معنی کلمه تکلتو در لغت نامه دهخدا
ای جل خرسک تکلتو را مکن
عیب و در بر سر توهم در تو بره.نظام قاری.ای تکلتو بکفل پوش چو روزی برسی
خدمات جل خرسک برسان ایشان را.نظام قاری.ور تکلتو خوری و جل سایی
تیغه پشت و دسته دندان.ظهوری ( از آنندراج ).چو زین خود را نمی خواهد بپهلو
که دارد پشت او ریش از تکلتو.اشرف ( ایضاً ).|| ریش که به اختلاط سبل دراز شده باشد... ریش که سبلت داخل کرده دراز سازند. ( غیاث اللغات ). و به مجاز ریشی که به اختلاط سبل دراز شده باشد چون دمی ماند... ( آنندراج ). بروت و شارب. ( ناظم الاطباء ).