الملک

معنی کلمه الملک در لغت نامه دهخدا

الملک. [ اَ م ُ ] ( اِخ ) نام شصت وهفتمین سوره از سوره های قرآن کریم. مکی است و 30 آیه دارد.
الملک. [ اَ م َ ] ( اِخ ) ( بلوط ملک ) مکانی است در اشیریوش ، و این اسم اکنون در «وادی ملک » که متصل به قیشون و نزدیک دریا واقع است باقی است و چندان از کوه «کرمل » دور نیست. ( از قاموس کتاب مقدس ).
الملک. [ اَ م ُ ک ُ لِل ْ لاه ] ( ع جمله اسمیه ) ( مثل ) پادشاهی خدای راست. مأخوذ از آیه «والملک یومئذ ﷲ» ( قرآن 56/22 ). یا آیاتی نظیر آنست. رجوع به ملک شود.

معنی کلمه الملک در فرهنگ فارسی

مکانی است در اشیر پوش

معنی کلمه الملک در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَلَکُ: فرشته - فرشته ها (کلمه ملک هم در مورد یک نفر اطلاق میشود ، و هم در مورد جمع و در عبارت "و الملک علی أرجائها " جمع است )
معنی الم: از حروف مقطعه و رموز قرآن (در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده که الم معنایش " انا الله الملک " است . یعنی منم خداوند سلطان )
معنی مَحْجُوبُونَ: آنانکه در حجاب و پرده قرار گرفته اند (مراد از محجوب بودن از پروردگارشان در روز قیامت محروم بودنشان از کرامت قرب و منزلت او است ویا محجوب بودن از رحمت خداست ومعنایش این نیست که از معرفت خدا محجوبند ، چون در روز قیامت همه حجابها برطرف میشود ، یعنی همه ...
معنی یَدِهِ: دستش (برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند ، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند معنا نیست بلکه تنها به معنای دست است و در سایر معانی بطور استعاره بکار میرود . چون آن معانی اموری هستند که از شؤون مربوط به دست میباشند ، مانند انفاق و س...
معنی یَدِیَ: دستم (در اصل "یدین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است . برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند ، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند معنا نیست بلکه تنها به معنای دست است و در سایر معانی بطور استعاره بکار میرود . چون آن معانی...
معنی بَیْنَ أَیْدِیکُمْ: پیش روی شما - جلوی شما - در مقابلتان(در اصل "أَیْدِین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است در عباراتی نظیر"بَیْنَ أَیْدِیهِمْ"بین دو دست استعاره از پیش رو ، مقابل یا آینده می باشد.برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند ، و لیکن با...
معنی بَیْنَ أَیْدِینَا: پیش روی ما - جلوی ما - در مقابل ما (در اصل "أَیْدِین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است در عباراتی نظیر"بَیْنَ أَیْدِیهِمْ"بین دو دست استعاره از پیش رو ، مقابل یا آینده می باشد.برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند ، و لیکن بای...
معنی بَیْنَ أَیْدِیهِمْ: پیش روی آنان (در اصل "أَیْدِین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است در عباراتی نظیر"بَیْنَ أَیْدِیهِمْ"بین دو دست استعاره از پیش رو ، مقابل یا آینده می باشد.برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند ، و لیکن باید دانست که این کلمه دا...
معنی بَیْنَ یَدَیْ: پیشاپیش - پیش از(در اصل "یدین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است در عباراتی نظیر"بین یدیه "بین دو دست استعاره از پیش رو ، مقابل یا آینده می باشد.برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند ، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند مع...
معنی بَیْنَ یَدَیَّ: پیش از من (در اصل "یدین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است . برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند ، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند معنا نیست بلکه تنها به معنای دست است و در سایر معانی بطور استعاره بکار میرود . چون آن ...
معنی بَیْنَ یَدَیْهِ: پیش از خود (در اصل "یدین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است . برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند ، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند معنا نیست بلکه تنها به معنای دست است و در سایر معانی بطور استعاره بکار میرود . چون آن...
معنی بَیْنَ یَدَیْهَا: روبروی آن - در حضور آن (در اصل "یدین"بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است . برای کلمه ید معانی زیادی غیر از دست ذکر کردهاند ، و لیکن باید دانست که این کلمه دارای چند معنا نیست بلکه تنها به معنای دست است و در سایر معانی بطور استعاره بکار می...
ریشه کلمه:
ملک (۲۰۶ بار)
(بروزن قفل) آن در استعمال قرآن به معنی حکومت و اداره امور است. . برای خدا است حکومت آسمانها و زمین. . پیروی کردند از آنچه شیاطین درباره پادشاهی و حکومت سلیمان می‏گفتند. . مَلِک (به فتح میم و کسر لام) پادشاه و آنکه دارای حکومت است . پادشاه گفت: من هفت گاو فربه می‏بینم . . . مراد از ملک در آیه فرمانده است که درحدود فرماندهی دارای حکومت و اداره است. طبرسی در معنی آن گفته:«اَلْقادِرُالْواسِعُ الْقُدْرَةِ الَّذی لَهُ السِیاسَةُ وَ الْتَّدْبیرُ» راغب گفته: «هُوَ الْمُتَصَرِفُ بِالْاَمْرِوَالنَّهْیِ فِی الْجُمْهُورِ» آن متخذ از مُلک بضم میم و جمع آن ملوک است . در آیه . ظاهراً مراد استقلال است که بنیاسرائیل در مصر آنرا نداشتند. *** مِلْک: (به کسر میم و سکون لام) مالک شدن و صاحب شدن. . بگو اگر خزائن رحمت خدایم را مالک و دارا بودید آنوقت از ترس انفاق دست باز می‏داشتید. افعال آن بیشتر به معنی قدرت و توانایی آید مثل . برای خویش به نفع و ضرری قادر نیستند. *** مالک: اسم فاعل است. به معنی صاحب مال و صاحب حکومت آید مثل . . که هر دو به معنی صاحب ملک (به کسر میم) است و مثل . گویند ای مالک خدایت ما را بمیراند که به معنی متصرف و حاکم است. * . عاصم، کسائی، خلف و یعقوب حضرمی آن را مالک و دیگران مَلِک (به فتح میم و کسر لام) خوانده‏اند. به نظر می‏آید که مالک در آیه مثل ملک به معنی حاکم و متصرّف است نه به معنی صاحب. زیرا صاحب به مال مناسب است که بگوییم: فلانی صاحب فلان مال است ولی مناسب با «یوم» حکومت است که بگوییم حکمران امروز فلانی است. ملیک: مثل مَلِک به معنی صاحب حکومت است . پرهیزکاران در بهشتها و نهرهااند در نزد صاحب حکومت توانا(خدا). این لفظ فقط یکبار در قرآن آمده است. *** مَلْک: (بروزن فلس) . «ملک» را در آیه عاصم و اهل مدینه و اهل کوفه به فتح میم و دیگران به ضمّ و نیز به کسر میم خوانده‏اند و آن مصدر ملک یملک است در صحاح گوید فتح میم از کسر آن افصح می‏باشد. ممکن است مراد از آن حکومت یعنی: ما با قدرت و اختیار در کارمان وعده تو را مخالفت نکردیم... و شاید به معنی ملک و مال باشد یعنی: ما با مال خویش با وعده تو مخالفت نکردیم بلکه چیزهایی از زیور قوم و فرعون داشتیم که آنها را انداختیم و سامری برداشت...

