اهوره

معنی کلمه اهوره در ویکی واژه

به معنی خداوند و صاحب و روح تعبیر شده؛ جاری از زبان زرتشت، و مخاطب وی در گاثاها.
در نام‌ مورد نظر مشخصاً اَهوره به معنی نیک و بعدها روان نیک، و مزده به معنی بخرد است، و این دو عنصر جدا استعمال شده‌اند[۱].
↑ نه آنچنانکه در کتیبه‌های هخامنشی دیده می‌شود یکجا اهوره‌مزده ثبت شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه اهوره

«[نمازِ] اَیریَمَن ایشیَه را می‌ستاییم؛ [آن نمازِ] توانایِ پیروزِ دشمن‌شکن را که در میان گفتارهای اشه بزرگترینِ آنهاست. گاهانِ پاک، رَدانِ شهریارِ اَشَوَن را می‌ستاییم. سُتوت‌یَسن را می‌ستاییم که نخستین دادِ جهان است.» «یِنگهه هاتَم… = مزدا اهوره کسانی را که در پرتو اشه بهترین پرستش‌ها را به جای می‌آورند، می‌شناسد. من نیز چنین کسانی را که بوده اند و هستند، به نام می‌ستایم و با درود [بدانان] نزدیک می‌شوم.»
استان سان خوان بخشی از منطقهٔ نیمه بیابانی " کویو " است. دشت‌های خشک در بخش شرقی با ماهورها و تپه‌های کم ارتفاع و بخش‌های مرتفع در غرب آن قرار دارد . هر دو بخش استان در معرض بادهای سوزان زوندا هستند .
باغ علی حاجی حسین در یک هزار و دویست و شصت و سه ما هروزه انجام بنیاد باغ است. بسیار دریغ دستم بود، با این مایه خاک پرداختن و دیوار افراختن زمین خستن و جوی بستن، رست شیاری ودرخت کاری، نامی از تو زنده و نشانی پاینده نماند. تخته سنگی سخت و ستوار نرم و هموار در کوهستان روم دره یا پشته های نزدیک «خور» یا کوهسار«تلخ» یا ماهورهای «فرخی» پیدا کن و بده احمد یا خطر این روز ماهه را درشت و خوانا بدان برنگارند و کسی که بر سنگ تراشی اگر همه چونان سنگ ها که در گورستان فرخی راست بر سر مردگان داشته اند دستی دارد، زشت یا زیبا بر کند، و در دیوار باغ از سوی اندرون بر نشان تا سال های دراز از تو یادگاری باشد، و آیندگان دانند در روزگار ماهم که مردی همچنان در پشت پدر است و مردمی در شکم مادر، چون تو جوانمردی خداوند درد بوده که خاک مرده بدین دست زنده کند و شاخی چند زمین گیر را به بازوی پرورش و نیروی پاسداری گردون گراینده.
آلوُیْس فرزند ماریا شیکل‌گروبر در دهکدهٔ کشاورزی کوچکی در اشترونِس در اتریش به دنیا آمد. اشترونِس در منطقهٔ والدفیرتل واقع بود؛ منطقه‌ای جنگلی با تپه‌ماهورهای زیاد که در بخش شمال‌غربی قسمت جنوبی اتریش یعنی در بالای وین قرار گرفته‌است.
استان خوزستان از شمال و شرق توسط رشته کوه‌های زاگرس احاطه شده‌است، با حرکت به سمت داخل استان از ارتفاع این کوه‌ها کاسته شده و جای خود را به تپه ماهورها می‌دهد. خوزستان شامل دو منطقه کوهستانی و جلگه‌ای است. دو پنجم کل مساحت این استان کوهستانی و سه پنجم آن جلگه‌ای می‌باشد. کوه چو، زردکوه، شاویش، آب‌بندان، مامازاد، کوه سیاه و کوه چال، از جمله کوه‌های خوزستان هستند. جلگه خوزستان شیب کمی دارد و در برخی از نقاط آن گنبدهای نمکی موجود است که نقش عمده‌ای در شور کردن اراضی و آب‌ها دارد.
بنیان اساطیر ایرانی بر نبرد میان خوبی و بدی نهاده‌است. اقوام هندوایرانی به دو دستهٔ کلی خدایان باور داشتند، اهوره‌ها [در منابع هندی اسوره‌ها] و دیوان. خصلت این دو رستهٔ خدایان نزد ایرانیان و هندوان باژگونهٔ یکدیگر تحول یافت، به این معنا که نزد هندیان اهوره‌ها خدایان بد شدند و دیوان خدایان خوب؛ و نزد ایرانیان اهوره‌ها خدایان نیک شدند و دیوان خدایان شرور. برای هر دو گونهٔ خدایان قربانی کردند. غرض از قربانی برای خدایان شرور، باج دادن به ایشان بود تا دست از سر مردمان بردارند. قربانی برای خدایان نیک در طلب یاری و برکت از ایشان رخ می‌داد.
ارتفاع این جزیره از سطح دریا بسیار کم است و سطح آن را تپه‌ماهورهای کوچک و شن زارهایی پوشانده‌است. در کرانه‌های آن جنگل حرا وجود دارد.
جسم که چون خربزه‌ست تا نبری چون خورند بشکن و پیدا شود قیمت لاهوره‌ای
زمین‌های این استان را بیشتر تپه ماهورهای بزرگی که در میانه سرزمین وجود دارد تشکیل داده‌اند.
رویه استان وایوتس‌جور را کوه‌ها و تپه ماهورها پوشانده‌است و فاقد جنگل است. تنها ۲۰ درصد از زمینهای این استان کشت‌پذیر است. این استان در حوزه آبریز رود آرپا قرار دارد. این استان کوچک دو شهر دیگر دارد به نام‌های وایْک و جِرموک.
استان، بخشی از منطقه میانرودان می‌باشد که اغلب شامل زمین‌های هموار با ماهورهایی به ارتفاع ۱۰۰ متر است. دو سیستم متفاوت از این تپه‌ها (اصطلاحاً کوچیا) به چشم می‌خورد که توسط رود گوالگوای از هم جدا شده‌اند: کوچیا گرانده در شرف و کوچیا ده مونتیل در غرب
بیشتر این کشور فلاتی پست است در حدود ۵۰۰ متر بالاتر از سطح دریا، که در امتداد مرز سودان با کوه‌های بونگوس و در غرب با کوه‌های کاره مرتفع می‌گردد، در شمال شرق کشور تپه‌ماهورهای حاصلخیز و در جنوب غرب نیز تپه‌های پراکنده قرار دارند.