آسیا کردن

معنی کلمه آسیا کردن در فرهنگ معین

( آسیاکردن ) (کَ دَ ) (مص م . ) خرد و آرد کردن غله و حبوبات و مانند آن به وسیلة آسیا.

معنی کلمه آسیا کردن در فرهنگ فارسی

( آسیا کردن ) ( مصدر ) خرد و آرد کردن غله و حبوب و مانند آن بوسیل. آسیا.

معنی کلمه آسیا کردن در فرهنگستان زبان و ادب

آسیا کردن
{milling} [علوم و فنّاوری غذا] خرد کردن مواد غذایی جامد و تبدیل آنها به ذرات ریز

معنی کلمه آسیا کردن در دانشنامه آزاد فارسی

آسیا کردن. خُرد و آردکردن گندم، جو و دانه های گیاهی یا گچ و آهک، و گرفتن روغن گیاه. آسیا از کهن ترین ابداعات انسان در دوران پیش از تاریخ است و انواع مختلف دارد که عبارت اند از دستی، آبی، بادی، سُتوری، بُخاری و برقی. در آسیای دستی دو سنگ ضخیم روی یکدیگر قرار دارند و سنگ رویی با دست چرخانده می شود و دانه های میان دو سنگ را خُرد می کند. در آسیای آبی توربینی در مسیر آب قرار دارد و با اهرم هایی به قسمتی متصل است که عمل خُردکردن در آن جا صورت می گیرد. در آسیای بادی، که به آن بادآس نیز می گویند، باد آسیا را به گردش درمی آورد. آسیای ستوری را حیوان باری می چرخاند که خرآس یا بزرگ آس نیز نامیده می شود. آسیاهای بخاری و برقی نیز با نیروی بخار و برق به گردش درمی آیند و عمل خردکردن یا روغن گیری را انجام می دهند.

معنی کلمه آسیا کردن در ویکی واژه

خرد کردن مواد غذایی جامد و تبدیل آنها به ذرات ریز.

جملاتی از کاربرد کلمه آسیا کردن

واژه ابهر ریشه در زبان آذری دارد و تشکیل شده‌است از دو بخش اَب (آب) و هر (آسیا کردن یا خورد کردن) است. که در کل معنی آب آسیاب می‌دهد. در کتاب حدود العالم مربوط به قرن دهم میلادی، این نام به صورت «اوهیرد» نیز نوشته شده‌است. یاقوت حَمَوی (متوفی ۱۲۲۹ میلادی) نیز گزارش می‌دهد که ایرانیان این شهر را «اوهیرد» می‌نامند.
تلاش روزی از مجنون ما صورت نمی‌بندد ندارد سنگ سودا دستگاه آسیا کردن
چو باد نرم بود تیزتر رود کشتی بسعی آب توان چرخ آسیا کردن
خوشم به سوختگی ها که کرده است مرا چو تخم سوخته فارغ ز آسیا کردن
عقیق ناب بود قابل نشان سخن نگین شه نسزد سنگ آسیا کردن