امرای

معنی کلمه امرای در فرهنگ فارسی

جمع امیر

جملاتی از کاربرد کلمه امرای

مقبره امرای میرشریف خنج مربوط به اواخر دوره تیموریان -اوائل دوره صفوی است و در لار، خیابان پارک شهر، داخل قبرستان واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۶۸۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
امرایی که رادمردانند دوستان را چنین نگردانند
الله‌قلی سلطان ایجک اوغلی از امرای قزلباش طایفه استاجلو بود. وی در درگیری‌های جانشینی شاه طهماسب یکم که مابین حیدر میرزا و اسماعیل میرزا (شاه اسماعیل دوم) در سال ۱۵۷۶ روی داد همانند دیگر سران استاجلو، از هواداران سرسخت حیدرمیرزا بود.
ارمنستان زاکارید از اواسط سده یازدهم میلادی، از نواحی جنوب ارمنستان، به گرجستان مهاجرت کرده بودند. آن‌ها در اندک زمانی در سازمان نظامی و سیاسی گرجستان نفوذ کردند و به مقامات بالایی دست یافتند تا جایی که پادشاه گرجستان سرزمین‌هایی را تحت مالکیت آن‌ها قرار داد. خاندان زاکاریان بخش بزرگی از نیروها و خاندان‌های نظامی ارمنستان را به سوی خویش جذب کردند و آن‌ها را متقاعد ساختند که در کنار ارتش گرجستان و بر ضد امرای سلجوقی وارد نبرد شوند.
امرای سخن بسی بودند این تفحص نکرده بد یکتن
میرزا سلمان جابری اصفهانی و امرای قزلباش مانع تحقیق در مورد دلیل مرگ اسماعیل شدند، که مؤید احتمال دست داشتن آن‌ها در قتل وی یا رضایت از آن بوده‌است. به این صورت دورهٔ خونبار حکومت وی به پایان رسید و امرای قزلباش برادر وی محمد خدابنده را از شیراز به قزوین آورده و بر تخت نشاندند.
در کشور تجرید مهین راهنمایی بر لشکر توحید امیرالامرایی
ابراهیم احمد سامرایی (۱۹۲۳–۲۰۰۱) زبان‌شناس، ادیب، شاعر و نویسنده عراقی بود. از دانش‌سرای عالی بغداد در سال ۱۹۴۶ فارغ‌التحصیل شد و از دانشگاه سوربن دکترای خود را گرفت. در دانشگاه‌های بغداد، اردن و صنعا به تدریس پرداخت. الدخیل فی الفارسیه و العربیه و الترکیه (وام‌واژگان در فارسی، عربی و ترکی)، معجم الفرائد، من بدیع لغة التنزیل، حنین الی الکلم الضائع و من ملحمة الرحیل از آثار اوست.
اسماعیل دوم پس از تبعید حسین‌قلی خلفای روملو از خانه وی خارج و در روز ۲۰ ژوئن ۱۵۷۶ میلادی[ت ق ۲۸] به منزل شاهقلی سلطان یکان استاجلو امیرالامرای هرات که بین میدان طویله و قصر شاهزاده پریخان خانم قرار داشت نقل مکان کرد. پس از آن در «یک ساعت سعد» که وی خود طبق کلیه اصول علم ستاره‌شناسی محاسبه کرده بود به کاخ سلطنتی وارد شد و بلافاصله دستور داد از نظر ساختمان تغییراتی در آن بدهند.
نام و نسب او را محمد‌شاه‌ بخت خان بن بوداق سلطان بن ابوالخیر بن دولت شیخ بن ابراهیم‌اغلن بن فولاداوغلن بن منگوتیمور بن باداکول بن جوجی خان بن چنگیز خان گفته‌اند. خاندان شیبانی ابتدا در سیبری ساکن بودند و در ناحیه تیومن فرمانروایی می‌کردند. یک قسمت عمده از این شعبه تحت فرماندهی شیبک خان به ماوراءالنهر کوچ کردند و امرای تیموری را از بین برده، دولت ازبک‌ها را در آن نواحی تأسیس نمودند.
