دورانی تا حوادث ریاست جمهوری آمریکا پیش میرود.
آسوده از زوال خود آفتاب گل تا باغبان به سایه گلبن نشسته است
جد و جهد آن بزرگوار و صدق و خلوص او [...] تا به حدی بود که در نودوهفتمین سال عمر پربرکتش، هم از لحاظ جسمانی و هم از لحاظ روحانی، از سالمترین افراد شهر و کشور خود بهشمار میرفت، تا آخرین روزهای حیاتش (در کنار نگارش و تحریر کتب) باغبانی میکرد و درخت مینشاند، و در تمامی عمر خود هرگز حاضر نشد اتومبیل براند یا حتی رانندگی بیاموزد تا مبادا به وسیلهٔ یکی از بارزترین و مخربترین تجسمهای مدرنیسم، به نفس خودش، به نفوس دیگران، و به زمین و آسمان و به هستی ستم کند؛ کاری که روشنفکران پس از او بهطور روزافزون تصدیق کرده و به اهمیت آن پی برده و میبرند.
چه باکت گر بلند اقبال قدش از غمت کج شد ندارد باغبان غم گر شود شاخ گیاهی کج
ارشاد الزراعه کتابی است به زبان فارسی دربارهٔ کشاورزی و باغبانی تألیف قاسم بن یوسف ابونصری هروی که در سال ۹۲۱ قمری در هرات نوشته شدهاست. نویسندهٔ کتاب از نوادگان شیخ ابونصر طبسی مشهور به پیر حاجات میباشد.
در روستای علو طایفه های طاهری، چراتی، شاکری, حسینی، سرخوش، میرزایی، باغبان و گزانه سکونت دارند و عمدتا باهم نسبت فامیلی دارند
کسی تا چند ریزد خار در چشم تماشایی؟ خدا فرصت دهد، خواهیم نخل باغبان بستن
در گلستانی که بلبل جوش غیرت می زند باغبان در سایه گل خواب راحت می زند
باغبان امروز از بهر رضای عندلیب بار دیگر مگذران در جانب بازار گل
در سال ۱۸۵۵ رگل به سن پترزبورگ روسیه رفت و در آنجا ابتدا به عنوان مدیر تحقیق و بعداً به عنوان گیاه شناس ارشد در باغ گیاهشناسی امپریال کار کرد. رگل از سال ۱۸۷۵ تا پایان زندگی، بعنوان مدیر باغ گیاهشناسی سلطنتی خدمت کرد. در آنجا ، او بر ایجاد برخی از باغها و آزمایشگاه ها و دیگر تأسیسات مربوط نظارت داشت. وی بنیانگذار و نایب رئیس انجمن باغبانی روسیه و تعدادی از مجلات دانشگاهی بود. در سال ۱۸۷۵ ، او به عضویت آکادمی علوم سن پترزبورگ در آمد. شماره ۱۱۱ مجله گیاه شناسی کورتیس[پ] به او اختصاص داده شده است.
یک سرو به کام دل درین باغ از دهشت باغبان ندیدم
چون نهالی تازه، در پاداش رنج باغبان شاخههای خرد خویش از بار، وارون داشتن
پرون بنا بر روایتی، فرزند باغبان یا سرایدار دبیرستان لهروزه سوئیس در دوران تحصیل شاه در این مدرسه بودهاست. ارنست در دبیرستانی که پدرش فراش آن بود، تحصیل نمیکرد. او فقط در برخی کارها به پدر خود کمک مینمود.
او نیز در قائمشهر ساکن است و در باغ شخصی خودش که در کنار جادهٔ نظامی قائمشهر قرار دارد به باغبانی میپردازد و همواره برای دیدن فرزندان و نوههایش به آمریکا سفر میکند.
لاله کاران دگر لاله مکارید باغبانان دو دست از گل بدارید