بادپروا. [ پ َرْ ] ( اِ مرکب ) خانه ای را گویند که بادگیر داشته باشد. ( برهان ) ( هفت قلزم ) ( فرهنگ سروری ) ( جهانگیری ) ( غیاث ). خانه ای را گویند که بادگیر داشته باشد که باددر آن آید و آنرا بادخوان و بادخن و بادخون گویند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). رجوع به بادخوان ، بادخن و بادخون شود. || گذرگاه باد و روزنی که بجهت آمدن باد گذارند. ( برهان ). خاقانی گوید : ز خط استوا و خط محور ملک را تا صلیب آید هویدا ز تثلیثی کجا سعد فلک راست به تربیع صلیب بادپروا.( از جهانگیری ).|| ( ص مرکب ) بی تفاوت یعنی شخصی که پیش او همه چیز مساوی باشد. ( برهان ). رجوع به ناظم الاطباء شود.
معنی کلمه باد پروا در فرهنگ عمید
۱. دریچه. ۲. بادگیر، بادخن. ۳. اتاقی دارای بادگیر.
معنی کلمه باد پروا در فرهنگ فارسی
خانه را گویند که باد گیر داشته باشد
معنی کلمه باد پروا در ویکی واژه
بادهنج بادگیر
جملاتی از کاربرد کلمه باد پروا
خاک هستی یک قلم بر باد پرواز فناست غافلان محو بز افکندن سجاده اند
چو مرغ سحرخوان نوا ساز کرد بر طوبی آباد پرواز کرد
باد پروانهٔ تو نافذ و هم اندر عید مادحت را برسانند ز دیوان مرسوم
باد پروانه کجا گرد دلت می گردد؟ تو که چون شمع دو صد کشته به محفل داری
ای دل، می تجرید تمنا نکنی بیپروایی، مباد پروا نکنی
باد پروازش کند گوی زمین را بیسکون گر نویسد بر پر خود آیت عونش ذباب