انقیاد. [ اِ ] ( ع مص ) گردن دادن و کشیده شدن ستور. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). کشیده شدن ستور. ( از اقرب الموارد ). کشیده شدن و تن بدادن. ( تاج المصادر بیهقی ). گردن دادن. ( صراح اللغة ). کشیده شدن. ( مصادر زوزنی ) ( از آنندراج ). استقاده. گردن نهادن. استسلام. تن دادن. ( یادداشت مؤلف ). || خوارو رام شدن ستور. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).خاضع و خوار شدن و اطاعت کردن و مذعن شدن. ( از اقرب الموارد ). رام شدن. ( مصادر زوزنی ). رام شدن و فروتنی نمودن. ( آنندراج ). || روشن شدن راه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) اطاعت و فرمانبرداری و رام شدگی. ( ناظم الاطباء ). فرمانبرداری. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) : حال طاعتداری و انقیاد و متابعت سلطان... بسزا بازگردانید. ( تاریخ بیهقی ص 376 ). سر بخط انقیاد آوردند. ( کلیله و دمنه ). به مطاوعت و انقیاد برحسب مراد او کمر بست. ( ترجمه تاریخ یمینی ). کمینه بنده از امتثال و انقیاد چاره ندید. ( جامعالتواریخ رشیدی ). - انقیاد نمودن ؛ فرمانبرداری کردن : روی گفتار نیست انقیاد باید نمود. ( تاریخ بیهقی ). اصحاب اطراف حکم اصحاب را انقیاد نمودند. ( ترجمه تاریخ یمینی ). || فروتنی و خضوع. ( ناظم الاطباء ). فروتنی. ( آنندراج ).
معنی کلمه انقیاد در فرهنگ معین
( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) رام شدن ، مطیع شدن . ۲ - (اِمص . ) فرمانبرداری . ۳ - فروتنی . ج . انقیادات .
خوارورام شدن، گردن نهادن، مطیع شدن ، فرمانبرداری و فروتنی ۱ - ( مصدر ) رام شدن مطیع شدن کسی را گردن نهادن . ۲ - ( اسم ) فرمانبرداری اطاعت رامی . ۳ - فروتنی . جمع : انقیادات.
معنی کلمه انقیاد در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] انقیاد، امتثالِ حجت شرعی یا عقلیِ غیر مطابق با واقع است. انقیاد، در مقابل تجری و به معنای موافقت اعتقادی با حجت شرعی یا عقلی است، هر چند در واقع موافقتی صورت نگرفته باشد، مانند آن که مکلف عملی را به اعتقاد وجوب آن به جا آورد، ولی در واقع واجب نباشد. به بیان دیگر، انقیاد عبارت است از موافقت اعتقادی، در صورتی که آن اعتقاد موافق با واقع نباشد. فرق انقیاد با تجری تجری و انقیاد، هنگامی پیش می آید که قطع انسان به تکلیف، مخالف واقع باشد. پیروی از چنین قطعی را انقیاد و مخالفت با آن را تجری می گویند. نکته منقاد، مستحق مدح و ثواب است، زیرا برای انجام خواسته مولا اقدام نموده ولی به خطا رفته است. در کتاب «دروس فی علم الاصول» آمده است: «و کما یستحق المتجری العقاب کالعاصی، کذلک یستحق المنقاد الثواب بالنحو الذی یفترض للممتثل، لان قیامهما بحق المولی علی نحو واحد...».
معنی کلمه انقیاد در ویکی واژه
رام شدن، مطیع شدن. فرمانبردا فروتنی. انقیادات.
جملاتی از کاربرد کلمه انقیاد
در دوران اشکانیان، فرهاد اول پادشاه اشکانی در حدود سال ۱۷۶ ق. م آماردها را تحت انقیاد خود درآورد و آنان را به خاراکس (گرمسار) کوچانید و تیرهای از تپورها را در خاک آمارد کوچانید و تپورها در نواحی باختری جایگزین آماردها گشتند. ایزیدور خاراکسی مورخ یونانی ذکر میکند که آماردها در زمان فرهاد اول به منطقه خاراکس کوچانده شدند.
اسماعیل میرزا هنگامی که در قلعه قهقهه زندانی بود این شعر را در ابراز انقیاد به پدر و درخواست عفو از او سروده بود:
روضات الجنات:أمّا الفقه فهو خریت هذه الصناعة و الملقی إلیه زمام الانقیاد و الطاعة و کل من تأخّر عنه من الفقهاء الأعیان فقد تفقه علی کتبه و استفاد منها نهایة أربه و منتهی طلبه و له فی هذا العلم کتاب «المبسوط» الذی وسع فیه التفاریع و أورع فیه دقائق الأنظار.
