برگ

معنی کلمه برگ در لغت نامه دهخدا

برگ. [ ب َ ] ( اِ ) آن جزء از هر گیاهی که نازک و پهن است و از کناره های ساقه و یا شاخه های باریک میروید. ( ناظم الاطباء ). به عربی ورق گویند. ( از برهان ). جزوی از گیاه که نازک و پهن است و از کناره های ساقه یا شاخه ها روید وبیشتر برنگ سبز است. اندامی از گیاه که اغلب بصورت صفحات پهن و سبز بر اثر رشد و نمو جوانه انتهائی یاجوانه های محوری بر روی ساقه گیاه ظاهر میشود. غالباً این عضو دارای تقارن دوطرفی است. برگها به اشکال گوناگون در گیاهان مختلف دیده میشوند. ورق. ورقه. ( فرهنگ فارسی معین ). غَرَف. ( منتهی الارب ) :
چون برگ لاله بوده ام و اکنون
چون سیب پژمریده بر آونگم.رودکی.ای غوک چنگلوک چو پژمرده برگ کوک
خواهی که چون چکوک بپرّی سوی هوا.لبیبی.و کنون باز ترا برگ همی خشک شود
بیم آنست مرا بشک بخواهد زدنا.بلعباس عباسی.یکایک به دستان رسید آگهی
که پژمرده شد برگ سرو سهی.فردوسی.مر او را سپارد گل و برگ و باغ
بهاری بکردار روشن چراغ.فردوسی.بدان مهربانی دل شهریار
بسان درختی پر از برگ و بار.فردوسی.شود برگ پژمرده و بیخ سست
سرش سوی پستی گراید نخست.فردوسی.به رستم چنین گفت کاوس کی
که از کوه البرز تا برگ نی.فردوسی.چو کاسموی گیاهان او برهنه ز برگ
چو شاخ بید درختان او تهی از بار.فرخی.طوطی میان باغ دمان و کشی کنان
چنگش چو برگ سوسن و بالش چو برگ نی.منوچهری.بجملگی همه زاسبان درآمدند بخاک
بسان برگ رزان از نهیب باد خزان.قطران.گفتار تو بار است و کار برگست
که اشنود چنین بار و برگ زیبا؟ناصرخسرو.در زیر بر و برگ تو گریزد
گمراه ز سرمای جهل و گرما.ناصرخسرو.گرفت آب کاشه ز سرمای سخت
چو زرین ورق گشت برگ درخت.عمعق.کآنچه با برگ درختان می کند
با تن و جان شما آن می کند.مولوی.برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هرورقی دفتریست معرفت کردگار. سعدی.ز سنگ اگر ندیده ای چسان جهد شرارها
ببرگهای لاله بین میان مرغزارها.

معنی کلمه برگ در فرهنگ معین

(بَ ) ( اِ. ) ۱ - توشه ، آذوقه . ۲ - اسباب و اثاثیة زندگی . ۳ - میل ، آرزو. ۴ - اسباب و سامان .
( ~. ) [ په . ] ( اِ. ) ۱ - اندامی از گیاه که از جوانه های روی ساقه یا شاخه پدید می آید، بلگ . ۲ - واحدی برای کاغذ یا آنچه به صورت کاغذ است ، ورق ، ورقه .

معنی کلمه برگ در فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) قسمتی از گیاه که معمولاً سبز، پهن، یا سوزنی است.
۲. واحد شمارش ورقۀ کاغذ: یک برگ کاغذ.
۳. ورقی برای بازی.
۴. نوعی کباب تهیه شده از قطعه های گوشت گوسفند یا گوساله.
۵. ورقی برای یادداشت، فیش.
۶. [قدیمی] ساز و نوا، سامان، اسباب، توشه.
۷. [قدیمی، مجاز] رغبت، دوستداری، میل.
۸. [قدیمی، مجاز] توان، طاقت.
۹. [قدیمی] نغمه، آهنگ.
* برگ بو: (زیست شناسی ) گیاهی خوش بو، با برگ های دراز شبیه آلاله که به صورت درختچه درمی آید.
* برگ بید: ‹بیدبرگ›
۱. (زیست شناسی ) برگ درخت بید.
۲. نوعی پیکان شبیه برگ بید: بُدی گر خود بُدی دیو سپیدی / به پیش بیدبرگش برگِ بیدی (نظامی۲: ۱۲۴ ).
* برگ سبز: [مجاز] چیزی کم بها که از روی محبت به کسی هدیه می دهند: بینوایان را به برگ سبز گاهی یاد کن / چون ز نیرنگ جهان خرج خزان خواهد شدن (صائب: لغت نامه: برگ سبز ).
* برگ نو: (زیست شناسی ) درختچه ای از تیرۀ زیتونیان، با برگ های درشت و بیضی شکل که همیشه سبز و گل هایش سفید و معطر است.

