آمودریا

معنی کلمه آمودریا در لغت نامه دهخدا

( آمودریا ) آمودریا. [ دَرْ ] ( اِخ ) نام باستانی جیحون ، و آن رودیست میان خراسان و ماورأالنهر و یونانیان آن را به نام اوقسوس یاد کرده اند. آمو. جیحون. رود. ورز. آب. النهر. آمل. آمون. آبهی.

معنی کلمه آمودریا در فرهنگ فارسی

( آمو دریا ) نام قدیمی رود خانه جیحون ( اکنون در آسیای شوروی ) که از کوههای شمال افغانستان ( پامیر ) سر چشمه میگیرد و سابقا به دریای خزر می ریخته ولی امروز مصب آن در دریاچه آرال است ٠ طول آن ۲۶۵٠ کیلو متر می باشد ٠ از آب آن برای آبیاری مزارع پنبه استفاده می شود ٠ یونانیان این رود را اکسوس ( یونانی شده ) مینامیدند آمو آموی ٠ جیحون آبهی وخشو ٠
نام باستانی جیحون

معنی کلمه آمودریا در دانشنامه آزاد فارسی

آمودریا. (یا: جیحون؛ نام باستانی: اوکسوس) رودی به طول ۲,۵۴۰ کیلومتر در آسیای مرکزی. از تلاقی وخش۱ و پنج رود۲ تشکیل شده است و از فلات پامیر۳ تا دریای آرال۴ امتداد دارد. آمودریا از ارتفاعات پامیر سرچشمه می گیرد و به سمت شمال غربی تا شیب های هندوکش۵ جریان می یابد و مرز بین تاجیکستان و شمال شرقی افغانستان را تشکیل می دهد؛ سپس در جهت غرب و شمال غربی از شرق ترکمنستان و غرب ازبکستان می گذرد و به دریای آرال می ریزد. ۱,۴۵۰ کیلومتر از این رود قابل کشتی رانی است. از دهۀ ۱۹۵۰ از این رود برای آبیاری استفاده شده، که همین امر سبب کاهش میزان آب آن شده است، درنتیجه آب کمتری به دریای آرال می ریزد. آمودریا، به منزلۀ یکی از دو رود مهم آسیای مرکزی، از دیرباز اهمیت داشته است. این رود که گویا در ایام قدیم به دریای خزر۶ می ریخته، با اسامی آمو و آمویه نیز خوانده شده، که ظاهراً از نام شهر آمل ترکمنستان گرفته شده است. شهر چارجو۷ بر سر این رود واقع شده است.

معنی کلمه آمودریا در ویکی واژه

نام دیگر آن رود جیحون که که با رود سیحون در آسیای میانه جاری و به دریاچه آرال می‌ریزند؛ درگذشته به وخش و یخشا ارته معروف بودند.