در اواسط سدهٔ ۵ ه‍.ق/۱۱م، طغرل بیک سلجوقی آهنگ اران کرد و ابوالسوار ناگزیر از فرمانبرداری شد و خطبه به نام او کرد. پس از طغرل، آلپ ارسلان با سپاهی بزرگ از ترکان به اران و ارمنستان رفت و پس از گشودن سرزمین‌های قفقاز، اران را در ۴۵۹ یا ۴۶۰ ه‍.ق به فضلون فرزند دوم ابوالسوار واگذاشت. منجم‌باشی تاریخ ورود آلپ ارسلان به سرزمین اران ذیحجهٔ ۴۵۹ نوشته است. در این باره اختلاف نظرهایی وجود دارد. فرای معتقد است که آلپ ارسلان یکی از امرای خود به نام ساوتکین را به حکومت اران فرستاد. حال آن که کسروی خلاف این نظر را ابراز داشته و بر آن بوده است که ملکشاه سلجوقی این شهرها را از فضلون گرفت و به ساوتکین خادم خود سپرد و فضلون را بر استرآباد گمارد.
ای امیر امرای سخن و شاه سخا به سخن مثل عطارد به سخا چون خورشید
مشهور به باباطاهر عریان و از خاک پاک همدان بوده. او در آن ولایت به دیوانگی شهرت نموده. بلی اوست دیوانه که دیوانه نشد. اغلب اوقات و ایام در بیغوله و غارش مقام. گویند چنان آتشی در دل آن دیوانهٔ فرزانه برافروخته و بنیاد صبر وطاقت او را سوخته بودند که با آنکه برودت هوای آن بلد مشهور است در فصل زمستان در کوه الوند در میان برف عور نشسته و از گرمی شکایت می‌کرد و به قدر بیست ذرع اطراف وی برف گداخته و آب می‌گردید. گویند با عین القضات و خواجه نصیر معاصر بوده است و محی الدین لاری صاحب مرآت الادوار این حکایت را به سید نعمت اللّه کرمانی نسبت کرده و به نام او نوشته. که در کوهستان خراسان در هرات امرای شاهرخ این معنی را از او مشاهده کردند و معاصر بودن او با عین القضات و خواجه نصیرالدین طوسی خطاست. که او در چهارصد و ده وفات یافته و اینان بعد از او بوده‌اند. غرض، مجذوبی است کامل و مجنونی است عاقل. عاشقی مجرد و عارفی موحد. سخنانش دوبیتی و به لفظ رازی که در آن زمان اهالی ری و دینور و بیدان تلفظ می‌کردند واقع و معروف و بسیار اثرناک است. غزلی به نام او مشهور است. بعضی از اشعار آن را در دیوان ملامحمد صوفی مازندرانی مشهور به اصفهانی دیدم. از رباعیات آن جناب چند رباعی قلمی می‌شود:
یکی از امرای صومایی بنام امیرسیف الدین مؤسس عشیرهٔ کردتبار بوده که در دوره حکومت ترکمانها (قرن نهم هجری) در آغاز ناحیه درباس یا دریاس را از تصرف یکی از طوایف ترکمانها خارج ساخت و صاحب آن منطقه شد، بعدها نیز مناطق دۆڵی باریک، آختاچی، ایل تیمور و سلدوز را به متصرفات خود ضمیمه نمود به تدریج حکومتی نیرومند و مقتدر را تشکیل داد و حکومت و طوایفش را بنام خود «مُکری» نامگذاری کرد و مدتی زیاد بدون جنگ حکومت کرد. آختاچی یا آختاسی و تیمور، نام خوانین و حکام مغول بوده که روزگاری بر این مناطق فرمانروایی می‌کردند.
جمع شدند از امرای دیار از ملک و خان و شه و شهریار
آرد برات او امرای کلام را بر دوش طوق منت و در گوش گوشوار
خرقه پوشی در کاروان حجاز همراه ما بود، یکی از امرای عرب مر او را صد دینار بخشیده تا قربان کند. دزدان خفاجه ناگاه بر کاروان زدند و پاک ببردند. بازرگانان گریه و زاری کردن گرفتند و فریاد بی فایده خواندن
خلیل - که خدایش رحمت کناد - گفت: شاعران امرای سخن اند، و هر گونه خواهند در آن تصرف کنند. اطلاق، تقیید یا تسهیلی که ایشان را جائز است، بر دیگران جائز نیست.
اسماعیل میرزا به فرمان شاه تهماسب یکم با علی سلطان تکلو به هرات رفت. علی سلطان تکلو مأمور بود که وی را به محمدخان شرف‌الدین اوغلی امیرالامرای هرات بسپارد و محمدمیرزا (بعداً شاه محمد خدابنده) را با خود به قزوین (پایتخت) آورد.
ز دانش وزرای امین پاک نسب ز صولت امرای گزین ترک نژاد