آب سخت

آب سخت

معنی کلمه آب سخت در فرهنگستان زبان و ادب

آب سخت
{hard water} [مهندسی محیط زیست و انرژی] آبی که غلظت املاح محلول فلزات دو یا چند ظرفیتی آن، به ویژه کلسیم و منیزیم، از حد معینی بیشتر باشد

معنی کلمه آب سخت در دانشنامه عمومی

آب سخت. آب سخت ( به انگلیسی: Hard water ) آبی است که دارای نمک های معدنی همچون ترکیب های بی کربنات، یون های کلسیم، منیزیم و دیگرهاست.
سختی آب بر دو گونه است: دائمی و موقت.
سختی به طور عمده بر پایه دو فلز منیزیم و کلسیم سنجیده می شود. به طور کلی عوامل سختی کاتیون ها می باشند. یون هایی مانند آلومینیم، آهن، منگنز و روی در سختی آب شرکت می کنند ولی کلسیم و منیزیم به مقدار زیاد هستند و کاتیون های دیگر یا نیستند یا به مقدار بسیار کم هستند. سختی کل ( TH ) مجموع مقدار کلسیم ( Ca ) و منیزیم ( Mg ) است. سختی دائم یا سختی ناکربناتی ( Noncarbonated Hardness ) شامل سختی بی نمک های بی کربناتی ( مانند کلرید، سولفات و غیره ) می باشد. سختی موقت یا سختی کربناتی ( carbonated Hardness ) شامل بی کربنات کلسیم و منیزیم است و از تفاوت سختی کل ( TH ) و سختی دائم به دست می آید.
میزان شدت سختی آب، به بستر جریان آب در سطح و زیر زمین بستگی دارد. آب های نواحی آهکی سختی زیادتری تا آب های نواحی گرانیتی یا شنی دارند. سختی آب در طول زمان نیز تغییرپذیر است. معمولاً سختی آب ها در فصل باران، کم و در فصل خشکی، زیاد می شود؛ و بعضی مواقع هم در فصول پر باران و مرطوب مثل غارها ایجاد شود.
آب سخت موجب از دست دادن طعم و مزه نوشیدنی ها می شود. دیر پخته شدن و سفتی حبوبات با آب سخت از دیگر عوارض آن است. به علاوه، آب سخت به جداره دیگهای بخار آسیب زده، باعث خوردگی و ایجاد قشر آهکی بر روی جداره دیگ ها و تأسیسات مرتبط می شود. خوب کف نکردن صابون از دیگر اثرات سختی آب است که موجب افزایش مصرف صابون نیز می شود.
افزایش هزینه های تعمیر و نگهداری سیستم لوله کشی خانه، باقی ماندن لایه هایی از صابون بر روی پوست پس از استحمام، با وجود سختی بیش از اندازه آب، بروز مشکلات گوارشی و به وجود آمدن سنگ کلیه از دیگر مضرات آب سخت است.
آب سخت می تواند به تنهایی عامل اصلی ریزش مو و ایجاد انواع بیماری های پوستی در افراد باشد.
در تجارت مواد شیمیایی گوناگونی برای رفع سختی آب به فروش می رسد که دارای سدیم کربنات هستند. این مواد سختی آب را قبل از ورود به دیگ ها می گیرند یا در دیگ بر اثر افزودن این مواد آهک و گچ را رسوب می دهند و دیگر این رسوب محکم به جدار دیگ نمی چسبد و به اصطلاح آن را نرم می کنند. به طوری که می توان آن را به آسانی پاک نمود. روش متداول برای حذف سختی آب ( یون های کلسیم و منیزیم ) استفاده از سختی گیرهای رزینی می باشد.

معنی کلمه آب سخت در دانشنامه آزاد فارسی

آب سخت. آبِ سَخْت (hard water)
آبی که صابون در آن به راحتی کف نمی کند و در کتری ها رسوب یا «جرم» ایجاد می کند. این جرم به سبب حضور نمکهای خاصی از کلسیمو منیزیوماست. سختی موقتناشی از وجود کربنات_هیدروژن(بی کربنات)های محلولاست که براثر جوشیدن آب به کربنات های نامحلولتبدیل می شوند و به شکل جرم رسوب می کنند. سختی دایمناشی از سولفاتو سیلیکاتهایی است که جوشیدن بر آن ها تأثیر ندارد. روش های صاف کردن آب عبارت اند از تقطیر، تبادل یون، که عملکرد آب نرم کن هابر آن مبتنی است، افزودن کربنات_سدیمیا مقدار زیادی صابون، و جوشاندن که برای برطرف کردن سختی موقت کارا و مؤثراست.

