اصیل
معنی کلمه اصیل در لغت نامه دهخدا

اصیل

معنی کلمه اصیل در لغت نامه دهخدا

اصیل. [ اَ ] ( ع ص ) صاحب اصل بمعنی صاحب نسب ، ای کسی که آبا و اجداد او شریف و نجیب باشند. ( غیاث ). آنکه دارای اصل است. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ). خداوند اصل و حسب و نسب و بزرگ. ( مقدمه لغت میرسیدشریف جرجانی ص 3 ). صاحب اصل. صاحب نسب. ( منتهی الارب ). گهری. گوهری. بانژاد. باپروز. عریق. گرامی نژاد. نژاده. بااصل.اصلمند. نیک نژاد. ( تفلیسی ). رمیز. ( منتهی الارب ). نجیب. کسی که دارای نسب بزرگ باشد. چیزی یا کسی بااصل و بزرگ. ( مؤیدالفضلا ). بیخ آور. خداوند نسبت نیکو. پاک گهر. نژاده. باگهر: اگر نه آن بودی که مردی بزرگ زاده و اصیل بود و از راه دور آمده بود بفرمودمی تا همان زمان او را هلاک کردند. ( تاریخ بخارا ) :
همیشه قاعده ملک کردگار جلیل
ممهد است بشمشیر شهریاراصیل.عبدالواسع جبلی. || هر چیز محکم و استوار و بیخدار.( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). || محکم رای. ( از اقرب الموارد ). صاحب رای محکم. ( از منتهی الارب ).
- رای اصیل ؛ رای استوار و محکم :
کرده ای هیچ توشه ای ره را
نیک بنگر یکی به رای اصیل.ناصرخسرو.|| خلیفه ثابت رای از سرداری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). العاقب الثابت الرأی. ( تاج العروس ). || مجد اصیل ؛ ذواصالة. || ابن عباد گوید: شر اصیل ؛ ای شدید. || در اساس آمده است که : گویند نخل در سرزمین ما اصیل است ؛ یعنی در آن پایدار و باقی است و از بین نمی رود. ( از تاج العروس ). || ( اِ ) آخر روز. ( منتهی الارب ). وقت مابعد عصر تا غروب. ( از اقرب الموارد ). ج ، اُصُل ، اُصلان ، آصال ، اَصائل. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شبانگاه و وقت خفتن است و... جوهری گفته است تا نماز شام. ( شمع قاموس ): بُکرةً و اَصیلاً؛ بامداد و شبانگاه. ( قرآن 48 / 9 ). شبانگاه. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( مقدمه لغت میرسیدشریف جرجانی ) ( ترجمان ترتیب عادل ص 13 ). شامگاه. آفتاب زرد تا پسین. نزدیک به فروشدن آفتاب. پس از نماز دیگر. وقت فاصل بین عصر و مغرب. بعد از عصر تا فرورفتن آفتاب. شبانگاه ، و آن بعد از وقت عصر تا وقت فرورفتن آفتاب است. ( مؤیدالفضلا ). ایوار. خلاف غدوة. خلاف بکرة. ج ، آصال : بالغدو و الآصال ؛ به بامداد و شبانگاه. ( قرآن 205/7 و 15/13 و 36/24 ). و رجوع به آصال شود. صاغانی گفته است : اصیل بمعنی وقت بر آصال جمع بسته شود، چون افیل و آفال. ( از تاج العروس ). || هلاک و موت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

معنی کلمه اصیل در فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] ۱ - (ص . ) پاک نژاد، نجیب . ۲ - (اِ. ) شبانگاه . جِ آصال .

معنی کلمه اصیل در فرهنگ عمید

۱. دارای نژاد خوب، نژاده، نجیب: آدم اصیل.
۲. به دور از تحریف یا تغییر، اصلی، واقعی: فرهنگ اصیل اسلامی.

