استخبار

معنی کلمه استخبار در لغت نامه دهخدا

استخبار. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) خبر پرسیدن از کسی. ( منتهی الارب ). خبر خواستن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). استطلاع. استعلام. استفسار. استنباء. آگاهی جستن. آگاهی پرسیدن. پرسیدن ازخبر. پرسیدن. اختبار. ابتلاء. || صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: استخبار؛ نزد اهل عربیت استفهام است که بمعنی طلب فهم میباشد. برخی گفته اند استخبار آن است که امری یا مطلبی قبلاً ذکری از آن رفته باشد ولی مستمع از آن امر یا مطلب چیزی نفهمیده و چون ثانیاً از موضوع آن امر یا مطلب پرسش کند آنرا استفهام گویند و چنانکه ابن فارس در فقه اللغة ذکر کرده و نیز در اتقان در انواع انشاء اشاره به این مطلب کرده و در بعضی کتب دیده شده که استخبار طلب خبر باشد.

معنی کلمه استخبار در فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) آگاهی جستن ، ج . استخبارات .

معنی کلمه استخبار در فرهنگ عمید

خبر گرفتن.

معنی کلمه استخبار در فرهنگ فارسی

خبرخواستن، خبرپرسیدن ازکسی، خبرگرفتن، آگاهی جستن
( مصدر ) آگاهی جستن آگهی خواستن خبر پرسیدن . جمع استخبارات .

معنی کلمه استخبار در ویکی واژه

آگاهی جستن،
استخبارات.

