آبالی. آبالی ( به لاتین: Abaaley ) در سومالی است که در bay, somalia واقع شده است. آبالی (زاقاتالا). آبالی ( به لاتین: Abalı، پس از ۱ سپتامبر ۲۰۰۴ آباعلی Abaəli ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان زاقاتالا واقع شده است.
جملاتی از کاربرد کلمه ابالی
به شی گفتم مشو زنهار مغرور تلفطها که لطف و قهر یکسان است رند لاابالی را
کابالا بر خلاف تورات اعتقاد به حلول مجدد بعد از مرگ دارد. این ایده که به نام گیلگول نشاموت (چرخههای روح) شناخته میشود از قرون وسطی به واسطه کابالا وارد یهودیت شد. این ایده در عهد عتیق و در تلمود یافت نمیشود و بسیاری فیلسوفهای یهودی آن را به شدت رد کردهاند. کابالیستها ادعا میکنند که چند آیه در عهد عتیق بهطور ضمنی به این مضمون اشاره دارد. با گسترش کابالای لوریانی این ایده یکی از ستونهای اصلی کابالا گشت. از طریق کابالای لوریانی و جنبش حسیدیم حلول مجدد وارد متون یهودی شد.
بریتنی جین اسپیرز در ۲ دسامبر ۱۹۸۱ در مککام، میسیسیپی متولد شد. او فرزند دوم لین آیرین بریجز و جیمز پارنل اسپیرز است. مادربزرگ مادری او، لیلیان پورتل، انگلستانی بود (در لندن متولد شد) و یکی از پدربزرگ مادری او اهل مالت بود. خواهر و برادرش برایان جیمز و جیمی لین اسپیرز هستند. او در کمربند انجیلی زاده شد، جایی که منحصراً از نظر اجتماعی، محافظهکاری مسیحیت انجیلی نفوذ مذهبی قدرتمندی در آنجا دارند. او به عنوان یک بپتیست جنوبی تعمید گرفت و از کودکی در یک گروه کر کلیسایی آواز میخواند. او همچنین در بزرگسالی تعالیم کابالیست را مطالعه کردهاست.
او متونی در مورد موضوعاتی از جمله پیشگویی، باطنی گرایی، فراماسونری، و جادوی تشریفاتی، کابالیسم و کیمیاگری نوشت. او همچنین چندین اثر عرفانی را ترجمه و منتشر کرد. او تحت تأثیر دوستی خود با آرتور ماخن در مورد جام مقدس نوشت. تعدادی از مجلدات او در دست چاپ باقی ماندهاست، از جمله کتاب جادوی تشریفاتی (۱۹۱۱)، کابالای مقدس (۱۹۲۹)، دانشنامهٔ جدید فراماسونری (۱۹۲۱)، و ترجمه ویرایش شده او از جادوی متعالی الیفاس لوی در سال ۱۸۹۶جادوی متعالی، آموزه و آیین آن (۱۹۱۰) که در سالهای اخیر تجدید چاپ شدهاست. وایت همچنین دو رمان فانتزی تمثیلی نوشت، شاهزاده استاربیم (۱۸۸۹) و جستجوی پلههای طلایی (۱۸۹۳)، و موزیک الفین را ویرایش کرد، مجموعهای از شعر بر اساس فولکلور پری انگلیسی.
ولیکن بعضی دیگر از کابالیستهای معروف این دیدگاه را به صورت کامل رد کردند. بهطور مثال مناهم ازریا دا فانو در کتاب حلول مجدد روحها اشاره میکند که شخصیتهای توراتی چندین مرتبه به صورت یهودی و جنتیل دوباره حلول کردهاند. ربی یهودا اشلاخ اعتقاد داشت که واژه یهودی و جنتیل تنها دو مرحله مختلف از ادراک هستند و برای هر کسی قابل دستیابی هستند.
ز کثرت در گذر ار نه ابالیس از تو نشکیبد به رغبت جان بده ار نه عزازیل از تو بستاند
بجز سودای عشق لا ابالی سر شوریده سودائی ندارد
از قرن ۱ قبل از میلاد یهودیان اعتقاد داشتند که تورات دارای مفاهیم مخفی است. گماتریا یک روش پیدا کردن این حقایق مخفی است. در عبری بر خلاف بیشتر زبانها اعداد جداگانه وجود ندارد. از این رو هر لغت معادل یک عدد نیز میباشد. با تبدیل لغات به اعداد کابالیستها به دنبال معنای مخفی تورات میروند.