جملاتی از کاربرد کلمه الملک

فَارْتَقِبْ ای فانتظر النصر من ربک، إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ ای منتظرون بزعمهم، قهرک و اللَّه غالب علی امره و قیل فَارْتَقِبْ ای انتظر لهم العذاب و الهلاک إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ منتظرون الدوائر و علیهم دائرة السوء. و قیل: فارتقب، فعن قریب یتحقق الملک و یخیب آمالهم، و اللَّه اعلم.
به بازار نکو رویان اگر قیمت‌کنند او را خریدارش عمادالملک شاه دادگر خیزد
اسکندر افرودیسی (به یونانی: Ἀλέξανδρος ὁ Ἀφροδισιεύς ) در قرن دوم میلادی در آتن می‌زیست و هم روزگار جالینوس بود. اسکندر کتاب منطق ارسطو و بسیاری از کتب دیگر او را شرح کرد و خود کتاب‌های بسیاری از جمله در نفس و قضا و قدر نوشت. وی در فلسفه ارسطو تعدیلهایی سودمند پدیدآورد؛ به گونه ای که بعدها فلاسفه از او تأثیر پذیرفتند؛ از آن جمله، در نظریه عقل معتقد شد که عقل دو جزء دارد و مفارق از ماده نیست: یکی عقل هیولایی، یعنی عقل مادی و بالقوه، و دیگری عقل بالملکه یعنی عقل بالفعل. عقل بالملکه نمی‌تواند فعلیت یابد مگر تحت تأثیر عقلی سوم موسوم به عقل فعال که جزئی است از عقل الهی، نه از نفس ما که با فنای جسد فانی می‌شود.
اثر الله ما لک الملک عن تدبیره للعبید عی و ملاّ
بردمش در بر معین الملک تا دهد وجه نقدم از ره داد
و گویند ملکی وقتی قصد هلاک وی کرد. کس فرستاد بدو. چون به نزدیک وی اندر آمد از وی عذر خواست و هدیه داد و به نیکویی بازگردانید. گفتند: «ایها الملک، قصد هلاک وی داشتی، تو را با وی دیگرگونه دیدیم، حال چه بود؟» گفت: «چون وی به نزدیک من اندر آمد دو شیر دیدم یکی بر راست و یکی بر چپ وی، و مرا می‌گفتند که: اگر تو بدو قصد کنی ما تو را هلاک کنیم.»
نبودند کافی الاکبر سپهداران گیتی زان به خاک تیره‌شان کردی ملیک‌الملک مولایی
آرامگاه عطار نیشابوری بنایی است تاریخی که در دوره تیموری و به فرمان امیر علیشیر نوایی بر روی سنگ قبر عطار نیشابوری ساخته شد. در دوره‌های پهلوی دوم مرمت کامل و دهه ۷۰ نیز مرمت مختصر شد. این آرامگاه در بلوار شادیاخ (عرفا کنونی)، از مناطق گردشگری شهر نیشابور واقع شده‌است. آرامگاه کمال الملک نیز در محوطه این بنا قرار دارد. این بنا در تاریخ ۱۸ آذر ۱۳۵۴ با شمارهٔ ثبت ۱۱۷۳ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.
بنای یادبود ملا حسین واعظ کاشفی مربوط به دوره پهلوی دوم است و در سبزوار، ضلع جنوبی خیابان شهدا (خواجه نظام الملک) واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۵۱۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
ابوالقاسم امینی مجدی فرزند محسن امین‌الدوله و نوه میرزا علی خان امین الدوله و نواده میرزا محمد خان مجدالملک سینکی و برادر علی امینی نخست‌وزیر دوران پهلوی دوم بود. مادرش خانم فخرالدوله دختر مظفرالدین شاه قاجار در کیاست و مدیریت زبانزد عصر خود بود.
