استباق
معنی کلمه استباق در فرهنگ معین
معنی کلمه استباق در فرهنگ فارسی
( مصدر ) پیشی جستن پیشی گرفتن .
معنی کلمه استباق در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه استباق
سبق از درس دولتی گیرید وندرین عرصه استباق کنید
آغوش برگشای و مرا گیر در بغل تا گوی استباق ز میدان بدر برم
شرعت آئین شرعست، و منهاج راه بسوی حقّ. شرعت آنست که مصطفی آورد، و منهاج چراغی است که حقّ فرا دل داشت. شرعت بر پی شریعت رفتن است، منهاج بنور آن چراغ راه بردن است. شرعت آن پیغام است که از رسول شنیدی، منهاج آن نور است که در سر یافتی. شریعت هر کس راست، حقیقت کس کس راست. فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ استباق الزاهدین برفض الدنیا، و استباق العابدین بقطع الهوی، و استباق العارفین بنفی المنی، و استباق الموحّدین بترک الودی، و نسیان الدّنیا و العقبی.