اجمه

معنی کلمه اجمه در لغت نامه دهخدا

( اجمة ) اجمة. [ اَ ج َ م َ ] ( ع اِ ) رجوع به اجمه شود.
اجمة. [ اَ ج َ م َ ] ( اِخ ) محله ای است به بغداد، و آن را مسترشد باﷲ از خلفای عباسی بنا کرد و به سال 554 هَ. ق. بر اثر طغیان دجله خراب شد. ( قاموس الاعلام ).
اجمه. [ اَ ج َ م َ ] ( ع اِ ) درختهای بسیار بهم پیچیده. درختستان. || نیستان. ( مؤید ). || جای نشیب که فراهم آمدنگاه آب و رستنگاه نی باشد. نیزار. || بیشه. ( زمخشری ). بیشه شیر. ج ، اُجُم ، اِجام ، اَجَمات. جج ، آجام.

معنی کلمه اجمه در فرهنگ معین

(اَ جَ مِ ) [ ع . ] (اِ. ) بیشه ، نیستان . ج . اجم .

معنی کلمه اجمه در فرهنگ فارسی

درختهای انبوه ودرهم پیچیده، بیشه، نیستان، جنگل
محله ایست ببغداد

معنی کلمه اجمه در ویکی واژه

بیشه، نیستان.
اجم.

جملاتی از کاربرد کلمه اجمه

بنی‌صدر در پوسترهای تبلیغاتی خود را «یار راستین امام» و «حامی انقلاب وارثین زمین» معرفی کرده بود؛ از «آزادی» و «دموکراسی» و «حاکمیت ملی» استفاده نکرده بود البته «عدالت سیاسی» و «امنیت واقعی نه امنیت پلیسی» را در کنار «حفظ و اعتلای فرهنگ اسلامی» طرح کرده بود که می‌تواند به توسعه سیاسی نزدیک باشد. به نظر می‌رسد عدم طرح صریح مسائلی که بعداً به رویارویی او و خمینی یا «جمهوری واقعی» با «جمهور ناجمهور» منجر شد، تدبیر بنی‌صدر برای حساس نشدن خمینی بود.