آن چنان

معنی کلمه آن چنان در لغت نامه دهخدا

( آنچنان ) آنچنان. [ چ ُ ] ( ص مرکب ، ق مرکب ) مخفف آن چونان. بطوری. بقسمی. بدانگونه. آنطور. آنگونه.

معنی کلمه آن چنان در فرهنگ معین

( آن چنان ) (چُ ) (ق . ) به طور، بدان گونه .

معنی کلمه آن چنان در فرهنگ عمید

( آنچنان ) آن طور، به طوری، آن گونه.

معنی کلمه آن چنان در فرهنگ فارسی

( آنچنان ) بطوری بقسمی بدانگونه .

معنی کلمه آن چنان در ویکی واژه

آنچنان
آنچنانی. تبعید آنچنان مرحوم آقا سیدجمالدین ... «حاج سیاح»
به گونه‌ای؛ بطوری. بدان گونه، بطور. آنچنان زی که وقت رفتن تو/ همه گریان شوند و تو خندان. «دهخدا»

جملاتی از کاربرد کلمه آن چنان

رب گری یه به شدت از توصیفات رئالیستی مبتنی بر راوی دانای کل، آن چنان‌که در آثار بالزاک به چشم می‌آید پرهیز می‌کرد و با توصیف عینی جزئیات و خودداری از به‌کارگیری صفت به گوستاو فلوبر نزدیک می‌شد.
راز گویی پیش صورت صد هزار آن چنان که یار گوید پیش یار
فعالیتهایی با عنوان آینده نگاری علم و تکنولوژی با سرعت بی سابقه‌ای در اکثر کشورهای توسعه یافته و حتی کشورهای در حال توسعه، در حال پیگیری و اجرا است. فواید حاصل از انجام آینده نگاری تکنولوژی برای سیاستگذاران عرصه علوم و تکنولوژی آن چنان ارزشمند است که نمی‌توانند چگونگی انجام این فرایند را نادیده بگیرند و حاضرند برای انجام صحیح و مؤثر این فرایند منابع بسیاری (همچون منابع زمانی، مالی و...) را فراهم نمایند.
تحریف نام «خلیج فارس» سناریویی بود که بعد از ملی شدن صنعت نفت آغاز شد و اولین مدافع نام خلیج عرب «رودریک اوون» بود که در سال ۱۹۵۸ کتابی بنام مستند حباب‌های طلایی در خلیج عربی را نوشت و در مقدمه کتاب از تغییر نام خلیج فارس دفاع کردو جمله معروف را نوشت: هیچ نقشه‌ای ندیدم مگر آنکه نام خلیج فارس را داشت اما چون ساکنان غرب خلیج عرب هستند ادب حکم می‌کند که این دریا را به نام آن‌ها بنامیم. (ادب از نوع انگلیسی) اما اسناد تاریخی آن چنان مستحکم و مستند هستند که ناسیونالیستهای عرب علی‌رغم هزینه هنگفت موفق به تغییر این نام نشدند و سازمان ملل و سازمان‌های بین‌المللی نیز بر اصالت تاریخی و حقوقی نام خلیج فارس تأکید دارند.
چو کوش آن چنان دید چون پیل مست درآمد یکی خشت پرّان به دست
ناله‌ات کرد آن چنان زارم که امشب از نجوم آسمان را پنبه در گوش است از افغان من
زرکلی تلاش داشت تا کوتاه بنویسد (ذکرِ جامع) و به معاصرین اش نپرداخت. گزینش سرشناسان نزد او برپایهٔ: خلافت، امارت، وزارت، و قضاوت بوده که اثری از آنان به مانده، بزرگِ دین یا فن و هنری، در ادبیات جایگاهی داشته‌اند، نامی از آنان در کتابی نقل شده‌است، روایت بسیار از او آمده است، نسب‌نامه‌ای روشن داشته‌اند، مضرب مثل بودند. به‌طور کلی، آن چنان‌که در دیباچه می‌گوید، ملاک اصلی گزینشِ فرد آن است که نامش آوازه‌ای داشته‌است و به او ارجاع دهند. اعلام را نه برحسب شهرت/لقب/کنیه بلکه برپایهٔ نام کوچک مدخل داده است، این را یک نوآوری در زندگی‌نامه‌نویسی عربی در دوران نوین می‌دانند.
