الكي
معنی کلمه الكي در لغت نامه دهخدا

الكي

معنی کلمه الكي در لغت نامه دهخدا

( آلکی ) آلکی. [ ل َ ] ( اِ ) پالکی.
الکی. [ اَ ل َ ] ( ص نسبی ) در تداول عامه ، کاری ظاهری بی آنکه حقیقتی داشته باشد. باطل. دروغ. مترادف کشکی.
الکی. [ اُ ] ( ع اِ ) قسمی تمرین نظامی. ( دزی ج 1 ص 34 ).

معنی کلمه الكي در فرهنگ معین

(اَ لَ ) (عا. ) ۱ - (ص . ) بیخود، بیهوده ، بی جهت . ۲ - (ق . ) دروغکی .

معنی کلمه الكي در فرهنگ عمید

( آلکی ) = پالکی
۱. کار عبث و بیهوده.
۲. سخنی که حقیقت نداشته باشد، دروغین.
۳. (قید ) بدون دلیل جدّی، از روی تفنن: او هر روز الکی به پارک می رفت.

معنی کلمه الكي در فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) بیخود بیهوده بی جهت . ۲ - دروغکی : الکی میگوید . یا فلانی الکی خوش است . بدون داشتن اسباب و وسایل زندگی شادمانست .
قسمی تمرین نظامی

معنی کلمه الكي در دانشنامه عمومی

الکی نام پنجمین آلبوم محسن نامجو می باشد که همچون دو آلبوم آخ و بوسه های بیهوده در خارج از کشور ضبط شده است. این آلبوم در ( ۱۲ دی ۱۳۹۰ ه‍. ش ) منتشر شد.
«الکی» یک آلبوم زنده است که مجموعه ای ست از چندین ترانه جدید که نامجو آن هارا در کنسرت دانشگاه استنفورد اجرا نموده است.
• «هوشم ببر» - ۷:۰۲
• «هلل هلا» - ۸:۲۶
• «نامه» - ۶:۵۰
• «آن من است او» - ۷:۰۶
• «دیلمان» - ۱۲:۵۱
• «زده» - ۵:۵۰
• «یار جانی» - ۲:۵۱
• «الکی» - ۱۴:۱۲
• «زلف» - ۶:۱۸
• «هوشم ببر» غرلی از سعدی است
• «نامه»، «زده» و «زلف» غزل هایی از حافظ هستند
• «آن من است او» و «دیلمان» دو غزل از مولوی هستند
• «یار جانی» آهنگی محلی متعلق به شهر بیرجند است
• «الکی» شعری از خواننده این آلبوم محسن نامجو است
الکی (ترانه). الکی نام تک آهنگی از سیاوش قمیشی با شعر افشین مقدم و آهنگسازی سیاوش قمیشی و تنظیم خشایار احمدیه ( Kc Bondar ) است که در بهمن ۱۳۸۸ منتشر شد.
استقبال بی سابقه از این ترانه موجب تبدیل به یکی از بهترین آثار سال ۱۳۸۹ شد.
الکی (شیلی). استان الکی ( به اسپانیایی: Provincia de Elqui ) یک استان در شیلی است که در منطقه کوکیمبو واقع شده است. الکی ۱۶٬۸۹۵٫۱ کیلومتر مربع مساحت و ۴۴۲٬۹۹۹ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه الكي در فرهنگ معین
معنی کلمه الكي در فرهنگ عمید
معنی کلمه الكي در فرهنگ فارسی

معنی کلمه الكي در ویکی واژه

پهلوی
(عا.)
بیخود، بیهوده، بی جهت.
اَلَک" واژه ای ایرانی برآمده از واژه یِ " اَل:al" به همراه پسوندِ " َک:ak" بوده است. در زبانِ آریاییِ سانسکریت واژه یِ " اَل" به چمِ " اهلیت یا صلاحیت داشتن، بازداشتن، جلوگیری کردن ( از ) ، ممانعت کردن، مانع شدن، آراستن، زیبا کردن " بوده است و پسوندِ " َ ک" نیز پسوندِ باستانی در زبانهایِ آریایی بوده است. پَسگَشت: رویبرگِ 183 از نبیگِ " فرهنگ سَنسکریت - فارسی" - پوشینه یِ دوم
دروغکی.

جملاتی از کاربرد کلمه الكي

التبصير في الدين وتمييز الفرقة الناجية عن الفرق الهالكين