اندروا. [ اَ دَ ] ( ص مرکب ) سرنگون آویخته و واژگون. ( برهان قاطع ) ( هفت قلزم ). آویخته و نگونسار. ( غیاث اللغات ). سرنگون و آویخته و باژگونه. ( مؤید الفضلاء ). معلق. آویخته. ( از فرهنگ رشیدی ) ( فرهنگ فارسی معین ). نگون آویخته. ( فرهنگ سروری ). سرنگون و سر فروافکنده و واژگون و معلق. ( ناظم الاطباء ). نگون آویخته و آویخته باژگونه کرده. ( شرفنامه منیری ). سرنگون و آویخته. ( جهانگیری ) : چو نه گنبد همی گویی ببرهان قیاس آخر چه گویی چیست از بیرون این نه گنبد خضرا اگر بیرون خلاگویی خطا باشد که نتواند بدو در صورت جسمی بدینسان گشته اندروا.ناصرخسرو.ای شاه عجم توزیر ران آری رخشی که نخواندش خرد عجما پرورده تنی چو کوهی اندر تن بر رفته سری چو نخلی اندروا.مسعودسعد.ترا نواله چرب از کجا دهد گردون که هست کاسه او سرنگون و اندروامجیربیلقانی.ای که از هر سر موی تو دلی اندرواست یکسر موی ترا هر دو جهان نیم بهاست.کمال الدین اسماعیل.همچو قندیل دل دشمن از آن اندرواست اثیر اومانی. || در هوا. ( فرهنگ فارسی معین ). آنکه میان زمین و آسمان یعنی در فضاست بی اتکاء بجایی و تعلیق از جایی. ( یادداشت مؤلف ) : برآمد نیلگون ابری ز روی نیلگون دریا چو رای عاشقان گردان چو طبع بیدلان شیدا چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده چو گردان گردبادی تندگردی تیره اندروا.فرخی.تا زمین است بقوت ثابت تا سپهرست بدوراندروا.سیف اسفرنگ.بحر که مایه ده هر سرمایه دار است در حوالی ولایتش ( مازندران ) کناره نشینی ، ابر خفتان پوش که در دفع ضرر آفتاب از آن ریاض اندرواست.... ( عنایت نامه ملک الکلام جلال الدین دهستانی نقل از جنگ خطی مورخ به 651 ). || سرگشته و حیران. ( برهان قاطع ) ( غیاث اللغات ) ( هفت قلزم ). سرگشته و حیران و سرگردان. ( ناظم الاطباء ). سرگشته و سرگردان. ( جهانگیری ). || ( اِ مرکب ) در فرهنگ زفانگویا به معنی حاجت نیز آورده و بدین معنی اندربایست و اندروای و بایست و تلنک و تلنه و دروا و دروای و نیاز و وایا و وایه مترادفند. ( شرفنامه منیری ) ( از فرهنگ سروری ). آرزو و حاجتمندی. ( برهان قاطع ) ( هفت قلزم ). حاجت. ( مؤید الفضلاء ). حاجت و ضرورت. ( فرهنگ رشیدی ). آرزو و خواهش و احتیاج و حاجت. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به اندروای و اندروایی و اندربای شود.
۱. سرنگون، آویخته، معلق: ای که از هر سر موی تو دلی اندرواست / یک سرِ موی تو را هر دو جهان نیم بهاست (کمال الدین اسماعیل: ۲۸۰ ). ۲. سرگشته، سرگردان، حیران.
یک سر مو نظری با دل دروایم کن! ای که از هر سر موی تو دلی اندرواست
جالب تر این است که درک اینکه جمع انرژی امواج ایستاده را باید بطور رسمی به عنوان جمع درباره مقادیر ویژهای از یک همیلتونی درک کرد.این اجازه میدهد تا اثرات اتمی و مولکولی،مانند نیروی واندروالس،به عنوان تغییر در موضوع اثر کازیمیر درک شد.بنابراین،هامیلتونیای یک سیستم را تابعی از ترتیب اشیاء مانند اتمها در فضای پیکربندی میداند.تغییر در انرژی نقطه صفر به عنوان تابعی از تغییرات پیکربندی را میتوان درک کرد که منجر به اعمال نیروهای بین اشیاء میشود.
نوازنده بیس، پل مک گویگان با استناد به خستگی عصبی برای مدتی باند را در سپتامبر ۱۹۹۵ ترک کرد. او توسط اسکات مک لئود که قبلاً عضو گروه یایا بود جایگزین شد. اسکات در برخی از تاریخهای تور و همچنین در ویدیوکلیپ «واندروال» ظاهر شد. اما بهطور ناگهانی در تور آمریکا گروه را ترک کرد. او با نوئل تماس گرفت و گفت که فکر میکند از پیوستن به اویسیس پشیمان شدهاست نوئل در جواب گفت «من هم همینطور فکر میکنم. در خوانندگی موفق باشی». برای تکمیل این سفر، مک گویگان با موفقیت برای بازگشت به گروه متقاعد شد.
