الین

همه شهر سورا و کالینیوس زنیروی او داد بر خاک بوس

نهالیش بد خاک و بالینش سنگ خورش گوشت نخچیر و پوشش پلنگ

آنا پالین مری اول ژوئیه ۱۹۸۵ در اثر سرطان در گذشت.

نام خود را از منطقه الینگار و دره الینگار گرفته‌است. همچنین از طریق دره مهترلام در منطقه مهترلان جریان دارد.

نه وقت تکیه خوابست مار بر بالین نه جای نزهت و عیش است شیر بر بالا

وی به‌همراه الین هتفیلد، از پیشگامان روان‌شناسیِ ارتباط بین فردی محسوب می‌شود. تمرکز او بر پژوهش در زمینهٔ نحوهٔ تأثیرگذاری فاکتورهای محیطی و بیرونی بر روابط بین افراد است و اینکه چگونه این فاکتور، بر میزان رضایت افراد از روابط‌شان اثر می‌گذارد.

وی در خانواده بنوزهر بدنیا آمد که از طایفه عرب ایاد بودند. خانواده او شش نسل از طبیبان و وزیران را به جامعه تحویل داده بود. ابتدا از علوم دینی شروع کرد سپس در محضر پدرش ابوالعلا زهر طب جالینوس و بقراط را آموخت.

از سرزنش زیاده شود غفلت عوام بالین خواب خلق ز سنگ ملامت است

مانند ال‌اس‌دی، مسکالین، سیلوسایبین، فن‌سیکلیدین

سر فایز به بالین تو ای یار! نمی دانم چه واویلاست امشب

تا به مرگ از من میان یک موی نه جز نهادن سر ببالین روی نه

از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال بالتیکا کالینینگراد، باشگاه فوتبال کپز، باشگاه فوتبال شمکر، باشگاه فوتبال نفتچی باکو، باشگاه فوتبال باکو، باشگاه فوتبال قره‌باغ، و باشگاه فوتبال سومقاییت اشاره کرد.

هر سر مو بهر غفلت‌پیشه بالین پر است از برای خواب‌مخمل بستری درکار نیست

از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال نئا سالامیس فاماگوستا، باشگاه فوتبال شانگهای شنهوآ، دن هاگ، باشگاه فوتبال رودا جی‌سی کرکراد و باشگاه فوتبال فلورا تالین اشاره کرد.

یک چشم زدن فرقت می تاب نداریم تا شیشه به بالین نبود خواب نداریم

نموده است شکر خواب را به مخمل تلخ ز خاک، بستر و بالین راحتی که مراست

الینس‌ویل ۰٫۴۱ کیلومترمربع مساحت و ۱۱۶ نفر جمعیت دارد و ۱۰۸ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.

با وجود آنکه غفلت بود بالینش هنوز همچو ما بیخواب می گردد شب مولود ما

از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال تی‌وی‌ام‌کی، باشگاه فوتبال فلورا تالین، باشگاه فوتبال کورساره، و باشگاه فوتبال ویلیاندی تولویک اشاره کرد.

به این ترتیب قوای شوروی خود راساً اقدام به مبارزه علیه فعالین شهری، نیروهای قبیله‌ای (که در اصطلاح محلی لشکر نامیده می‌شدند) و برخی مواقع نیز متمردین در ارتش افغانستان نمود. آن‌ها ناچار بودند که دائماً در حال نزاع بوده و عملیات هوایی و توپخانه به کارهای کوچکشان بدل گشته بود.