ذوزنقه
معنی کلمه ذوزنقه در لغت نامه دهخدا

ذوزنقه

معنی کلمه ذوزنقه در لغت نامه دهخدا

( ذوزنقة ) ذوزنقة. [ زَ ن َ ق َ ] ( ع اِ مرکب ) نزد مهندسان شکلی است از اشکال منحرفه. و آن شکلی است که دارای دو ضلع متوازی و دو ضلعغیر متوازی باشد بنحوی که دو ضلع اخیر یک ضلعش عمودبر دو ضلع اول واقع شود و ذوزنقتین شکل منحرفی است که نبوده باشد یکی از دو ضلع غیرمتوازی عمود بر دو ضلع متوازی چنانچه مولوی سید عصمةاﷲ در شرح خلاصة الحساب گفته که زنقه بمعنی انحراف است و املاء آنرا آشکاربیان نکرده که آیا باید با قاف و یا با فاء کتابت وتلفظ شود و در کتب لغتی هم که در دسترس ما بوده همه جا با قاف ضبط شده حتی درصراح هم با قاف ضبط کرده لکن آنرا بمعنی انحراف تفسیر نکرده بلکه بمعنی : کونچه تنگ. واﷲ اعلم بحقیقة الحال و ظاهر امر آن است که املا این لفظ قاف میباشد .
ذوزنقة. [ زَ ن َ ق َ ] ( ع اِ مرکب ) ( استخوان... ) یکی از استخوانهای هشتگانه مچ دست است که در ردیف دوم استخوانهای مچ ( مجاور استخوانهای کف دست ) در طرف خارج محاذی اولین استخوان کف دست قرار دارد، این استخوان از پائین به استخوان اول و از بالا بزورقی واز انسی بشبه ذوزنقه و یمین استخوان مشط می پیوندد واز علامات ممیزه آن سطح کوچکی است که به استخوان اول مشط پیوسته از یمن بیسار مقعر و از قدام بخلف محدب بشکل زین اسب است در سطح قدامی آن دانه بسیار بر آمده ای است که زائده وحشی و تحتانی رسغ است و در طرف انسی این دانه ناودان عمودئی مشاهده میشود که معبر وترعضله بزرگ کف است. شبه ذوزنقه - این استخوان از پائین بعظم دویم مشط و از بالا بزورقی و از وحشی بذوزنقه و از انسی بعظم کبیر پیوسته قریب بمخروطی است و در آن دیده میشود اولاً چهار سطح کوچک مفصلی که سطوح اربعه این مخروط از آن حاصل میشود ثانیاً سطح قدامی و غیر مفصلی بسیار کوچکی که عبارت است از رأس مقطوع این مخروط. ثالثاً در جانب وحشی سطح خلفی که نیز غیر مفصلی و بمنزله قاعده مخروط است زائده ای است که بطرف زورقی و ذوزنقه مایل است. ( تشریح میرزاعلی ).
ذوزنقه. [ زَ ن َ ق َ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) ( رسغ... ) رجوع به رسغ... شود.

معنی کلمه ذوزنقه در فرهنگ معین

(زَ نَ قِ ) [ ع . ذوزنقة ] (اِ. ) شکلی است چهارضلعی که فقط دو ضلع آن با هم موازی هستند.

معنی کلمه ذوزنقه در فرهنگ عمید

شکل چهارضلعی که فقط دو ضلع آن متوازی باشد.

معنی کلمه ذوزنقه در فرهنگ فارسی

شکل چهارضلعی که فقطدوضلع آن مساوی هستند
( اسم ) ۱- شکلی است دارای چهارضلع که فقط دو ضلع آن با هم موازی باشند . یا ذوزنقه غیر آن با هم موازی آن مساوی نباشد. یا ذوزنقه قائم الزاویه . ذوزنقه ایست که یکی از اضلاع غیر موازی آن بردو ضلع دیگر عمود باشد . یا ذوزنقه متساوی الساقین . ذوزنقه ایست که دو ضلع غیر موازی آن مساوی باشند . ۲- یکی از خرده استخوانهای مشکل مچ دست راست است که بین استخوان زورقی و شبه ذوزنقه و اولین استخوان کف دست قرار دارد . توضیح بعضی دد این کلمه زنقه را بصورت ذنقه نویسند و آن خصاست .
منسوب بذوزنقه بشکل ذوزنقه .