در سال ۱۸۸۸میلادی دی گوایتا انجمن کابالیستیچلیپای گلگون را تأسیس کرد. چلیپای گلگون اولیه انجمنی سری بود که در قرن ۱۷ام میلادی بهطور رسمی اعلام حضور کرد. انجمن دی گوایتا مشغول آموزش علم کابالا بود که عرفان سری یهودی-مسیحی میباشد و سعی دارد رازهای تورات، انجیل و طبیعت را آشکار سازد. آنها در این انجمن به دانش آموختگان خود مدارک و درجاتی از علم کابالا را ارائه میدادند. میگویند دی گوایتا کتابخانه ای سری داشت که شامل کتب متافیزیک، جادو و علوم خفیه میشد. گوایتا به واسطه تحقیقات وسیعی که در مورد چلیپای گلگون انجام داده توسط محققان امروزی (شاهزاده چلیپای گلگون) لقب گرفته.
این برخورد خشونتآمیز دینی ممکن است به دلیل درگیرهای شدید بین یهودیان و غیریهودیان در زمان زوهر وابسته باشد. از این رو بعضی کابالیستها مانند اسحاق لوریا اعتقاد دارند که جنتیلهای صالح دارای این روح شیطانی نیستند و روح آنها شبیه به روح یهودیان است. بعضی دیگر نظیر ربی پینچاس اعتقاد دارند که روح شیطانی تنها در درصد کمی از مردمان وجود دارد ولیکن روح یهودیان کافر دارای نیروی شیطانی شدیدتری از بت پرستان است.
لاابالی چه کند دفتر دانایی را طاقت وعظ نباشد سر سودایی را
ای شوخ حریف بی محابا وی ماه ظریف لا ابالی
و روی أنّ اللَّه عزّ و جلّ لمّا فرغ من خلق آدم مسح کتفه الیمنی، فاستخرج منها کلّ نسمة طیّبة، ثمّ مسح کتفه الیسری فاستخرج منها کل نسمة خبیثة. ثم جمعهم فی قبضتیه، ثمّ قال لآدم: اختر ایتها شئت. فقال آدم: اخترت یمین ربّی یمینا مبارکة، ففتحها له، فعرضهم علیه، و سمّاهم له و علی الانبیاء من ولده نورهم، ثم فتح یده الأخری فعرضهم علیه و سمّاهم له. ثم قال لمن فی یمینه: هؤلاء للجنّة و لا ابالی، و قال لمن فی یده الأخری: هؤلاء للنّار و لا ابالی، ثم خلط بعضهم ببعض، ثم اخذ منهم المیثاق، و أشهد بعضهم علی بعض، ثم ردّهم فی صلبه.
چون لاابالیان همه جا جلوه کرده ای گه برگ و گه شکوفه و گه بار بوده ای
نام «آستاروت» به عنوان یک دیو نر برای اولین بار در کتاب آبراملین دیده میشود که ظاهراً به زبان عبری نوشته شدهاست. ۱۴۵۸، و در بیشتر گریمورهای پنهانی قرنهای بعد تکرار شد. آستاروث همچنین بر اساس متون کابالیستی بعدی به عنوان یک دیو بزرگ مرتبط با قلیفوت (نیروهای مخالف) ظاهر میشود، زیرا او بر قلیفای مشتری، معروف به غاغشبله، حکومت میکند.
دوشم به زبان جان یکی گفت ای شیفته رای لاابالی
هرمیپس ازمیری در متون خود نوشتهاست که فیثاغورث بیشتر تئوریهای خود را از حکمت مخفی یهودیان گرفتهاست. دکتر ست پانکست در مورد فیثاغورث یکی از بزرگترین شخصیتهای زمان خود نه تنها یک متفکر بزرگ در آن زمان بود بلکه یک کابالیست بسیار رده بالا بود.
نورِ حسنِ لاابالی تا کجا سر برزند بلبلِ هر بوستان و جغدِ هر ویرانه باش
کنون با این همه صاحب جمالی دل لایعقلم شد لاابالی
بوسعید همچون حلقهٔ استواری زنجیره سنتهای عرفانی پیش از خودش را به حلقهٔ نسلهای پس از خویش پیوند میدهد. وی تصوف را عبارت از آن میداند که: «آنچه در سرداری بنهی و آنچه در کف داری بدهی و آنچه بر تو آید نجهی.» با اینکه در روزگار زنده بودنش مورد تازش خشک مغزان مذهبی بود و اتهام لاابالیگریهای او در دورهٔ زندگی تا اسپانیای اسلامی یعنی اندلس رفته بود.