التحام
معنی کلمه التحام در فرهنگ معین
معنی کلمه التحام در فرهنگ عمید
۲. جوش خوردن و به هم آمدن زخم.
معنی کلمه التحام در فرهنگ فارسی
( مصدر ) پیوسته شدن بهم پیوستن بهم چسبیدن بهم آمدن جوش خوردن ( زخم یا چیز دیگر ).
کفشیر گرفتن جراحت و سر استوار کردن آن .
معنی کلمه التحام در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه التحام
فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالًا أَوْ رُکْباناً ای اذا خفتم فی مطاردة العدو و التحام القتال و غیره، صلّوا مشاة او فرسانا کیف ما امکنکم، مستقبلی القبلة و غیر مستقبلها. میگوید اگر ترسید از دشمن یا از سبع یا از سیل یا از زخم مار یا از نهیب آتش، نماز فریضه بوقت خویش میکنید چنانک توانید، روی بقبله و پهلو بقبله و پشت بر قبله، ایستاده و تازیان و گردان، یعنی آن گه که در نماز میایستد روی ستور بقبله گرداند و رکوع مینماید و سجود فروتر از رکوع مینماید. و تا تواند روی با پس نکند. و اگر مضطر ماند فرو میآید و بر مینشیند و زخم میزند. رسول خدا سه بار نماز خوف کرده است از سه گونه: بذات الرقاع و ببطن النخلة و بعسفان هر جای بر حسب حال ضرورت که دشمن از پس پشت بود دیگر کرد، و که دشمن میان او بود و میان قبله دیگر کرد، و که دشمن گردان بود و درهم افتاده دیگر کرد. و شرح این در سورة النساء بجای خویش گفته شود ان شاء اللَّه تعالی.