جملاتی از کاربرد کلمه استخبار

احمد ضیاء سراج در سال 1381 شامل ریاست عمومی امنیت ملی جمهوری اسلامی افغانستان گردید، و در طول دو دهه در سطوح مختلف آن ریاست ایفای وظیفه نموده است. در ابتدا او به عنوان کارمند ریاست ارتباط خارجه ریاست عمومی امنیت ملی شروع به کار نمود، بعداً سِمت ریاست آن ادره را عهده دار شد، سپس ایشان به عنوان معاون ریاست استخبارات خارجی و ضد جاسوسی تعیین شد، به تعقیب آن بعنوان رئیس ضد تروریزم ریاست عمومی امنیت ملی گماشته شد و بعداً سِمت ماونیت عملیاتی ریاست عمومی امنیت ملی جمهوری اسلامی افغانستان را عهده دار گردید.
سخن چرا که چهارست: امر و باز ندا سدیگرش خبرست و چهارم استخبار؟
در آثار بیارند که در بدو آفرینش، آدم که ربّ العزة نشر بساط تو قیر آدم را و تمهید قاعده عصمت او را با فریشتگان این خطاب کرد که إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ایشان بطریق استخبار گفتند: «أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها» و رب العزّة ایشان را جواب داد که إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ ایشان از آن گفت پشیمان شدند و بتضرع در آمدند و در طلب رضای حقّ کوشیدند گفتند: الهنا نسمع خطابک و نخاف عقابک و نطیع من اطاعک فارض عنّا خداوندا سمع ما فدای خطاب قدیم تو و نهاد ما فدای قهر و عتاب تو عبادت و تقدیس ما نثار اقدام وفاداران درگاه تو مراد ما آنست که حضرت رضای تو بمنّت ازلی ما را قبول کند. خطاب آمد: که رضای مادران است که شما که کرام مقربان‌اید گرد عرش ما طواف میکنید و جنایت ناکرده ذرّیت آدم را که هنوز در کتم عدم‌اند استغفار میکنید، اینست که ربّ العالمین فرمود: وَ الْمَلائِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ و شما که نقبای حجب‌اید برای عصیان اهل غفلت را از ذرّیت آدم می‌گریید تا بسبب گریستن شما معاصی ایشان بمغفرت بپوشیم، و فی ذلک ما روی انّ النّبی (ص): قال: «لمّا اسری بی الی السّماء سمعت دویّا فقلت ما هذا یا جبرئیل؟ قال هذا بکاء الکرّوبیّین علی اهل الذّنوب من امّتک»
فرخی چون بشنید مأیوس گشت و از صادر و وارد استخبار میکرد که در اطراف و اکناف عالم نشان ممدوحی شنود تا روی بدو آرد. باشد که اصابتی یابد.
این قصه مبسوط است شرح آن جایها در قرآن. فَلَمَّا أَلْقَوْا قالَ مُوسی‌ ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ. ای الّذی جئتم به سحر علی وجه الاخبار. برین قرائت موضع ما رفع است بابتدا و جِئْتُمْ بِهِ من صلته و السّحر خبر الابتداء و دخلت الالف و الّلام السّحر لانّه جواب کلام سبق. این جواب ایشان است که گفتند إِنَّ هذا لَسِحْرٌ مُبِینٌ آنچه تو آوردی یا موسی سحر است، موسی جواب داد و گفت نه چنانست که شما می‌گویید. بلکه سحر آنست که شما آوردید و بر قرائت ابو جعفر و ابو عمر آلسّحر بهمزة ممدودة بر معنی استخبار مای ابتداست و جِئْتُمْ بِهِ خبر ابتدا و سخن اینجا بریده گشت میگوید بر سیل توبیخ ایّ شی‌ء جئتم به؟ چه چیز است این که آوردید و ساختید؟ پس گوید بابتدا السّحر و اینجا وقف کند و جواب وی محذوف بود تقدیره آلسّحر هو الّذی جئتم به، سحر است آنچه شما آوردید إِنَّ اللَّهَ سَیُبْطِلُهُ آری اللَّه آن را تباه کند، نیست گرداند. إِنَّ اللَّهَ لا یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ بل یمحقه و یظهر فضیحة صاحبه وَ یُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ یظهره بالدّلائل الواضحة بِکَلِماتِهِ ای بوعده و بامره وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ.
پیری را پرسیدند که مرید مه یا مراد؟ از حقیقت تفرید جواب داد که: لا مرید و لا مراد و لا خبر و لا استخبار و لا حدّ و لا رسم و هو الکلّ بالکلّ. این چنانست که گویند:
«إِنَّهُ کانَ بِی حَفِیًّا» ای بارّا لطیفا محسنا. و قیل الحفی العالم، المستقصی عن الشی‌ء استخبارا. یقال تحفی به اذا کرمه. ای کان یجیبنی اذا دعوته.
استخبارات نام سازمان حفاظت اطلاعات نیروهای نظامی و انتظامی است که مشهورترین بازوی سیستم امنیتی دولت عراق بود و از استفاده از هرگونه ترور و شکنجه علیه مخالفین خودداری نمی‌کرد. برزان تکریتی، برادر ناتنی صدام حسین رئیس استخبارات در زمان حکومت حزب بعث عراق بود.
به‌طور عموم سرویس استخباراتی بالای مسایل ذیل در یک کشور فعالیت می‌نمایند.
شیخ الاسلام گفت: قدس اللّه روحه: که بوسعد محبوری مرا گفت: کی بونصر ترشیزی گفت، که بوزرعهٔ طبری گفت، که مرتعش٭ گفت، که بوعثمان حیری گفت: کی باحفص حداد نیشابوری ٭ گفت که سلمهٔ بخاری گفت. کی من حاضر بودم کی شاگردی از آن بایزید پرسید ویرا: که مرید مه یا مراد؟ گفت: لامرید و لامراد و لاخبر و لااستخبار و لاحد و لارسم، و هو الکل بالکل. برق السن مخبره، و شررنا مسعرة، فالکل عن النطق اظهار و الاظهار عن النطق اسرار، و هو الکل بالکل. شیخ الاسلام گفت: و هو الکل بالکل بلاکل.
