برپا. [ ب َ ] ( ص مرکب ) ( از: بر + پا ) ایستاده. روی پا. ( ناظم الاطباء ). قائم و ایستاده. ( آنندراج ). سرپا. مقابل نشسته. - برپا بودن ؛ بر پای بودن صف ، متشکل بودن. رده بودن : بروز بار کو را رای بودی به پیشش پنج صف برپای بودی.نظامی. || برافراشته. استوار. قائم : پی زنده پیلان بخاک اندرون چنان چون ز بیجاده برپا ستون.فردوسی.مادام که این یکی برجاست آن دگر برپاست. ( گلستان ). || مقابل از پا افتاده. قائم : چو برپایی طلسمی پیچ پیچی چو افتادی شکستی هیچ هیچی.نظامی.
معنی کلمه برپا در فرهنگ معین
(بَ ) (ص . ق . ) ۱ - ایستاده ، سر پا. ۲ - برقراری ، برجای .
معنی کلمه برپا در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- ایستاده سرپا. ۲- برقرار برجای . ۳- فرمانی است که نظامیان نشسته را دهند تا برخیزند و خبردار بایستند باحترام مافوق. یا برپا بودن . ایستادن روی پا بودن . یا برپا خاک کردن . حقیر شمردن پست شمردن حقیر ساختن .
معنی کلمه برپا در ویکی واژه
ایستاده، سر پا. برقراری، برجای.
جملاتی از کاربرد کلمه برپا
ثنا گفت به فغفور و برپای خاست روان شد چو سرو خرامنده راست
از این زمان به بعد یعنی از نیمهٔ دوم قرن چهاردهم میلادی مصرف کاغذ برای کتاب در اروپا متداول شد. اگر چه از ابتدای همین قرن استفاده از کاغذ در انگلستان رواج یافت، ولی اولین کارگاه تولید کاغذ در قرن پانزدهم در هرتفورد انگلستان برپا شد. اولین کارگاه ساخت کاغذ در آمریکای
تا نادرۀ حسن رخت پیدا شد گردون به نظارۀ رخت برپا شد
روز شنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۴۰۳، گروهی از شهروندان شهرستان سرباز، در اعتراض به عدم رسیدگی به درخواستهایشان در ۲۲ اردیبهشت در برابر فرمانداری این شهرستان تجمع اعتراضی برپا کردند.
گر شاه فریدون بجهان بود و همی دید این جشن فروزنده بدینگونه که برپاست
در سال ۱۹۱۷، در خلال جنگ جهانی اول، آرتور بالفور، وزیر امور خارجه بریتانیا، بیانیه بالفور را برای لرد روچیلد، رهبر جامعه یهودیان بریتانیا ارسال کرد که در آن اعلام شده بود که بریتانیا قصد دارد یک " خانه ملی " یهودی را در فلسطین برپا کند.
مرداویج پس از فتح اصفهان برای خود دو تخت، یکی زرین و دیگری سیمین، ساخت و هر روز بر روی یکی از آن دو مینشست. او جشن سده را در این شهر با تجمل بسیار برپا کرد و قصد داشت شاهنشاهی ساسانیان را احیا نماید ولی در سال ۳۲۳ هجری و در حمام کاخ خود به وسیله چند تن از غلامان ترک خود به قتل رسید.
چون به دست خود تبر برپا زنی پس بر آهنگر چرا لعنت کنی
هنروران چو علم زان بر تو برپایند که دانش تو علم بر فراز کیوان برد
یکشنبه ۹ مرداد، شماری از کارکنان کارخانه صنایع بستهبندی داروگر رشت در برابر این کارخانه، جهت رسیدگی به عدم دریافت ۵ ماه حقوق و معوقات بیمهای خود تجمع اعتراضی برپا کردند.
مساحت این شهر ۸۷٬۹۰۰ کیلومتر مربع و جمعیت آن برپایهٔ سرشماری سال ۲۰۰۲ میلادی برابر با ۳٬۶۰۳٬۳۳۹ نفر بودهاست.
بهشتی در سال ۱۳۰۷ در محله لنبان اصفهان و در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد، سید فضلالله، روحانی و از مدرسین حوزه علمیه اصفهان بود و گاهی برای برپایی نماز جماعت به روستاهای پیرامون میرفت.
فتنهها برپا شد و هر حاکمی محکوم شد اه این وکاه آن دارای مرز و بوم شد
استان مهدیه (به عربی: ولایة المهدیة) یکی از بیست و چهار استانهای تونس است. فاطمیان نخستین پایتخت خود را در مهدیه در ساحل شرقی تونس برپا کردند.
دوباره فتنه چشم تو فتنه برپا کرد دلم ز شهر چو دیوانه رو به صحرا کرد
برپایهٔ یشت سیزدهم، بند ۶۲م :زردشت از روی زمین رخت بر نبسته و نطفهٔ بر جای مانده و آن را ۹۹۹۹۹ فروَشی نگاهبانی میکنند
یکی دار برپای کرده بلند کمندی برو بسته چون پای بند
به نوعی بامها را لاله آراست که گویی خیمههای آل برپاست
بیدارگشت فتنه، چرا رخ نهفتهای! برپای شد قیامت کبری، چه خفتهای!
در کتابهای پادشاهان به پرستش چندخداپرستی اشاره شدهاست: سلیمان برای خدایان بسیاری معابد میسازد و یوشیا در هیکل سلیمان که معبدی بود که سلیمان برای یهوه ساخته بود، مجسمههای اشره را از بین برد (دوم پادشاهان ۲۳:۱۴). مناسه (پادشاه یهودا)، پدربزرگ یوشیا، یکی از این مجسمهها را برپا کرده بود (دوم پادشاهان 21:7).