معنی کلمه آب سخت در ویکی واژه

آبی که غلظت املاح محلول فلزات دو یا چند ظرفیتی آن، به‌ویژه کلسیم و منیزیم، از حد معینی بیشتر باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه آب سخت

حکایت: شنیدم که متوکل را بنده‌ای بود فتح نام، بغایت خوبروی و روزبه و همه منبرها و ادب‌ها آموخته و متوکل او را به فرزندی پذیرفته و از فرزندان خود عزیزتر داشتی؛ این فتح خواست که شنا کردن آموزد، ملاحان بیاوردند و او را در دجله شنا کردن همی‌آموختند و این فتح هنوز کودک بود و بر شنا کردن دلیر نگشته بود، فاما چنانک عادت کودکان بود از خود می‌نمود که شنا آموخته‌ام، یک روز پنهانی استاد به دجله رفت و اندر آب جست و آب سخت قوی می‌رفت، فتح را بگردانید، چون فتح دانست که با آب بسنده نیاید با آب بساخت و بر روی آب همی‌شد تا از دیدار مردم ناپیدا شد، چون وی را آب بارهٔ ببرد و بر کنار دجله سوراخ‌ها بود، چون به کنار آب به سوراخی برسید جهد کرد و دست بزد و خویشتن اندر آن سوراخ انداخت و آنجا بنشست و با خود گفت که تا خدای چه خواهد، بدین وقت باری خود را ازین آب خون‌خوار جهانیدم و هفت روز آنجا بماند و اول روز که خبر دادند متوکل را که فتح در آب جست و غرقه شد از تخت فرود آمد و بر خاک بنشست و ملاحان را بخواند و گفت هر که فتح را مرده یا زنده بیارد هزار دینارش بدهم و سوگند خورد که تا آنگاه که وی را بر آن حال که هست نیارند من طعام نخورم. ملاحان در دجله رفتند و غوطه می‌خوردند و هر جای طلب می‌کردند تا سر هفت روز را، اتفاق را ملاحی بدان سوراخ افتاد، فتح را بدید، شاد گشت و گفت هم اینجا باش تا زورقی بیارم؛ از آنجا بازگشت و پیش متوکل رفت و گفت: یا امیرالمؤمنین اگر فتح را زنده بیارم مرا چه دهی؟ گفت: پنج هزار دینار نقد بدهم. ملاح گفت: یافتم فتح را زنده، زورقی بیاوردند و فتح را ببردند. متوکل آنچ ملاح را گفته بود بفرمود تا در وقت بدادند. وزیر را بفرمود و گفت که در خزینهٔ من رو، هر چه هست یک نیمه به درویشان ده. بدادند. آنگاه گفت طعام بیاریت که وی گرسنهٔ هفت روزه است. فتح گفت: یا امیرالمؤمنین من سیرم، متوکل گفت: مگر از آب دجله سیر شدی؟ فتح گفت: نه کی من این هفت روز گرسنه نه بودم، کی هر روز بیست تا نان بر طبقی نهاده بر روی آب فرود آمدی و من جهد کردمی تا دو سه تا از آن نان برگرفتمی و زندگانی من از آن نان بودی و بر هر نان نوشته بود کی محمد بن الحسین الاسکاف. متوکل فرمود که در شهر منادی کنید که آن مرد که نان در دجله افکند کیست و بگوییت تا بیاید که امیرالمؤمنین با او نیکویی خواهد کرد، تا نترسد. چنین منادی کردند، روز دیگر مردی بیامد و گفت منم آن کس، متوکل گفت: به چه نشان؟ مرد گفت: به آن نشان که نام من بر روی هر نانی نوشته بود که محمد بن الحسین الاسکاف. متوکل گفت: نشان درست است، اما چندگاهست که تو درین دجله نان می‌اندازی؟ محمد بن الحسین گفت: یک سال است. متوکل گفت: غرض تو ازین چه بود؟ مرد گفت: شنوده بودم که نیکی کن و به آب انداز، که روزی بر دهد و بدست من نیکی دیگر نبود، آنچ توانستم همی‌کردم و با خود گفتم تا چه بر دهد. متوکل گفت: آنچ شنیدی کردی، بدانچ کردی ثمره یافتی. متوکل وی را در بغداد پنج دیه مِلک داد. مرد بر سر ملک رفت و محتشم گشت و هنوز فرزندان او در بغداد مانده‌اند و بر روزگار القائم بامرالله من به حج رفتم، ایزد تعالی مرا توفیق داد تا زیارت خانهٔ خدای بکردم و فرزندان وی را بدیدم و این حکایت از پیران و معمران بغداد شنودم.
