ارتکاب

معنی کلمه ارتکاب در لغت نامه دهخدا

ارتکاب. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) کردن ( گناه ، معصیت ). ورزیدن گناه و آنچه بدان ماند. گناه و آنچ بدان ماند کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). گناه و آنچه بدان ماند بکردن. ( زوزنی ): ارتکاب ذنوب ؛ اتیان ذنوب. دستگیری حین ارتکاب . || پیوسته بودن در گناه و غیره. || شروع بکاری کردن. ( وطواط ): و هرکه علم بداند و بدان کار نکند بمنزلت کسی باشد که مخافت راهی را می شناسد اما ارتکاب کند. ( کلیله و دمنه ). و خری بزرگ که بفرمان ماارتکاب کرد شناخته. ( کلیله و دمنه ). || شروع بکار نامشروع کردن. ( غیاث اللغات ). || سوار شدن بر چیزی. ( غیاث ). برنشستن. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه ارتکاب در فرهنگ معین

( اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - انجام دادن . ۲ - اقدام به کاری نامشروع کردن . ۳ - کاری برخلاف قانون انجام دادن .

معنی کلمه ارتکاب در فرهنگ عمید

انجام دادن کاری ، به ویژه کاری نامشروع، سر زدن گناه از کسی، گناه کردن.

معنی کلمه ارتکاب در فرهنگ فارسی

شروع بکاری کردن، کاری انجام دادن، اقدام به کاری نامشروع کردن، گناه کردن، سرزدن گناه ازکسی
( مصدر ) ۱ - کردن (گناه معصیت ) ورزیدن ( گناه و آنچه بدان ماند ) . ۲ - شروع به کاری کردن . ۳ - شروع به کاری نامشروع کردن . ۴ - سوار شدن بر چیزی بر نشستن . یاارتکاب جرم . کاری بر خف قانون انجام دادن .

معنی کلمه ارتکاب در ویکی واژه

انجام دادن.
اقدام به کاری نامشروع کردن.
کاری برخلاف قانون انجام دادن.

