( آژیده ) آژیده. [ دَ / دِ] ( ن مف ) آژده. آجیده. آجده. نکنده کرده : ملاف با قلمی ای لباس آژیده بروی کار چو افتاد بخیه ات یکسر.نظام قاری.
معنی کلمه آژیده در فرهنگ معین
( آژیده ) (دِ ) (ص مف . ) آجیده .
معنی کلمه آژیده در فرهنگ فارسی
( آژیده ) ۱ - خلانیدن سوزن فرو برده. ۲ - ( اسم ) نوعی دوخت جامه و پای پوش که فاصل. فرو بردن سوزنها از بخیه قدری بیشتر باشد. آژده آجیده
معنی کلمه آژیده در ویکی واژه
آجیده.
جملاتی از کاربرد کلمه آژیده
تنها ز تف تیغ تفتیده چون تنور سرها ز زخمگرز آژیده چون سفن
بیاو دل از خروشم تفتیده چون تنور بیاو رخ از خراشم آژیده چون سفن
که آژیدهاک است بی رحم و باک نموده همه مادیک مشت خاک
البرزکوه با همه برز و همه شکوه چون سنگریزهایست کش آژیده در سُمست
آژیده مقدم، در مقاله ای که در آن، سعی در رمزگشایی این خطوط داشت، دبیرههای نیاایلامی، ایلامی باستان و دبیرههای مکشوفه در جیرفت را با یکدیگر مرتبط میداند.
ملاف باقلمی ای لباس آژیده بر وی کار چو افتاد بخیه ات یکسر
تو نقشی کز اتو خواهی بخلعتهای آژیده بناخن میتوان کردن چرا چندین همی سوزی