و از مرتعش رحمة اللّه علیه می‌آید که: اندر محلتی از محلتهای بغداد می‌گذشت. تشنه شد. به دری فراز رفت و آب خواست. یکی بیرون آمد با کوزه‌ای آب، چون آب بخورد، دلش صید جمال ساقی شد. هم آن‌جا فرو نشست تا خداوند خانه بیامد. گفت: «ای خواجه، دلم به شربتی آب سخت گران بود. مرا از خانهٔ تو شربتی آب دادند دلم بربودند.» مرد گفت: «آن دختر من است. او را به زنی به تو دادم.» مرتعش به طلب دل به خانه اندر آمد و عقد بکرد. این صاحب البیت از منعمان بغداد بود، وی را به گرمابه فرستاد و جامهٔ خویش درپوشید و آن مرقعه برکشید. چون شب اندر آمد، مرتعش در نماز استاد و اورادها بگزارد و به خلوت مشغول شد. اندر آن میانه بانگ درگرفت: «هاتُوا مُرَقَّعَتی. مرقعهٔ من بیارید.» گفتند: «چه بودت؟» گفتا: «به سرم فروخواندندکه: به یک نظر که به خلاف ما نگریستی جامهٔ صلاح و مرقعه از ظاهرت برکشیدیم. اگر به نظر دیگر بنگری، لباس آشنایی از باطنت بیرون کشیم.»
محمد بن زکریا الرازی گوید: عجب کسی که در گرمابه جماع کند و مفاجا در وقت نمیرد. اما گرمابه سخت خوب چیزی است و شاید گفت که تا حکیمان بناها نهاده‌اند از گرمابه چیزی بهتر نساخته‌اند، لیکن با همه نیکی هر روز یک‌بار نشاید رفت، تا هم تن را سود دارد و هم به عیب منسوب نگردند و به رعنایی و هر روزی سود ندارد بل کی زیان دارد که اعصاب و مفصل‌ها نرم کند و سختی وی ببرد و طبیعت عادت کند هر روز به گرمابه شدن، چون یک‌روز نیابد آن روز چون بیماری باشد و اندام‌ها درشت شود؛ پس چنان باید که هر دو روزی یک‌بار شوی و چون زمستان و تابستان در گرمابه روی اول در خانهٔ سرد یک زمان توقف کن، چنانک طبع از وی حظی بیابد، آنگاه در خانهٔ میانه رو و آنجا یک زمان بنشین، تا از آن خانه نیز بهره بیابی، آنگاه در خانهٔ گرم رو و آنجا یک زمان بنشین، تا حظ خانهٔ گرم نیز بیابی، چون گرمی گرمابه در تو اثر کرد در خلوت خانه رو و سر آنجا بشوی و باید که در گرمابه بسیار مقام نکنی و آب سخت گرم و سخت سرد بر خود نریزی، باید که معتدل باشد و اگر گرمابه خالی باشد غنیمتی بزرگ باشد، که حکما گرمابه خالی را غنیمتی دانند از جمله غنیمت‌ها‌؛ چون از گرمابه بیرون آیی موی را سخت خشک باید کردن، آنگاه بیرون رفتن، که موی تر به‌راه رفتن نه کار خردمندان باشد و از آن محتشمان و نیز از گرمابه بیرون آمده با موی تر پیش محتشمان رفتن نشاید که در شرط ادب نیست. نفع و ضرر گرمابه گفتم، اینست جمله؛ اما در گرمابه آب خوردن و فقاع خوردن از آن پرهیز کن که سخت زیان دارد و به استسقا ادا کند، مگر مخمور باشی، آنگاه روا بود که سخت اندک بخورد تسکین خمار را، تا زیان کمتر دارد، و الله اعلم بالصواب.
آب سخت یک مشکل شایع و بالقوه جدی به حساب می‌آید. خوشبختانه یک راه حل مؤثر و نسبتاً مقرون به صرفه وجود دارد و آن استفاده از سختی گیر رزینی (نرم‌کننده آب) می‌باشد.
عمر کز سعی باد باشد و آب سخت کوته بُوَد چو عمر حباب
از آنجا که آب از طریق لوله‌کشی عبور می‌کند و سپس وارد شیرهای آب، حمام، دستگاه میکسر، ماشین لباسشویی، آبگرمکن، دیگ بخار و ماشین ظرفشویی و .. می‌شود، مواد معدنی سخت در طی مسیر رسوب می‌کند. در ابتدا، این تجمع کوچک بی‌ضرر هستند، اما با گذشت زمان، این رسوبات باعث گرفتگی مسیر لوله‌های ساخته شده می‌شوند و درنهایت لوله‌ها را مسدود می‌کنند. در موارد متعدد، رسوبات آب سخت می‌توانند جریان آب را به طرز چشمگیری محدود کنند و این افت فشار بی‌رویه بر کل سیستم لوله‌کشی تأثیر می‌گذارد.
نیک ناگاه از غریبی ماند چشمت پر ز آب سخت بی وقت از یتیمی گشت فرقت پر غبار
بیشتر آبجو از آب تشکیل شده‌است. مناطق مختلف، آب‌های متفاوتی متشکل از مواد معدنی مختلف دارند. در نتیجه این تفاوت سبب تهیه انواع مختلفی از آبجو می‌شود که به آن‌ها شخصیت منطقه‌ای می‌دهد. برای نمونه، دوبلین دارای آب سختی است که امکان تهیه آبجو استاوت مانند گینیس را می‌دهد، در مقابل پلزن دارای آب سبکی است که امکان تهیه آبجو پل لاگر مانند پیلسنر ارکل را فراهم می‌کند. از سوی دیگر آب بارتون در انگلستان شامل سنگ گچ است که تهیه آبجو پل ایل را میسر می‌کند، آبجوسازان پل ایل برای تهیه این آبجو معمولاً مقداری سنگ گچ را در روندی موسوم به برتونیزیشن به آب خود می‌افزایند.