جملاتی از کاربرد کلمه ارتکاب

زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین روسیه را به ارتکاب جنایت جنگی متهم کرد.
و آنچه از دیگری منفر یابد ارتکاب نکند، و پیش خود چنان دارد که اگر کسی خواهد که بقیت طعام او تناول کند ازان متنفر نشود، و چیزی از دهان و لقمه در کاسه و بر نان نیفگند.
و چون صاحب دولت به اکتساب شهوت و ارتکاب نهمت از تحصیل دولت و تدبیر مملکت باز ماند، در سکر غفلت از شکر نعمت غافل گردد و به سبب دوام مستی، دولت او روی در پستی آرد و بر خاطر او گذرد.
برای چنین فرجام شوم و اندوهباری تنها یک توجیه می‌توان یافت. جمشید به علت ارتکاب گناهی بزرگ خوشبختی خود و همه مردم‌ها را تباه ساخت. افسانه جم آنچنان‌که در یشت ۱۹، بندهای ۳۰–۳۴ آمده‌است، چنین است. فر شاهی مزدا آفریده به جم پیوست:
و بهروقت حقوق متاکد و سوالف مرضی او را یاد می‌کرد و فکرت و ضجرت زیادت استیلا و قوت می‌یافت، که گرامی تر اصحاب و عزیزتر اتباع او بود، و پیوسته می‌خواست که حدیث او گوید و ذکر او شنود. و با هریک از وحوش خلوتها کردی و حکایتها خواستی. شبی پلنگ تا بیگاهی پیش او بود، چون بازگشت برمسکن کلیله و دمنه گذرش افتاد. کلیله روی بدمنه آورده بود و آنچه از جهت او در حق گاو رفت باز می‌راند. پلنگ بیستاد و گوش داشت. سخن کلیله آنجا رسیده بود که: هول ارتکابی کردی، و این غدر و غمز را مدخلی نیک باریک جستی، و ملک را خیانت عظیم روا داشتی. و ایمن نتوان بود که ساعت بساعت بوبال آن ماخوذ شوی و تبعت آن بتو رسد و هیچکس از و حوش ترا دران معذور ندارد، و در تخلص تو ازان معونت و مظاهرت روانبیند، و همه برکشتن و مثله کردن تو یک کلمه شوند. و مرا بهمسایگی تو حاجت نیست از من دورباش و مواصلت و ملاطفت در توقف دار. دمنه گفت که:
چون گشته شخص شوکت او مایل رکوب گردون رکاب داری او کرده ارتکاب
مفهوم شستشوی مغزی در دفاع از اتهامات کیفری مطرح شده‌است. همچنین در موارد حضانت کودک مطرح شده‌است. پرونده چارلز مانسون از ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۱، که گفته می‌شد پیروانش را برای ارتکاب قتل و جنایات دیگر شستشوی مغزی می‌دهد، این موضوع را مورد توجه مجدد مردم قرار داد.
بر اساس ماده ۳۳ قانون انتخابات ریاست جمهوری ایران، ارتکاب امور ذیل جرم محسوب می‌شود:
۹۵ درصد افراد بچه‌دوست دگرجنسگرا هستند و نیمی از آن‌ها، به هنگام ارتکاب جرم الکل زیادی مصرف کرده‌اند. تعداد چشمگیری از افراد بچه‌دوست به‌طور هم‌زمان یا قبلاً به عورت‌نمایی، تماشاگری یا تجاوز به عنف دست زده‌اند. زنا با محارم با بچه‌دوستی ارتباط نزدیکی دارد؛ چرا که در آن اغلب بچه‌ای نابالغ به‌عنوان شیء محبوب انتخاب می‌شود؛ جنبه آشکار یا پنهانی از زورگویی وجود دارد و به‌ندرت در آن رابطه جنسی بالغ-کودک ارجحیت می‌یابد.
گاه اندر یزد با عنوان شور و انقلاب انجمن سازیم و نندیشیم از این ارتکاب
و نیز بدان که ملائکه چون مضطری‌اند اندر حق معرفت؛ که مر ایشان را اندر خلقت شهوت نیست واندر دل حرص و آفت نی و اندر طبع زرق و حیلت نی. غذاشان طاعت است و مشرب بر فرمان اقامت است؛ باز اندر طینت آدمی شهوت مرکب است و ارتکاب معاصی از وی محتمل و زینت دنیا اندر دلش مؤثر و حرص و حیلت اندر طبعش منتشر. شیطان را در شخصش چندان سلطنت که اندر عروق با خون همی‌گردد اندر مجاری آن و نَفْسی بد فرمای بدو مقرون که داعی همه شرها آن است. پس کسی که این جمله وصف وجود او باشد: با امکان شهوت از فسق و فجور پرهیز کند و با عین حرص از دنیا اعراض نماید و با بقای وسواسِ شیطان اندر دل از معاصی رجوع کند و از آفت نفسانی روی بگرداند و به اقامت بر عبادت و مداومت بر طاعت و به مجاهدت با نفس و مجادلت با شیطان مشغول گردد به‌حقیقت این از آن فاضل‌تر بود؛ زیرا که اندر صفتشان معرکه گاه شهوت نباشد و اندر طبعشان ارادت غذا و لذت نه، اندوه زن و فرزند نه مشغولی خویش و پیوند نه، محتاج سبب و آلت نه مستغرق اَمل و آفت نه.