علت نامیدن این امامزاده، به سیدالحرمین و امامزاده زنجیری، به دلیل اعتقاد فراوان میرزا حسن‌خان نصیرالملک فرزند علی اکبرقوام حکمران فارس در زمان قاجار، به این امامزاده است. به طوری که حکایت می‌کنند نصیرالملک، افراد متهم را در این امامزاده زنجیر می‌کرده و اگر زنجیر پاره می‌شد علامت بی‌گناهی شخص متهم بود در غیر این صورت متهم، گناهکار شناخته می‌شد.[نیازمند منبع]
دشمن شاه جهان شمس الملک سایه وار از پس دیوار در است
در اواسط زمستان ۱۰۶۳ میلادی، سپاه آلپ ارسلان از شهر ری به سمت استان واسپورکان ارمنستان حرکت کرد و در مرند، اردو زد. اندکی بعد، نیروهای جنگی امرای آذربایجان و شروان نیز به او پیوستند و پس از چند روز، با عبور از رودخانهٔ ارس به نخجوان رسیدند. سپس او سپاه خود را به دو دسته تقسیم کرد. بخشی را به فرماندهی فرزندش ملک‌شاه یکم و وزیرش، خواجه نظام‌الملک به نواحی مرکزی ارمنستان فرستاد و خود در رأس سپاهی دیگر رهسپار گرجستان شد.
تا او بود همه، نه جهان ماند و نه من خود بشنود ز خود «لمن الملک» را جواب
اسماعیل یسار شعرهایی در تفاخر به نیاکان ایرانیش سروده بود. از جمله روزی در نشستی با هشام بن عبدالملک قصیده‌ای در بزرگداشت ایرانیان سرود که هشام را به خشم آورد و دستور داد اسماعیل را تا مرز خفگی در آب فرو بردند و سپس وی را به حجاز تبعید نمود. خواندن این شعر و خشم خلیفه از نخستین نشانه‌های پدیداری شعوبیه در تاریخ است.
صاحب عادل، مجیر الملک، صدر دین پناه نجم دین، نور جهان مکرمت، گردون جاه
بیست و شش سال بعد یعنی در سال ۱۲۹۹ ق (۱۸۸۲ م) حاج عبدالغفار نجم‌الملک از «قریه اهواز و قریب ۶۰ خانوار رعیت عرب» سخن گفته که «کدخدای آن شیخ نَبهان» است. [شیخ نَبهان عامری کعبی بازمانده همان کعبیانی است که پس از رفتن آل‌کثیر در قریهٔ اهواز نشیمن داشتند. قریه اهواز در حال حاضر قدیمی‌ترین محله شهر اهواز است که نام آن برگرفته از نام جدّ شیخ نَبهان یعنی عامر است و به محله «عامری» معروف است، در جوار این محله نیز محله‌ای است که آن را «اهواز قدیم» می‌گفتند. به احتمال زیاد قریهٔ اهواز در محل این دو محله بوده‌است.]
همچنین آثار لاکی از نقاشان معروف دوره زندیه مثل آقا صادق، میرزا بابا نقاش‌باشی و جعفر به همراه آثاری از نقاشان معاصر مثل صدرالدین شایسته شیرازی و میر مصور شاگردان(کمال‌الملک) به چشم می‌خورد.
رونق ملک ملک شاه و نظام الملک رفت کو ملکشه گو بیا اکنون نظام ملک بین
با توجه به فلسفه تشکیل اتحادیه ایلات خمسه و ریاست قوام‌الملک، این اتحادیه در بیشتر مواقع در جهت خواسته‌های دولت مرکزی و منافع محلی قوام‌الملک گام برمی‌داشت. مثلاً در حدود سال‌های ۱۲۷۰ در جریان نهضت تنباکو، محمدرضا خان قوام‌الملک در راستای حمایت از سلطنت ناصرالدین شاه به مبارزه با جنبش مردمی علیه امتیاز تنباکو برخاست و مردان مسلح ایلات خمسه به دستور او تظاهرات مردمی را به رگبار بستند.