معنی کلمه بانک در لغت نامه دهخدا
بانک. ( فرانسوی ، اِ ) ( از ایتالیایی بانکا بمعنی میزی که روی آن چیزهائی فروشند ). سازمان و دستگاهی که محل ذخیره ٔپول مردم است و بدان داد و ستد کنند یا داد و ستد آنجا انجام گیرد. بنگاه صرافی و معاملات مهم نقدی. سازمانی که عملیات آن بطور کلی عبارت است از: نقل و انتقال وجوه و صدور بروات و نگاهداری سرمایه اشخاص و بکار انداختن سرمایه های مذکور برای توسعه تجارت و اعتبارات تجارتی بخصوص از جهت تسهیل عمل مبادلات و نقل و انتقال وجوه و دادن اعتبار و قرض به مردم با ربح کمتر از میزان عادی بازار و گاه نشر اسکناس رایج کشور. پایه اصلی تشکیل بانک ها را صرافیهای قدیم تشکیل میدادند، در واقع این مؤسسات بودند که واسطه داد و ستد و جریان پول قرار داشتند و همان سازمانهای کوچک مالی و اقتصادی پایه اصلی تشکیل سازمانهای معظم بانکی در دنیا شد. در ایران شاید بتوان تاریخچه تأسیس بانک را به زمان هخامنشیان رساند، در واقع مؤسسات پسران موراشوازنیپ پور و بانک اجی بی نخستین بانک هایی هستند که در ایران وجود داشته اند . ناصرخسرو در سفرنامه درباره صرافی و کیفیت معامله مردم بصره شرحی دارد جالب : «... و حال بازار آنجا ( بصره ) چنان بود که آن کسی را که چیزی بودی به صراف دادی و از صراف خط بستدی و هر چه بایستی بخریدی و بهای آن برصراف حواله کردی و چندان که در آن شهر بودی بیرون از خط صراف چیزی ندادی ». ( سفرنامه چ دبیرسیاقی ص 114 ). در داخل ایران مسکوک طلا و نقره از روزگاران قدیم ضرب شده بود و صرفاً قانون عرضه و تقاضا بر آن حکومت میکرد. در تمام ادوار تاریخ صرافان کار بانکداری را به مقیاس کوچکی انجام میدادند. تاجر با صراف معینی حساب جاری داشت ، یعنی صراف برای هر تاجر دفتر مخصوصی که کلیه داد و ستدها متدرجاً در آن منعکس میگردید تهیه و به وی تسلیم می نمود و بجای چک از حواله های خطی و عادی استفاده میشد. کلیه پرداختها و دریافتها در شهرهای دور و نزدیک بوسیله صراف و با استفاده از برات انجام میگرفت. در عملیات صرافی اکثر بهره آن 9 و 12 درصد بود ولی حساب و قانونی نداشت و در بعضی مورد حتی به 50 درصد نیز میرسد. صرافی در ایران از سال 1266 هَ. ق. تحت تأثیر شرایط بانکداری اروپا مخصوصاً لندن قرار گرفت. اما تا سال 1267 هَ. ق. مؤسسه ای بنام بانک بمعنای جدید وجود نداشت ، در سال مذکور «بانک جدیدی » که مؤسسه ای انگلیسی بود و در دیگر کشورهای آسیانیز شعبه هایی داشت ، در تهران و مشهد و اصفهان و رشت و شیراز و بوشهر و تبریز شعبی باز کرد و چون در آغاز حقوق و مزایای مخصوصی نداشت ، احتیاج به تحصیل امیتاز نیز پیدا نکرد. بانک مذکور در مدت کمی موفق شد که نرخ بهره را به دوازده درصد پائین آورد و در مقابل ودایعی که به آن سپرده میشد برای حساب جاری دو و نیم درصد و برای امانات بابت شش ماهه چهار درصد و یکساله شش درصد بهره می پرداخت. محل این بانک در ساختمانی بود که بعدها مرکز بانک شاهی گشت. شعبه بانک تهران ابتدا حواله های پنج قرانی و بیشتر به عهده خزانه دارخود صادر میکرد و در میان مردم رواج می داد و این درواقع نخستین صورت چک بانکی یا اسکناس در ایران بود که چون این حواله را به بانک می بردند فوری در برابر آن مسکوک نقره پرداخته می شد. دیری نگذشت که این بانک جای خود را به بانک شاهنشاهی داد. توضیح آن که در اسفند 1267 هَ. ق. ناصرالدین شاه قاجار امتیاز ایجادبانک شاهنشاهی را به مدت شصت سال به بارون جولیوس رویتر داد و در آبان ماه 1268 هَ. ق. سهام بانک در لندن به معرض فروش گذاشته شد و سرمایه بانک یک میلیون لیره تعیین گردید، در ظرف چند ساعت پانزده برابر سهام نخستین خریداری شد. بانک شعب خود را در شهرستانهای ایران تأسیس کرد و درسال اول تأسیس پس از پرداخت کلیه مخارج 68 هزار لیره سود برد و هشت درصد نفع به صاحبان سهام پرداخت. بانک شاهنشاهی به نشر اسکناس نیز مبادرت کرد و اسکناسهای نخستین فقط در شعبه هایی که نام آن روی اسکناس نوشته شده بود قابلیت پرداخت داشت. بانک می بایست شش درصد منافع خالص سالیانه خود را به دولت ایران می داد. و در ابتدای تأسیس چهل هزارلیره به مدت ده سال ازقرار تنزیل شش درصد به شاه وام داد. بانک علاوه براین امتیاز، انحصار استخراج معادن آهن و سرب و مس و زیبق و زغال سنگ و نفت و جز اینها را به استثنای فلزات قیمتی به دست آورده بود. در اردیبهشت 1309 هَ. ش. بموجب قراردادی که بین دولت و بانک شاهی منعقد گردیدحق صدور اسکناس بانک شاهی ملغی شد و دولت پول کلیه ٔاسکناسهای صادر شده آنرا تا خرداد 1310 هَ. ش. پرداخت و در عوض از پرداخت حق امتیاز نیز معاف شد. باید گفته شود که به همراه فعالیت این بانکها، مؤسسات ایرانی نیز بودند که تقریباً کار بانک را انجام میدادند تجارتخانه جهانیان ( 1274 هَ. ق. )، تجارتخانه جمشیدیان ( 1265 هَ. ق. )، کمپانی فارس ( 1275 )، شرکت اتحادیه ( 1276 )، شرکت عمومی ایران ( 1278 هَ. ق. ).