(استخبارات) در افغانستان به‌شکل اداره فرد یا گروهی منسجم گردیده‌است. معمولاً فعالیت‌های استخباراتی مخفیانه بوده. دفتر استخبارات تا سدهٔ ۱۹ میلادی زیر نظر شاه و در سدهٔ ۲۰ میلادی در چوکات صدرات اعظمی فعالیت می‌نمود. این اداره شعبات در چوکات وزارت داخلهٔ اردو و صدرات باز نموده بدین ترتیب اقتصاد و امنیت ملی را حفاظت می‌نمود.
در ۲ دسامبر ۲۰۱۶ دادگاه نیجریه دستور آزادی زکزاکی از ادارهٔ استخبارات نیجریه به بازداشت پلیس برای ۴۵ روز صادر شد. هم‌چنین زکزاکی و همسرش موظف به پرداخت ۵۰ میلیون واحد پول نیجریه شدند. قاضی اعلام کرد که این توجیه خوبی نیست که او را برای محافظت خودش نگه می‌داریم. از دسامبر ۲۰۱۵ تا ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۸ او و همسرش در جای نامشخصی تحت بازداشت بودند و تنها پزشک او مجاز به ملاقات بود. در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹ آنها تحت نظارت شدید امنیتی به دادگاه مراجعه کرده و درخواست رسیدگی دادند.
۶. در بعضی کشورهای غربی غرض کنترل ارزها تکس وسایر موضوعات اقتصادی دفتر استخبارات باز نموده‌اند.
یک اطلاع زمان بدرد استخبارات می‌خورد که نیاز به آن باشد، دقیق باشد، قابلیت عمل کرد داشته باشد، بموقع راپور داده شده باشد، کنترل شده باشد.
بخش خیلی مهم و کاری وزارت دفاع افغانستان ستاد اردو می‌باشد. تشکیلات ستاد اردو شامل رئیس ستاد اردو، معاون، ریاست دفتر، ریاست کادر و پرسنل، ریاست کشف و استخبارات، ریاست عملیاتی، ریاست عقیدتی و فرهنگی، ریاست مالی، ریاست مخابره، ریاست تفتیش و ریاست حقوق می‌شود.
در طی سال‌های قبل از جنگ و سال‌های جنگ استخبارات افغانستان دارای چنین وظایف بوده‌است.
این قول فیلسوف منطقی است ا‌عنی ارسططا‌لیس که گفت: قول با بسیاری آن بچهار قسمت ا‌ست. یکی امر، چنانک کسی مر کسی را گوید «چنین کن» و «چنان گوی» و جز آن؛ و دیگر استخبارست بغیر (یعنی) خبر پرسیدن، چنانک کسی را گوییم «چگونه بودی؟» و «کجا رفتی؟» و جز آن؛ و سه دیگر سؤال یعنی خواستن چیزی، چنانک کسی را گویی «مرا طعام ده» یا «شراب ده» یا جز ان؛ و چهارم خبرست که گوییم «چنین بود» و یا «چنین ا‌‌ست» و جز آن. گروهی از منطقیان قسمی پنجم گفتند مر سخن را، و آن مساله (را) گفتند چنانک کسی را گوییم «چگوئی تو‌اندرین کار؟» و جز آن. و مقصود خداوند منطق ارسططا لیس از تقسیم مر سخن را و اظهار اقسام او آن بودست و هست، تا پدید آید‌اندر کدام قسم از اقسام سخن دروغ برود و‌اندر کدام قسم نرود آنگاه گفته است که‌اندر آن سه قسم که ازو یکی امرست و دیگر استخبار و یکی رغبت و سؤال هیچ دروغ نرود، از بهر آنک هر قسمی از آن سه قسم سخن بر یک چیز ا‌فتد که جز آن نباشد، چنانک چون گوید «بگوی» یا »بنشین»، این سخنان بر آن چیز ا‌فتند که ا‌مر برو باشد و دروغ‌اندر نیاید.و اگر کسی گوید «چه گفتی؟»، «کجا باشی؟ًاندرین نیز دروغ نیاید. و اگر کسی چیزی خواهد، سخن بر آن چیز افتد، ازو دروغ‌اندر آن نیاید، تا درست کرد که دروغ‌اندر یک قسم ا‌فتد از اقسام سخن، و آن قسم خبرست و غرض فیلسوف آن بوده ا‌ست از وضع کتاب منطق، تا دروغ را از راست بدین شریف صناعت پدید آرد (و) بنماید.
و چهارم قسم از اقسام سخن استخبار آمد، یعنی بر رسیدن که چون و چرا واجب ا‌ست از آنچ شنودند، و استخبار سپس از خبر، پرسیدن باشد از آنچ خبر بر آن مشتمل ا‌ست. و این منزلت مر خداوند تاویل را بود، که خلق را استخبار ازو بایست کردن از هرچ‌اندر کتابست از امثال و رموز و متشابه، تا از ظلمات مثلها بنور تاویل بیرون آیند، چنانک خدای گفت: قوله «الله ولی الذین آمنو یخرجهم من ا‌لظلمات ا‌لی ا‌لنور.» ولی مومنان وحی رسول بود بقول خدای تعالی که گفت: قوله «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنو (ا‌‌لذین) یقیمون الصلوه و یوتون ا‌‌‌لزکوه و هم راکعون.»وبر تصحیح و تثبیت ولایت او علیه‌السلام بآغاز این کتاب بتمامی سخن گفته ایم. پس درست کردیم که چرا قسم چهارم از اقسام سخن استخبار آمد، چنانک ا‌ستخبار چهار قسم است از اقسام سخن خداوند تاویل نیز چهارم اصل ا‌ست از اصول دین حق، و ظاهر کردیم که سخن خدای تعالی بدین چهار میانجی رسیده ا‌ست بعقلاء خلق، از بهر آنست که اقسام سخن چهار ا‌ست و الحمدلله رب ا‌لعالمین و صلی‌الله علی نبیه محمد و آله و صحبه اجمعین.
احمد ضیاء سراج رئیس پیشین ریاست عمومی امنیت ملی جمهوری اسلامی افغانستان بین سال‌های 1399-1400 الی سقوط جمهوری اسلامی افغانستان بود. او قبلاً در پست‌های چون معاون عملیاتی ریاست عمومی امنیت ملی، رئیس ریاست ضد تروریسم، معاون ریاست استخبارات خارجی و ضد جاسوسی و رئیس ریاست ارتباط خارجه ریاست عمومی امنیت ملی جمهوری اسلامی افغانستان خدمت کرده است، ایشان فعلاً بعنوان استاد در دانشگاه کینگز کالج لندن مصروف تدریس میباشد.