خزعبل. [ خ َ زَ ب َ ] ( ع اِ ) سخن های طرفه. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). خزعبل. [ خ ُ زَ ب ِ ] ( ع ص ، اِ ) باطل. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ) ( از لسان العرب ). ج ، خزعبلات.
معنی کلمه خزعبل در فرهنگ معین
(خَ یا خُ زَ عْ بَ ) [ ع . ] (اِ. )سخن بیهوده و مضحک . ج . خزعبلات .
معنی کلمه خزعبل در فرهنگ عمید
سخن های بیهوده، باطل، و خنده دار.
معنی کلمه خزعبل در فرهنگ فارسی
( اسم ) سخن بیهوده و مضحک لاطایل . جمع : خزعبلات . باطل
معنی کلمه خزعبل در ویکی واژه
سخن بیهوده و مضحک. خزعبلات.
جملاتی از کاربرد کلمه خزعبل
... و زنم سیمین دانشور که میشناسید؛ اهل کتاب و قلم و دانشیار رشتهٔ زیباییشناسی و صاحب تألیفها و ترجمههای فراوان و درحقیقت نوعی یار و یاور قلم که اگر او نبود چهبسا خزعبلات که به این قلم درآمده بود. (و مگر درنیامده؟) از ۱۳۲۹ به اینور هیچ کاری به این قلم منتشر نشده که سیمین اولین خواننده و نقادش نباشد….