هر کجا گام تو آمد افتخار آرد زمین هر کجا گام تو آمد انقیاد آرد سما
از فضایل توکل یکی انقیاد امر حق است که در چند آیت به توکل فرمود:
سیاهپوست دو بعد دارد. یکی با همنوعانش، دیگری با مرد سفیدپوست. اینکه این خودتقسیمی نتیجه مستقیم انقیاد استعماری است جای سؤال ندارد. فانون
به انقیاد ضمیر تو گر نهد بر چشم برد ز دیده ی اعمی برون غبار انگشت
عبدالحسین زرینکوب نوشتهاست خشایارشا پس از تسخیر آتن و آتش زدن به ارگ آن چون مقصود خود را از لشکرکشی حاصل میدید به ایران برگشت. فقط مردونیه را با تعدادی سپاهی باقی گذاشت تا به جنگ یونان پایان دهد. مردونیوس نخست درصدد برآمد که مگر یونانیها را به مسالمت وادار به انقیاد کند اما توافق حاصل نشد. آتن یکبار دیگر مورد تعرض سپاه ایران واقع گشت و باز صدمه و خرابی بسیار به آن وارد آمد.
یونانیها با آنکه با خطر اجتناب ناپذیر مواجه بودند، هنوز از تفرقه به اتحاد نمیگراییدند. در حقیقت رقابت دیرینهای بین آتن و اسپارت وجود داشت. در این ایام آتن برخلاف اسپارت نسبت به ایران اظهار انقیاد یا وفاداری کرده بود، با این حال هنگامی که شورشهایی در شهرهای یونانینشین به ویژه پیرامون دریای اژه، مرمر و قبرس آغاز شد، اسپارتها، حاضر به حمایت از شورشگران نشدند و این آتنیها بودند که به شورشیان کمک کردند.
اسکندر مقدونی به سرزمین آماردها لشکر کشید و بر آماردها پیروز شد و آنان را تحت فرمان ساتراپ تپورها به نام فرادات قرار داد. آماردها و تپورها بعدها جز ساتراپ پارت درآمدند. فرهاداول پادشاه اشکانی در حدود سال ۱۷۶ پ. م آماردها را تحت انقیاد خود درآورد و آنان را به خاراکس (گرمسار) در ری کوچانید.
ملک رمیده از نو باز انقیاد جوید دین شمیده از نو باز انظامگیرد
بلوکها میتوانند تو در تو باشند تا ساختار بلوکی پیچیدهٔ دلخواه با توجه به نیاز برنامهنویس ایجاد نماید. استفاده از ساختار بلوک برای ایجاد انقیادها، خطر برخورد فضای نام را کاهش میدهد که در غیر این صورت ممکن است اتفاق بیفتد. (در شرایط عدم استفاده از ساختار بلوک)
ور من از کلک نصیرالدین فرستم نامه انقیاد آرد بدان قیصر ز قسطنطین مرا
بعقد عهد الست و با عتقاد بلی بامر سلطنت کن بانقیاد فکان
گشادی درآید به کارم که آخر کمر بسته ام از پی انقیادی
انقیاد آر از مسلمانی به حکم او، از آنک بر نگردد ز اضطراب بنده تقدیر قدیر
در امر تو بود انقیاد من وز نهی تو بود اجتناب من
آقامحمدخان تا نوروز در تهران ماند. سپس در ماه مه ۱۷۹۰ م، مجدداً قصد شیراز کرد. در غرب فارس، فرمانروای بهبهان به استقبالش آمد و اظهار انقیاد کرد. لطفعلیخان، با خبر از پیشروی خان قاجار، مجدداً از دیوارهای شیراز بیرون آمد اما درگیری روی نداد. آقامحمدخان عقبنشینی کرد تا به وضعیت قزوین و خمسه رسیدگی کند. لطفعلیخان نیز پس از عقبنشینی او خودش را به حمله به کرمان مشغول کرد که البته نتوانست آن ولایت را زیر فرمان خود بیاورد.
ز حکم خرد سرکشی میکند هوا را بلطف انقیادی بده
شاهان باوندی با نامهای «اسپهبد» و «ملک الجبال» شناخته میشدند. نام این خاندان برگرفته از لقب مؤسس این دودمان، باو پسر شاپور پسر کاووس یکی از شاهزادگان ساسانی است که در خدمت پادشاهان ساسانیان بودهاست. باوندیان اغلب حکومتی مستقل بودند ولی بعضاً تحت انقیاد خلفا و سلاطین معاصرشان نیز قرار گرفتند.