اگر بیرون خلا گوئی خطا باشد، که نتواند بدو در صورت جسمی بدین سان گشته اندروا
نخستین موفقیت بزرگ او در تورنمت شطرنج هاستینگز در ۱۹۳۵ به دست آمد. او در این مسابقات بهطور مشترک با کاپابلانکا اول شد و توانست در ۲۶ حرکت و با یک قربانی وزیر کاپابلانکا را شکست دهد. موفقیتی که با پوشش گستردهای در رسانهها روبهرو و موجب شد تا او به تورنمنت بینالمللی شطرنج مسکو دعوت شود، اما در این مسابقات نتیجه ضعیفی به دست آورد. او دلیل نتایج ضعیف خود در این مسابقات را که فلور، بتوینیک، لاسکر و کاپابلانکا در چهار جای اول قرار گرفتند، علاقهمندی به الگا آلکساندروا یکی از تماشاگران مسابقات و آشنایی با او میداند، زنی که از آن زمان تاکنون با او زندگی میکند.
بصحبت قدم صاحب کبیر امروز زمین بنازد بر آسمان اندروای
برخورداری از شرایط مرزی در این محاسبات موجب بحث و جدال شدهاست.در واقع،هدف اصلی کاسیمیر محاسبه نیروی واندروالس بین مولکولهای قابل جابهجایی صفحات رسانا بود. از این جهت این را میتوان بدون هیچ اشارهای به انرژی نقطه صفر (انرژی خلاء) میدانهای کوانتومی تفسیر کرد.
از جمله شعبدهبازیها و کارهای نمایشی رایج در آن عصر میتوان به رسن-وازیگ، زنجیر-وازیگ، دار-وازیگ، مار-وازیگ، چمبر-وازیگ، تیر-وازیگ، تاس-وازیگ، وندگ-وازیگ، اندروای-وازیگ، میخ و سپر-وازیگ، زین-وازیگ، گوی-وازیگ، سیل-وازیگ، شمشیر-وازیگ، ورز-وازیگ، شیشگ-وازیگ، کبیگ-وازیگ اشاره کرد که در جلوی دربار انجام میشدند، و آشپز (خوالیگر) با دقت در کنار آتش و غذا میایستاد و دهانش را میبست تا غذای سلطنتی را آلوده نکند.
در پایان گریس فاندروال خواننده سبک کانتری و دکمه طلایی هاوی مندل برنده فصل شد. تیم کلیرویانت که ذهن خوان بودند مقام دوم را بدست آوردند و جان دورنباس شعبده باز مقام سوم را بدست آورد.
کاسیمیر و پولدر از این روش برای استخراج نیروی کازیمیر-پولدر استفاده کردند.در سال 1978،شووینر،درد و میلتون نتیجهی مشابهی برای اثر کازیمیر بین دو صفحه موازی منتشر کردند.در حقیقت،توصیف از نظر نیروهای واندروالس تنها توصیف صحیح از منظر میکروسکوپی اساسی است،در حالی که توصیفهای دیگر از نیروی کازیمیر صرفاً توصیفات ماکروسکوپی مؤثر است.
هنگامیکه اندروار (اینتروال یام همان فاصله) بین دو مهره کنار هم تنگ شود فشار بر ریشه عصب میتواند موجب آسیب ریشه شود. نشان های حسی و حرکتی آسیب ر یشه مانند درد و ضعف ماهیچه ایی بسته به محل عصبدهی دارد. این بیماری هروینی (عموماً) در سنین بالا دیده میشود.
ای که از هر سر موی تو دلی اندرواست یک سر موی ترا هردو جهان نیم بهاست
در شب قدر خرد با خم گیسویت گفت «ایکه از هر سر موی تو دلی اندرواست»
اَئوروَسارَ نام امیری از مخالفان و دشمنان کیخسرو پسر سیاوش بود که بدست کیخسرو شکست یافت. معنی لفظی این نام مشخص نیست. ائوروسار از وایو خواست که او را به دست کیخسرو گرفتار نسازد و کیخسرو به کشتن وی کامیاب نگردد اما وایو (اندروای) درخواست او را نپذیرفت.
شادمان با دو تن آسان و به کام دل خویش دشمنان را ز نهیبش دل وجان اندروای
ترا نواله چرب از کجا دهد گردون که هست کاسه او سرنگون و اندروا
در این فصل به جز داوران مجری هم حق استفاده از دکمه طلایی را داشت. پنج نفری که با دکمه طلایی به مرحله اجرای زنده راه پیدا کردند عبارتند از: سال ولنتینتی خواننده سبک جاز ،گریس فاندروال دختر ۱۲ ساله و خواننده موسیقی کانتری، لورا برتن دختر ۱۴ ساله و خواننده اپرا و کالیستا بیور خواننده ۱۶ ساله. .
او همانست که از گردن خویش مرد را کرد به رمح اندروای
چون مؤذّن بدیدش اندروای پس بگفت ای کلک ز بهر خدای
کسی که خدمت جز اوکند همیشه بود ز بهر عاقبت خویشتن دل اندروای