جملاتی از کاربرد کلمه آمودریا

آمویه سابقاً جزئی از ایالت خراسان بزرگ بود و با آنکه از همه طرف آن را بیابان احاطه کرده‌بود، سابقاً به عنوان محل تقاطع راه‌هایی که خراسان را به ماوراءالنهر و خیوه متصل می‌کرد، مرکز مهمی به لحاظ بازرگانی کاروانی بود. امروزه آمویه یا آمل چهارجوی یا ترکمن‌آباد نامیده می‌شود و در جنوب شرقی ترکمنستان (توران قدیم) و به فاصلهٔ ۵ کیلومتری ساحل چپ آمودریا قرار دارد. نام جدید چهارجوی وابسته به گذر مهمی از جیحون است که با این شهر چندان فاصله‌ای ندارد. اکنون چهارجوی با راه‌آهن از مغرب به مرو و کراسنوودسک و از شمال شرقی به بخارا و سمرقند و تاشکند مربوط است.
ولایت بدخشان ۵۳ درصد منابع آبی افغانستان را داراست که به‌صورت یخچال‌های طبیعی در بام دنیا ذخیره شده است و یخچال‌های پارک ملی درهٔ واخان با طول ۷۵ کیلومتر و عرض ۶۰۰ متر، از بزرگ‌ترین یخچال‌های طبیعی دنیا به‌شمار می‌رود. رودخانه‌های مهم این ولایت عبارت‌اند از آمودریا، رود کوکچه، رود واخان، رود انجمن، رود تگاب، رود پامیر، یفتل‌آب، کوف‌آب، آیش‌آب، جیروآب، رونج‌آب، زریچ‌آب، رود وردوج، رود شیوا، رود جرم، رود خستک، رود جوخان، رود درواز و رود راغ. دریاچه‌های بدخشان که در سرحد افغانستان و تاجیکستان قرار دارند عبارتند از: جهیل شیوا، زرکول و چقمقین، دیگر دریاچه‌های این ولایت عبارتند از: دریاچهٔ سبز، دریاچهٔ چاهیلِ سرغیلان، دریاچهٔ آغردهٔ غارسپان و دریاچهٔ غوری‌سنگ.
آفریغیان (نام‌های دیگر: آل افریغ، افریغیان کاث، آل عراق) دودمانی کهن از پادشاهان بومی و ایرانی خوارزم بودند که از پیش از ۳۰۵م تا ۹۹۵م (۳۸۶–۳۸۵ق) در آن دیار فرمانروایی می‌کردند.مرکز فرمانروایی آنها شهر کاث در خاور آمودریا بود.آنان تبار خود را به کیخسرو می‌رساندند.
با پیشروی مدام امپراتوری روسیه به سرزمین‌های جنوبی پس از دو جنگی که به ایران تحمیل شد و عهدنامه‌های گلستان و ترکمانچای و همین‌طور مرگ نابهنگام عباس میرزا در سال ۱۸۲۳ و قتل میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، صدر اعظم ایران، بسیاری از خانات آسیای مرکزی امید خود را به پشتیبانی ایران در مقابل ارتش تزاری از دست دادند. ارتش روسیه سواحل آرال را در ۱۸۴۹، تاشکند را در سال ۱۸۶۴، بخارا را در سال ۱۸۶۷، سمرقند را در سال ۱۸۶۸ و نواحی خیوه و آمودریا را در سال ۱۸۷۳ تصرف کرد.
یزدگرد دوم در ابتدای سلطنتش ارتشی متشکل از ملیت‌های گوناگون از جمله متحدان هندی‌اش را جمع‌آوری کرد، و در سال ۴۴۱ به امپراتوری روم شرقی حمله کرد، اما خیلی زود پس از جنگی محدود، مجدداً صلح و آرامش برقرار شد. او سپس در سال ۴۴۳ نیروهای خود را در نیشابور جمع کرد و یک لشگرکشی طولانی علیه کیداریان را ترتیب داد. در نهایت، پس از تعدادی جنگ، او کیداریان را شکست داد و در سال ۴۵۰ آن‌ها را به آنسوی رود آمودریا راند.
بیشتر رودخانه‌های مهم افغانستان از ارتفاعات مرکزی کشور سرچشمه گرفته و به دریاچه‌های کوچک داخلی ریخته یا در شنزارهای بیابانی فرومی‌روند. آمودریا، هیرمند، دریای کابل و هری‌رود مهم‌ترین حوضه‌های آبی کشور را تشکیل می‌دهند.
قوم دیگر آماردها بودند آماردها نام یک تبار باستانی آریایی است که در شمال ایران، به‌ویژه از آمل تا رودسر زندگی می‌کرده‌اند. پلینیوس مورخ یونانی محل آماردها را قسمت شرقی مارگانیا شناسایی کرده است. به گفتهٔ ریچارد فرای، آملی کورت و کریستوفر برونر، آریایی بوده‌اند، و به مردمان سکا و داهه پیوند داده شده‌اند. نام شهر امروزی آمل برمی‌گردد به زندگی آنان در آن گستره. همچنین آن که دو آمل، یکی در مازندران و دیگری در گسترهٔ آمودریا، جای داشته‌اند.
اسکندر مقدونی سغدیانه و پارس را فتح کرد. با این حال، در جنوب، قبل از اینکه به آمودریا برسد، با مقاومت شدیدی برخورد نمود. پس از دو سال جنگ باختر توسط مقدونی‌ها اشغال شد، اما اسکندر هرگز نتوانست با موفقیت مردم را تحت سلطه خود درآورد. پس از مرگ اسکندر، سرانجام امپراتوری مقدونیه بین ژنرال‌های اسکندر تقسیم شده، باختر جزو قلمرو سلوکوس اول، بنیانگذار امپراتوری سلوکی شد.
پس از شکست سک‌ها احمدشاه به قندهار بازگشت. به‌دلیل ابتلا به بیماری تا پایان سال ۱۷۶۳ (میلادی) به جایی سفر نکرد. در این موقع سک‌ها با جت‌ها و مرهته‌ها اتحاد کردند و با آغاز حمله بر پنجاب و سرهند قصد تسخیر دهلی را نمودند. احمدشاه در سال ۱۷۶۳ (میلادی) به پنجاب لشکر کشید و شورشیان را شکست داد و آن‌ها را در کوهستان‌ها متواری ساخت. در اخیر سال ۱۷۶۳ (میلادی) احمدشاه، شاه ولی‌خان صدراعظم خود را به بلخ اعزام نمود تا با عبدالعزیزخان آخرین پادشاه امپراتوری جنیدی مذاکره نماید و در مذاکرات با وی قراردادی عقد شد که به موجب آن آمودریا همانند گذشته مرز میان افغانستان و بخارا تعیین شد و بعداً شاه ولی‌خان به بدخشان برگشت. لباس معروف به خرقهٔ پیغمبر را از شهر فیض‌آباد با خود به قندهار انتقال داد.
دانشنامهٔ بریتانیکا، که یکی از معتبرترین منابع به‌زبان انگلیسی به‌شمار می‌رود، شاهنشاهی احمدشاه درانی را آخرین امپراتوری افغان خوانده‌است. این دانشنامه می‌افزاید که شاهنشاهی احمدشاه درانی پس از امپراتوری عثمانی، دومین امپراتوری جهان اسلام در نیمهٔ دوم قرن هجده بود که حدود قلمرو آن را از مشهد تا دهلی و از آمودریا تا دریای عرب دربر می‌گرفت.