تخممرغی
معنی کلمه تخممرغی در فرهنگ عمید
معنی کلمه تخممرغی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه تخممرغی در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه تخممرغی در دانشنامه عمومی
معنی کلمه تخممرغی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تخممرغی
خلهخله خلتمه به، سوا گلیم یمرتمه به با برابرهای فارسی خاله خاله عیدی من را بده، فردا نیز میآیم تخممرغی بده خلهخله خلته گلده، اینچنه کلچه گلده، خاله خاله عیدیم را بده، کیسهای آمد کلوچهای بگذار
آبی تخممرغی که به آن آبی پوست تخممرغ نیز میگویند، سایهای از فیروزهای (رنگ آبی مایل به سبز) است که تقریباً به سایه تخمهای گذاشتهشده توسط سینهسرخ آمریکایی است.
تخممرغی به خفیه دزدیدم از فروشندهٔ کنارگذر
در هندسه، ابر خاگی یا ابر تخممرغی یک جسم حاصل از دوران است که با چرخش یک ابربیضی با توان بزرگتر از ۲ حول طولانیترین محور خود به دست میآید.
تا ارتفاع ۱۵ متر بلند میشود و راست یا خیزان است. پوستی قهوهای تیره دارد. شاخههای جوان سه وجهیاند. برگهای سوزنی، نوکتیز و نوکگزا به طول ۸ تا ۱۴ سانتیمتر و عرض ۱ تا ۲ میلیمتر دارد. گلها اغلب دوجنسیاند و مخروط ماده تخممرغی یا تقریباً کروی برنگ آبی آسمانی تیره دارد که قطری بین ۶ تا ۹ میلیمتر دارد. دانهها اغلب سهتایی و مستطیلی هستند و نوک کُند دارند.
گلها فانوسی شکل و آویخته به رنگهای زرد و قرمز یا صورتی با برگهای تخممرغی شکل کشیده و لبههای دندانه دار سبز رنگ که در بعضی ارقام با لکههای زرد رنگ مشاهده شده است، بسیار چشمگیر و هیجانانگیزند.
نخستین استفاده ثبتشده از آبی تخممرغی به عنوان یک نام رنگ در انگلیسی در سال ۱۸۷۳ بود.
بیرونیترین لایهی بخش قشری، زونا گلومرولوزا نام دارد. این لایه درست در زیر کپسول فیبری قرار گرفته است. سلولهای این لایه که در گروههایی تخممرغی شکل قرار گرفتهاند، توسط تورتیغهی بافت همبند از کپسول فیبری و مویرگهای وسیع حملکننده جدا میشوند.
آویشن شیرازی سردهای است از نعنائیان شامل گیاهانی بوتهای با ساقههای منشعب و شاخههای متعدد نازک و برگهای کوچک تقریباً دایرهای و با حاشیهٔ صاف و بیدُمبرگ و پوشیده از شمار فراوانی غدهٔ ترشحی و گلآذین متشکل از چرخههای متعدد بیضوی یا کروی گلهای کوچک و سفید و چهار عدد پرچم و فندقچهٔ تخممرغی با سطح صاف است.