اجباراً

معنی کلمه اجباراً در لغت نامه دهخدا

( اجباراً ) اجباراً. [ اِ رَن ْ ] ( ع ق ) قسراً. اضطراراً. قهراً. بسِتَم. بزور.

معنی کلمه اجباراً در فرهنگ معین

( اجباراً ) (اِ رَ نْ ) [ ع . ] (ق . ) ۱ - از روی ناچاری و اکراه . ۲ - به ستم و زور.

معنی کلمه اجباراً در فرهنگ فارسی

۱ - از روی ناچاری و اکراه قهرا اضطرارا. ۲ - بستم بزور.

معنی کلمه اجباراً در ویکی واژه

از روی ناچاری و اکراه.
به ستم و زور.

جملاتی از کاربرد کلمه اجباراً

محدودیت‌های مسافرتی که او را اجباراً به کنج دفتر کارش فرستاده بود باعث شد تا او با انرژی و پشتکاری باور نکردنی ای به پنج زبان اصلی که تسلط کامل داشت، به نوشتن بپردازد. در سال۱۹۷۱ او حزب کارگران انقلابی را در بلژیک به وجود آورد که اتحادی بود از ادغام بسیاری از گروه‌های چپ ضد سرمایه‌داری در درون جنبش کارگری. او تا پایان عمرش از رهبران آن بود.

در این علم جهت پیدا نمودن نفت اجباراً باید حفاری زمین را توسط دستگاه‌های حفاری پیشرفته و مهندسین حفاری آغاز نمود. یک زمین‌شناس باید بتواند هم سطح زمین و هم زیر زمین را مورد مطالعه قرار دهد.
آیا فقط خاقان مغفور فتحعلی‌شاه قاجار که هفده شهر ایران را پس از مغلوب شدن در جنگی نابرابر اجباراً به روس‌ها داد، مستحق دشنام ابدی است؟ آیا محمدرضاشاه و اعوان او در انتزاع بحرین (یعنی کابینهٔ امیرعباس هویدا، وزارت خارجهٔ ایران به سرپرستی اردشیر زاهدی، قوهٔ مقننه با آن همه سناتور و نمایندهٔ مجلس و دیگر نهادهای کشوری و لشکری) هیچ راه فراری از تصویب قاطع این انتزاع نداشتند؟
اِفراز می‌تواند به‌صورت برابر و تراضی بین طرفین، یا اجباراً و از طریق حکم دادگاه صالحه انجام شود.