و همچنین هرگاه غرض، رسیدن به حق خود نباشد بلکه محض غلبه بر خصم و عناد با او باشد، آن نیز منهی عنه، و ارتکاب آن حرام است همچنان که ملاحظه می شود که بعضی در مطالبه اندک چیزی لجاج می کنند بلکه بسا باشد که می گویند: این مال، قابلیتی ندارد و مضایقه ندارم که چون حق من معلوم شود بگیرم و به آب بریزم یا ببخشم، بلکه می خواهم که سخن خود را از پیش برده باشم و امثال این سخنان و این نیز لجاج و عناد، بلکه معلوم نیست که حاکم شرعی را جایز باشد متوجه امثال این مرافعات شدن و فیصله دادن.
خیلی از نوگرایان، بر این باور هستند که شخص حقوقی نیز می‌تواند مرتکب جرم شود. اینان حتی چنین مثال می‌آورند که یک شرکت مطبوعاتی می‌تواند به شخص یا شرکتی توهین کند پس مرتکب جرم شده‌است. درست این است که شخص حقوقی اصلاً توان ارتکاب جرم را ندارد. حتی با بدترین مرامهایی که در اساسنامه اش باشد، در فرجام این شخص حقیقی است که به نمایندگی از شخص حقوقی در ارتکاب جرم، مباشرت می‌کند.
گهی ز حرص شدم بر جواب آن عازم گهی ز حزم شدم ز ارتکاب آن حاذر
عبد اللَّه عمر گفت: ما که صحابه رسول بودیم باول چنان میدانستیم و میگفتیم که حسنات ما جمله مقبول است که در ان شک نیست، پس چون این آیت فرو آمد که: أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُمْ گفتیم که آن چه باشد که اعمال ما باطل کند، بجای آوردیم که آن کبائر است و فواحش، پس از ان هر که از وی کبیره‌ای آمد یا فاحشه‌ای گفتیم که کار وی تباه گشت و سرانجام وی بد شد تا آن روز که این آیت فرو آمد: قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی‌ أَنْفُسِهِمْ، نیز آن سخن نگفتیم، بلی بر گناهکار ترسیدیم و امید برحمت داشتیم. باین قول اسراف ارتکاب کبائر است. عبد اللَّه مسعود گفت: روزی در مسجد شدم دانشمندی سخن میگفت از روی وعید، همه ذکر آتش میکرد و صفت اغلال و انکال، ابن مسعود گفت او را گفتم: ای دانشمند این چه چیز است که بندگان را از رحمت اللَّه نومید میکنی نمی‌خوانی آنچه رب العزة فرمود: یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی‌ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ؟ خبر درست است که رسول خدا علیه الصلاة و السلام این آیت برخواند گفت: إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً و لا یبالی و بروایتی دیگر مصطفی علیه الصلاة و السلام فرمود.
ماده ۱۳۱. بوم‌کشی: «تخریب عمدی و گسترده گیاهان و جانوران، یا مسموم‌کردن هوا یا آب، یا ارتکاب سایر اقدامات عمدی که می‌تواند فاجعه‌ای اکولوژیک (اکوساید) ایجاد کند، مستوجب مجازات خواهد بود…»
در صورتی که سن مجنی علیه، کمتر از پانزده سال تمام باشد یا ربودن توسط وسایل نقلیه انجام پذیرد یا به مجنی علیه، آسیب جسمی یا حیثیتی وارد شود، مرتکب، به حداکثر مجازات تعیین شده، محکوم خواهد شد و در صورت ارتکاب جرایم دیگر، به مجازات آن جرم نیز محکوم می‌گردد.»
اما اگر با ارتکاب گناهی لذت بری، لذتت برود و گناهت ماند. نیک بدان که به جائی خواهی شد که در آن جا خادم و مخدوم را ارزشی همسان است. از این رو در این جا به بیشی اندوخته مپرداز. همواره توشه مهیا دار چه ندانی زمان رحیل کی دررسد.
شورای رقابت، در تصمیمی شرکت تاکسی اینترنتی اسنپ را به ارتکاب رویه ضد رقابتی محکوم کرد.
زمخشری، مفسر معتزلی، امر به استغفار همراه با تسبیح را کامل‌کننده هم می‌داند؛ چراکه خداوند امر را بین طاعت و مراقبت از ارتکاب معصیت جمع کرده‌است؛ و فلسفه امر کردن پیامبر اسلام به استغفار را، از باب لطف بر امت دانسته‌است. چراکه محمد معصوم و استغفار وی از جهت تواضع و هضم النفس بوده، که آن هم به خودی خود، نوعی عبادت محسوب می‌شود. خداوند در پایان این آیه (إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً) امیدواری عظیمی به استغفار کنندگان داده‌است. فیض کاشانی از بَیضاوی، مفسر اشعری، احتمالی را مبنی بر این که شاید بتوان این آیه را نشانه‌ای برای درگذشت پیامبر اسلام گرفت، ذکر می‌کند؛ چرا که آیه بر تمام شدن دعوت وی و کامل شدن دین دلالت دارد.