معنی کلمه تاج الملوک در لغت نامه دهخدا
تاج الملوک. [ جُل ْ م ُ ] ( اِخ ) بوری بن طغتکین والی دمشق دومین از اتابکان آل بوری ( 522- 526 هَ. ق. ) ( ترجمه طبقات سلاطین اسلام ص 142 ) مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: تاج الملوک. بوری بن طغتکین یکی از ملوک دمشق شام است. وی بسال 512 هَ. ق. پس از وفات پدر جلوس کرد. در خلال این احوال فرقه اسماعیلی در دمشق ظهور و کسب اقتدارکردند. و حکومت تاج الملوک را متزلزل ساختند و مزدقان پیشوای آن فرقه باعیسویان همدست شد و نقشه هجوم بدمشق را طرح کرد. تاج الملوک از این موضوع با خبر گردید بنا گاه مزدقان را دستگیر و مقتول ساخت و اسماعیلیان را در دمشق قتل عام کردند و خون آنانرا مباح داشتند. نیروی مسیحی که متوجه تصرف دمشق بود متفرق و پریشان گشت ولی بسال 525 هَ. ق. فرقه مزبور دوباره قیام کردند. تاج الدین در جنگ زخمی شده بعد از این سال بر اثر آن جراحت در گذشت و پسرش شمس الملوک بجای پدرجلوس کرد. او پادشاهی دلیر و غیور بود، شعرای زمانش ، از جمله ابن الخیاط ویرا مدح گفته اندانتهی. در تاریخ ابن اثیر آمده است : در رجب این سال ( 526 هَ. ق. ) تاج الملک بوری بن طغتکین صاحب دمشق وفات یافت و سبب مرگش جراحتی بود که بوسیله باطنیه بروی وارد گشت و بر اثر آن ناتوان شد و قوایش را از دست داد و در 21 رجب بمرد و وصیت کرد که پس از وی پسرش شمس الملوک اسماعیل حکومت کند و امارت بعلبک و اعمال آنرا به پسر دیگرش شمس الدوله محمد دهند. بوری مردی شجاع و کثیرالجهاد و مقدم بود و بر طریق پدر میرفت و بر او نیز پیشی گرفت و اکثر شعرا مخصوصاً ابن الخیاط وی را مدح گفته اند. ( کامل ابن اثیر ج 10 ص 290 ) رجوع به بوری شود.