امپراتریس

معنی کلمه امپراتریس در لغت نامه دهخدا

امپراتریس. [ اِ پ ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) زوجه امپراتور. ( فرهنگ فارسی معین ). ملکه. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). شهربانو. ( فرهنگ فارسی معین ). شهبانو.

معنی کلمه امپراتریس در فرهنگ معین

(اِ پِ تِ ) [ از فر. ] (اِ. ) = امپراطریس : زوجة امپراتور، ملکه ، شهربانو.

معنی کلمه امپراتریس در فرهنگ عمید

ملکه، زن امپراتور.

معنی کلمه امپراتریس در فرهنگ فارسی

ملکه، زن امپراتور
( اسم ) زوج. امپراتور ملکه شهربانو امپراطریس .

معنی کلمه امپراتریس در ویکی واژه

امپراطریس: زوجة امپراتور، ملکه، شهربانو.

جملاتی از کاربرد کلمه امپراتریس

در قرن سوم، جولیا دومنا اولین امپراتریس روم بود که پس از درگذشت همسرش سپتیمیوس سوروس، عنوان "پیا فلیکس آگوستا" را دریافت کرد، که این امر دلالت بر قدرت‌های بسیار زیاد بیشتری نسبت به آنچه که معمول برای مادران امپراتوران رومی بود به او داده شد و در این مقام حضور و نقش فوق‌العاده فعال و تاثیرگذاری در کل امور روزمره دولت داشت، به خصوص زمانی که پسرش کاراکالا بعد از قتل برادرش گتا به اداره کل امپراتوری روم بی توجه بوده و هر چه بیشتر و بزرگتر از گذشته دولت را بر عهده مادرش جولیا دومنا رها کرد و این کار باعث شد جولیا دومنا تا زمان مرگ به طور آشکارا و فعال هر روز بجای پسرش بر امپراتوری حاکم باشد و همه کارهای روزمره را اداره کند.
مادر شاهزاده ناکا نو اوئه]، امپراتریس کوگیوکو نیز که از خاندان سوگا بود ناچار به کناره‌گیری از قدرت شد و برادر کوچکش برجای او نشست. شاهزاده ناکا نو اوئه به ولیعهدی رسید و به همراه کاماتاری تدابیری را طرح کردند که به نام اصلاحات تایکا معروف شد. شاهزاده ناکا نو اوئه بعدها از سال ۶۶۱ تا ۶۷۲ به عنوان امپراتور تنجی سلطنت کرد. کاماتوری قدرت برتر بود و ثروت و اعتبار یافت و نام تازه خاندان فوجیوارا به او داده شد.
«نیهون شوکی» (اولین کتاب تاریخی ژاپن که در اوایل قرن هشتم نوشته شد) وضعیت در این زمان را به تفصیل شرح می‌دهد. سوگا نو ایروکا که از ناحیه سر و شانه‌هایش بریده شده بود، از امپراتریس کوگیوکو کمک خواست، اما شاهزاده ناکا نو اوئه از او شکایت کرد و گفت: «سوگا ایروکا در تلاش است تا تاج و تخت را غصب کند» بنابراین امپراتور کوگیوکو سکوت کرد. سوگا نو ایروکا به داخل رفت و ضربه نهایی در آنجا به او وارد شد.
آگریپینا و خواهران کوچکترش جولیا دروزیلا و جولیا لیویا افتخارات مختلفی را از برادرشان دریافت کردند که شامل این موارد شد، اما محدود به آنها نشد و حتی اگریپینا افتخارات و امتیازات بیشتری نسبت به خواهران خود کسب کرد زیرا شوهر او یکی از مدعی‌های تاج و تخت بود به همین خاطر امکان داشت امپراتریس آیند شود.
شاه-امپراتورها و ملکه-امپراتریس‌ها گاهی از سبک اعلی‌حضرت امپراتوری و پادشاهی استفاده می‌کنند (به عنوان مثال، سبک ویکتوریا، شاهدخت سلطنتی، همسر فریدریش سوم، امپراتور آلمان، سبک علیاحضرت امپراتوری و سلطنتی ملکه آلمان و ملکه پروس). پادشاهان سلطنتی بریتانیا بعد از تصویب قانون عناوین سلطنتی ۱۸۷۶، (۱۸۷۶–۱۹۴۸) امپراتور/امپراتور هند بودند، سبک «اعلیحضرت امپراتوری» را داشتند.
در سال ۶۵۳، امپراتور کوتوکو و شاهزاده ناکا نو اوئه (امپراتور تنجی) با هم اختلاف پیدا کردند و شاهزاده ناکا نو اوئه از قصر نانیوا به آسوکا نقل مکان کرد، دست نشاندگانش نیز از این روش پیروی کردند و امپراتور کوتوکو کاملاً منزوی شد و سال بعد از درگذشت. گفته می‌شود که پس‌زمینه این اختلاف، جنگ قدرت بین امپراتور کوتوکو و شاهزاده ناکا نو اوئه، یا درگیری بر سر سیاست خارجی بود، اما هنوز علت اصلی نامشخص است. ولیعهد، شاهزاده ناکا نو اوئه، به سلطنت نرسید و مادرش، امپراتریس کوگیوکو، تاج و تخت را بار دیگر به دست گرفت و امپراتریس سایمی شد.
امپراتریس آلکساندرا فیودوروفنا روسیه
در سال ۶۱۸ (بیست و ششمین سال امپراتریس سویکو)، دودمان تانگ (از ۶۱۸ تا ۹۰۷ میلادی)، دودمان سوئی (۶۱۸–۵۸۹ میلادی) را نابود کرد و امپراتوری قدرتمندی را در سرزمین اصلی چین تأسیس کرد که نفوذ خود را به کشورهای اطراف گسترش داد.
بلافاصله پس از آن، امپراتریس کوگیوکو برای اولین بار در تاریخ ژاپن تاج و تخت را به شاهزاده کارو واگذار کرد و سی و ششمین امپراتور کوتوکو متولد شد. تا آن زمان امپراتور مادام‌العمر منصوب می‌شد و پس از مرگ او رسم بر این بود که یاران نزدیک او از طریق مشاوره جانشینی را انتخاب می‌کردند. این امر سابقه ای ایجاد کرد که به امپراتور اجازه داد تا در طول زندگی خود در مورد جانشین خود تصمیم بگیرد.
الیزابت نوه ملکه ویکتوریا و خواهر بزرگتر الکساندرا، آخرین امپراتریس روسیه، به دلیل زیبایی باوقار و کارهای خیریه خود در میان فقرا در جامعه روسیه مشهور شد. پس از اینکه سازمان رزمی حزب سوسیالیست انقلابی شوهرش را با بمب در سال ۱۹۰۵ ترور کرد، الیزابت علناً قاتل سرگئی، ایوان کالیایف را بخشید و بدون موفقیت برای او مبارزه کرد تا عفو شود. او سپس دربار امپراتوری را ترک کرد و راهبه شد و صومعه مارفو-مارینسکی را تأسیس کرد که برای کمک به مستضعفان مسکو اختصاص داشت. در سال ۱۹۱۸، او دستگیر شد و در نهایت توسط بلشویک‌ها کشته شد. در سال ۱۹۸۱، او توسط کلیسای ارتدوکس روسیه در خارج از کشور و در سال ۱۹۹۲ توسط پاتریاک مسکو به عنوان قدیس شناخته شد.