معنی کلمه ذوزنقه در فرهنگستان زبان و ادب

{Trapezium, Theta Orionis} [نجوم ] منظومه ای از چهار ستاره که درون سحابی جبار رصد می شود

معنی کلمه ذوزنقه در دانشنامه عمومی

ذوزنقه ( زَنَخ دار ) ( به انگلیسی: trapezoid یا trapezium ) چهار گوشی است که دو بَرِ آن با هم هم راستا باشند.
در این دیس، گوشه های کنارِ دو بَرِ هم راستا با هم مکمل هستند. پهنه ( مساحت ) ذوزنقه ( زَنَخ دار ) از راه دیسول ( فرمول ) زیر به دست می آید:
در این دیسول ( فرمول ) h کوتاه شده ی height ( بلندی ) و a و b قاعده ( کف ) های ذوزنقه ( زَنَخ دار ) هستند.
ذوزنقه ( زَنَخ دار ) سه گونه است:
۱. ذوزنقه قائم الزاویه ( زَنَخ دارِ راست گوشه )
۲. ذوزنقه متساوی الساقین ( زَنَخ دارِ همسان پا )
۳. ذوزنقه مختلف الاضلاع ( زَنَخ دارِ نا همسان بر )
این واژه از پیوستن «ذو + زنق + ة» پدید آمده که در آن، «ذو» عربی است به چَمِ «دارنده» و «زَنَق»، همان عربی شده ی واژه ی پارسی «زَنَخ» ( چانه ) است و «ة» برای ساختن نام مادینه است. پس ذوزنقه برابر «زنخ دار» یا «چانه دار» است، چرا که این ریخت هندسی، چانه دار به نگر می رسد.
• «ذوزنقه» در مث ورلد
• تعریف ذوزنقه مساحت ذوزنقه میانهٔ ذوزنقه با تصاویر چندرسانه ای
• Trapezoid ( North America ) at elsy. at: Animated course ( construction, circumference, area )
• اشکال هندسی
• انواع چهارضلعی ها
• چندضلعی ها
• چهارضلعی ها
• شکل های ابتدایی
• مقاله های دارای شرح مختصر
• شرح مختصر متفاوت با ویکی داده
• مقاله های دارای واژگان به زبان انگلیسی

معنی کلمه ذوزنقه در دانشنامه آزاد فارسی

ذوزَنَقِه (trapezium)
ذوزَنَقِه
در هندسه، شکلی چهارضلعی که دو ضلع آن موازی اند. ضلع های موازی را قاعدههای ذوزنقه می نامند. اگر طول ضلع های موازی a و b، و فاصلۀ عمودی آن ها، ارتفاع ذوزنقه، h باشد، مسـاحت ذوزنقه برابر است با (فرمول ۱).فرمول ۱:در ذوزنقه متساوی الساقین، دو ضلع غیرموازی برابرند و ذوزنقه نسبت به خطی که از نقطه های وسط ضلع های موازی بگذرد، متقارن است. در این ذوزنقه، دو زاویۀ مجاور به هر قاعده نیز با هم برابرند.

معنی کلمه ذوزنقه در ویکی واژه

ذوزنقة
شکلی است چهارضلعی که فقط دو ضلع آن با هم موازی هستند.

جملاتی از کاربرد کلمه ذوزنقه

بنا با قاعده‌ای مربع شکل، اما در واقع ذوزنقه‌ای با اضلاع تقریبی ۱۲ متر است که برای ساخت آن تنها از سنگ‌های آهنی رسوبی و ملات گچ استفاده گردیده‌است. چارتاقی نیاسر از لحاظ بررسی شیوه‌های معماری در گذشته، شیوه‌های بدیع و مبتکرانه ساخت و ساز تاق‌ها بدون قالب پیش ساخته، روش جالب تبدیل پلان مربع بنا به دایره گنبد آن، تناسب‌های هندسی متوازن و منحصر به فرد در طراحی آن و رعایت تناسب طلایی در اجزای آن، جالب توجه و شگفت‌انگیز است.
در سمت راست به طبقه بالا و پلکان باز می‌شد، در سمت چپ به اتاق میهمان که او برای پل گوگن آماده کرده بود. پنجره دیوار روبرو رو به میدان لامارتین و باغهای عمومی آن بود. این اتاق به شکل مستطیل نبود بلکه شکل ذوزنقه با زاویه منفرجه در گوشه سمت چپ دیوار جلویی و زاویه تند در سمت راست داشت. براساس مدارک ون گوگ روی این مسئله وقت زیادی صرف نکرد، فقط به سادگی به طریقی نشان داد که آنجا گوشه اتاق است.
آتشکده آذرفَرنَبَغ یا آتشکده کاریان با ارتفاع تقریبی ۲۰ متر در مسیر کاریان، از دهستان هرم، بخش هرم،شهرستان جویم در استان فارس و در ۴۲ کیلومتری جنوب غربی جویم در نیمه راه بندر سیراف و دارابگرد قرار دارد. نقشه اصلی این آتشکده به شکل ذوزنقه بوده که اضلاع جلویی آن در حدود ۵ متر عرض و ۷ متر ارتفاع دارند. ضلع جلویی روی سکویی به ارتفاع ۵٫۱ متر از سطح زمین واقع شده‌است. برفراز این سکو در ارتفاع ۳متری بر روی دیواره، حفره‌ای مثلثی شکل وجود دارد. مصالح به کار رفته در دیوارهٔ این آتشکده آجر و گل می‌باشد. بر روی صفهٔ آتشکده آثاری از راهرو و اتاق دیده می‌شود که به درون فرو ریخته‌است.