معنی کلمه اصیل در فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) نژاده باگهر والاتبار گهری نجیب . ۲ - ( اسم ) شبانگاه . جمع : آصال .
ابن عبد الله هذلی یا غفاری صحابی بود و وی همان کسی است که هنگامیکه مکه را برای پیامبر ( ص ) وصف کرد فرمود کافیست ترا ای اصیل .

معنی کلمه اصیل در فرهنگ اسم ها

اسم: اصیل (پسر) (عربی) (تلفظ: asil) (فارسی: اصيل) (انگلیسی: asil)
معنی: صاحب نسب، شریف، نژاده، باگهر، والاتبار، دارنده ی نژاد گزیده، نجیب

معنی کلمه اصیل در دانشنامه عمومی

اصیل (شهر). اصیل ( شهر ) ( به لاتین: Esil ) یک زیستگاه انسانی در قزاقستان است که در شهرستان اصیل، آق مولا واقع شده است.
اصیل ۱۱٬۵۵۱ نفر جمعیت دارد.

معنی کلمه اصیل در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اصیل به آنچه که دارای اصالت نسبت به دیگری در چیزی باشد گفته می شود.
اصیل در فقه، بر مضمون عنه (مدیون اصلی)، منوب عنه، غیر اجیر، موکل، مالک یا خریدار، و مبدل منه به ترتیب در برابر ضامن، نایب، اجیر، وکیل، فضولی، و بدل اطلاق شده است، اما بیشتر استعمال آن در برابر فضولی می‏باشد و در باب‏هایی مانند زکات، خمس، تجارت، ضمان، اجاره، وکالت و قضاء به کار رفته است که به نمونه‏هایی از کاربرد آن اشاره می‏شود.
← خواستن بدهی از ضامن
۱. ↑ جامع المقاصد ج۵، ص۳۳۵.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۵۷۰-۵۷۱.
...

معنی کلمه اصیل در ویکی واژه

nobile
پاک نژاد، نجیب.
شبانگاه. جِ آصال.

