آبگردان

معنی کلمه آبگردان در لغت نامه دهخدا

( آبگردان ) آبگردان. [ گ َ ]( اِ مرکب ) چم فلزین. ملعقه کلان باندازه باطیه دسته دار که بدان از دیگ های بزرگ آب و جز آن برگیرند.

معنی کلمه آبگردان در فرهنگ معین

( آبگردان ) (گَ )(اِمر. ) ظرفی دسته دار مانند ملاقه ، اما بزرگتر از آن ، که به وسیله آن آب ، آش یا غذاهای مانند آن را از ظرفی به ظرف دیگر می ریزند.

معنی کلمه آبگردان در فرهنگ عمید

( آبگردان ) ظرف بزرگ و دسته دار شبیه ملاقه که با آن آب یا غذای آبکی مانند آش و آبگوشت را از ظرفی به ظرف دیگر می ریزند.

معنی کلمه آبگردان در فرهنگ فارسی

( آبگردان ) ( اسم ) ملعق. بزرگ دسته دار که با آن از دیگهای بزرگ آب و جز آن بر گیرند .
چم فلزین

معنی کلمه آبگردان در ویکی واژه

آب‌گردان
ظرفی با دسته بلند برای برداشتن آب، غذا، و مانند آنها از دیگ‌های بزرگ. روغن داغ کن و کفگیر و ملاقه و آب‌گردان‌های بزرگ و کوچک. «مستوفی»
ظرفی دسته‌دار مانند ملاقه، اما بزرگتر از آن، که به وسیله آن آب، آش یا غذاهای مانند آن را از ظرفی به ظرف دیگر می‌ریزند.

جملاتی از کاربرد کلمه آبگردان

در سال ۱۹۷۱، دو معمار جوان ایتالیایی تبار به نام‌های ریچارد راجرز ساکن انگلستان و رنزوپیانو ساکن ایتالیا، در مسابقه طرح ساختمان مرکز ژرژپمپیدو در پاریس در بین ۶۸۱ شرکت‌کننده برنده اعلام شدند. نمای این ساختمان را مجموعه‌ای از دودکش‌ها، آبگردان‌ها، لوله‌های تأسیساتی و ستون‌ها، تیرها، بادبندها، راه پله‌ها و مسیرهای رفت‌ و آمد تشکیل می‌داد. این دو نفر به همراه نورمن فاستر و نیکلاس گریمشاو آغازگر سبکی در اروپا بودند که به نام‌ معماری هایتک (تکنولوژی بسیار پیشرفته) معروف و بعد از هایتک سبک دیگری به نام اکوتک در معماری مطرح شد.