منحنی اسپیلاین با استفاده از مشتقات یک منحنی چندجمله‌ای درجه سوم میان هر دو نقطه ورودی ایجاد می‌شود. به عبارتی دیگر، منحنی درجه سوم و تابع چندضابطه‌ای است که از چند تابع چند ضابطه‌ای که به یکدیگر چسبیده‌اند تشکیل شده‌است. این توابع چند ضابطه‌ای آن چنان در محل اتصال با یکدیگر مطابقت دارند که تقریباً محل اتصال مشخص نیست.
آن چنان نور را فنا نبود چون ز حق است جز به حق نرود
طورگ دلاور چو دید آن چنان که توران سپه گشته بی تاب و جان
در ۱۹۱۳ مجلس بایرن ماده‌ای قانونی تصویب کرد که به موجب آن چنانچه پس از ده سال از نایب‌السلطنگی هیچ امیدی بدان که شاه بتواند خود به طور مستقل فرمان براند نباشد، نایب‌السلطنه می‌تواند شاه را برکنار و خود به پادشاهی رسد.
شره لقمه آن چنانم کرد کز تعصّب شدم به یک ره فرد
در هجر اینچنینم و در وصل آن چنان خوش آن که هجر و وصل تواش در ضمیر نیست
آیه الله خمینی غرب را با بحران جدی برنامه‌ریزی مواجه کرد تصمیمات او آن چنان رعد آسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامه‌ریزی را از سیاست مداران و نظریه پردازان سیاسی می‌گرفت.
حقیقت- چون مبداء و منتهای کثرت وحدت است، لاجرم نهایت رتبت کلیات بر اشخاص است و نهایت اشخاص بر شخص مخصوص به کمالات متمیزات فصلی و شخصی از نوع اعنی علم و قدرت ونطق و خواص آن که نفس محمد است صلی اللّه علیه و سلم. آن چنانکه انسان ازحیوان به علم و قدرت ونطق ممتاز گشت، او صلی اللّه علیه و سلم در این کمالات در غایت رتبت نشست که اعجاز است و خرق عادت به قدرت فعلی و تأثیر نفوس چون: و رأیت الناس یدخلون فی دین اللّه افواجا از کلامی که: لایأتیه الباطل من بین یدیه ولا من خلفه، و از این جهت بعثت او به آخر الزمان و قریب به ساعت مخصوص گشت که: بعثت انا و الساعة کهاتین، اقتربت الساعة و انشق القمر.
ز آهم بر عذار نازکش زلف آن چنان لرزد که عکس سنبل اندر آب از باد وزان لرزد
آتیلا آن چنان محبوب مردم خود بود که در عزای او به جای اشک ریختن رگ‌های خود را می‌زدند و خون خود را می‌ریختند.
دور از آن مجلس از حرارت دل آن چنانم که نار با نارنگ
از شایعات کوچک دربارهٔ این که روح آهنگساز انتقام خون او را از قاتلش خواهد گرفت تا اتهامات بزرگ‌تر نظیر جاسوسی توسط وبرن و تبادل رمزآمیز اطلاعات در زمان جنگ با کدهای ویژه در پارتیتورهای آثارش. آثاری که آن چنان پیچیده می‌نمود که مفسرین را اغوا می‌کرد و تحلیل‌گران در آینه آن هزار نقش می‌دیدند و مرگ غیرعادی وبرن آن را دامن می‌زد.
به هر رو مرگ وبرن هرچند تراژیک و تأسف‌بار اما فرصت حیات او و آنچه به جهان موسیقی اضافه کرد آن چنان غنی و نغز است که می‌توان موهبتش خواند و از این چشمه بسیار نوشید و آموخت. الماس‌های خوش‌تراش وبرن هنوز می‌درخشند و هنوز چشم‌ها را خیره می‌کنند.