جملاتی از کاربرد کلمه اصیل

خانواده محسن فخری‌زاده نیز در بیانه ای اعلام کردند که با تغییر نام این خیابان بدون هماهنگی با مسئولان مخالف هستند. در قسمتی از این بیانیه نوشته شده است: «هرگونه تغییر در نام‌ها و عناوین معابر و خیابان‌ها باید از طریق مراجع رسمی صورت گیرد و اقداماتی خارج از رویه‌های جاری، شایسته و به مصلحت نمی‌باشد.» و اینکه فخری‌زاده خود به هنر و موسیقی اصیل ایرانی علاقه‌مند بود و «هرگونه تغییر در نام‌ها و نمادهای این عرصه» به گفته خانواده او «دور از اندیشه و سیره» فخری‌زاده بوده است.
گول را نبود رقابت با حکیم و هوشمند سفله نتواند عداوت با اصیل و با نجیب
بنا به توضیحاتی که ارائه شد پر واضح است که گویش مشهدی یا فارسی مشهدی گرانبهاترین گنجینهٔ زندهٔ ادبیات و فارسی اصیل دری است و حتی به شکل توسعه یافته‌تری گنجینهٔ فرهنگ اصیل ایرانی، تنها ۸۰ درصد افسانه‌ها و اشعار حماسی و پهلوانی ایران از شهر توس برخاسته است. در این گویش لغات اصیل فارسی موج می‌زند به‌طوری‌که اشعار کهن ما، برای خراسانی‌ها ومشهدی‌ها کاملاً قابل فهم است .
اینک در زیر، آنچه از کتاب‌های افلاطون که امروزه اصیل بودن آنها مقطوع یا قریب به یقین است فهرست می‌گردد؛ آن هم به ترتیب تاریخی که برای آنها می‌توان قائل شد و البته این ترتیب حدسی و فرضی و تقریبی است.
علی بن ابی‌طالب در وصف ترک‌ها می‌گوید: گویا آنان را می‌بینم که با رخساری چونان سپرهای چکش خورده، لباس‌هایی از دیباج و حریر پوشیده، که اسب‌های اصیل را یدک می‌کشند و آنچنان کشتار و خونریزی دارند که مجروحان از روی بدن کشتگان حرکت می‌کنند و فراریان از اسیرشدگان کمترند.
اصیلان را همان ابلیس خوشتر که یزدان دیده و کامل عیار است
چو لعبتی تو نگارا که گلرخان جهان به پیش روی اصیلت براستی شبهند
لوسیوس آپولیوس یا لوکیوس آپولیوس در سال ۱۲۴ میلادی در ماداورا در یک خانوادهٔ اصیل اهل رم به دنیا آمد.آپولیوس در زادگاهش و بعد در کارتاژ و آتن به تحصیل پرداخت.
الینا همراه با دیمن و آلاریک تصاویر غار را کشف می‌کنند و به داستان اصیل‌ها و راز خط خونی پی می‌برند. الینا همراه با دیمن برای دیدن جرمی به دنور می‌رود. او با وجود خون دیمن در بدنش می‌میرد و در حال تبدیل بیدار می‌شود. وی در فصل ششم با خوردن داروی ضد جاودانگی انسان می‌شود اما انسان بودن وی زیاد طول نمی‌کشد او توسط کای به کمای روحی می‌رود و در قسمت اخر فصل هشت توسط بانی از کمای روحی در می‌آید.در آخر او یک پزشک می شود و با دیمن سالواتوره که توسط برادر خود استیفن تبدیل به انسان شدا است ،ازدواج می کند.
تالاب انزلی، به دلیل گیاهان، جانوران و مورفولوژی و شکل بستر، ارتباط با دریا و رژیم رودها دارای محیط زیستی ویژه‌است. گیاهان تالاب به سه دسته غوطه ور، گیاهان شناور و گیاهان حاشیه‌ای تقسیم می‌شود. معروف‌ترین گیاه تالاب انزلی که شهرت جهانی دارد «لاله مردابی» است که تالاب را به این دلیل تالاب لاله مردابی می‌خوانند. حواصیل‌ها، غازسانان، کشیم شانه‌دار بزرگ، کشیم سیاه گردن، یلوه کوچک، کاکایی از پرندگان این تالابند که به دلیل تنوع زیستی بالا محلی مناسب برای مطالعه آنان است.
القصه مجملی ز تفاصیل درد من گر باشدت مجال سخن ای صبا بگو
اعرابئی پسر را گفت: ای فرزند، ادب رکنی است که خداوند تعالی، خردها را بدان تایید کند و زینتی است که نسب های غیراصیل را بدان آرایش دهند.
یک به بسیار: این نوع اصیل‌ترین راه ارتباط است. "از یک نقطه پخش واحد تولید می‌شود و سپس از طریق ابزارها جمعی در دسترس است ". این نوع ارتباط معمولاً با توزیع خبری سازگار است که حتی تعاملی نیز نیست. مانند اعلان فوری پخش روی آنتن، و برای اعلان عمومی مفید است.
از جمله غذاهای اصیل همدان نوعی آبگوشت به اسم بُز باش است که مواد اصلی آن گوشت و سبزیجات خشک است.
ای اصل اصیل و فرع ممدود وی جامع علم و دوحۀ جود
بی‌طمع بود او اصیل و پارسا رایض و شب‌خیز و حاتم در سخا
دلم ز جور خسیسان الم کشد ور نه نمی گزد ستم مردم اصیل مرا
اصیل و هنرمند و تازی‌نژاد خطابش خرد داده بال مراد
گر به اسبت نازی این نازش در اوست که اصیل و چابک و نغز و نکوست
پس از مدتی لوشن با استفاده از قدرت وینسنت و خون فریا سرمی تهیه می کند که باعث قدرت بیشتری از اصیل ها می شود این سرم باعث می شود گاز لوشن کشنده شود وقتی که الایژا و فین برای نجات فریا رفته بودند فین توسط لوشن گاز گرفته می شود و می میرد و کمیل هم با گاز لوشن کشته می شود در اخر کلاوس لوشن را میکشد