معنی کلمه برگ در فرهنگ فارسی

آهنگساز اتریشی ( و . وین ۱۸۸۵ - ف. ۱۹۳۵ م . ) شاگرد شون برگ طرفدار آتونالیته ( دستگاه جدید تحریر نتهای موسیقی که تابع قوانین تن نیست ) مصنف اپرای وتزک .
پلک
۱۹۳۶ - ۱۸۸۵ م . آهنگ ساز اتریشی شاگرد آ . شونبرگ و از پیروان او طرفدار آتونالیته .

معنی کلمه برگ در فرهنگ اسم ها

اسم: برگ (دختر) (فارسی)
معنی: به ضم ب، ابرو

معنی کلمه برگ در فرهنگستان زبان و ادب

{leaf} [زیست شناسی- علوم گیاهی] اندامی در گیاهان که معمولاً عمل فتوسنتز (photosynthesis ) و تعرق را انجام می دهد

معنی کلمه برگ در دانشنامه عمومی

در گیاهان آوندی، برگ ها زوائد جانبی ساقه اند که از مریستم انتهایی نوک ساقه پدید می آیند. بیشتر برگ ها اندام های پهن و سبز رنگی هستند که با نظم و ترتیب ویژه ای بر روی ساقه گیاهان قرار دارند. برگ از پهنک و دمبرگ و نیام تشکیل شده است و به رگه های آن رگبرگ می گویند.
پهنک سطح تماس برگ و محیط را زیاد می کند. پهنک به علت نازک بودن دو نقش فتوسنتز و تعرق را به خوبی انجام می دهد. برگ هر گیاه معمولاً ویژگی های ظاهری خاص خود را دارا است. این ویژگی در درجه اول مربوط به خصوصیات ارثی گیاه و در درجه دوم مربوط به عوامل محیطی مانند نور، رطوبت و دما است.
اصطلاحاً به برگ های بزرگ و تقسیم شده برخی از گیاهان برگ شاخه گفته می شود و این اصطلاح بیشتر برای سرخس ها به کار می رفته اما امروزه به برگ های نخل و پایانخل ها هم برگ شاخه می گویند.
برگ ها بسیار متنوع هستند. آن ها یکی از مهم ترین بخش های یک گیاه هستند. در نهان دانگان برگ تشکیل شده از یک قسمت صفحه مانند سبز به نام پهنک که به وسیله دنباله باریکی به نام دمبرگ به ساقه متّصل می شود. دمبرگ غالباً در پایین خود و در قسمتی که به ساقه متصل می شود، گاه پهن شده به صورت غلافی، کم و بیش ساقه را در بر می گیرد که به آن غلاف یا نیام می گویند. نیام در بعضی از برگ ها گاهی خارج از اندازه رشد کرده و تمامی میان گره ساقه را پوشانده، گاهی ایجاد زایده ای به نام گوشوارک را می کند. به جز پهنک برگ بقیه اجزای آن را ضمائم برگ می گویند. برگ ها ممکن است دارای همه ضمائم یاد شده باشند یا فقط شامل دمبرگ و پهنک باشند، گاهی نیز برگ فاقد دمبرگ و حتی پهنک است.
یک برگ از دو بخش پهنک و دمبرگ تشکیل شده است.
• پهنک
بخش فعال برگ بوده و غالباً به علت دارا بودن کلروفیل سبز رنگ است. پهنک ممکن است وجود نداشته یا بسیار کاهش یافته باشد و مثلاً به صورت پیچک در می آید. پهنک معمولاً به شکل صفحهٔ مسطحی است که رگبرگ ها از آن می گذرند. رگبرگ ها ادامهٔ دمبرگ بوده و در سطح زیرین مشخص تر هستند. چگونگی پراکندگی رگبرگ ها را در سطح برگ رگ بندی ( گسترش رگبرگ ها ) می نامند.
• دمبرگ
میله کوتاهی است که پهنک را در محل گره به ساقه متصل می کند. قسمت عمده دمبرگ را بافت های چوبی و آبکشی تشکیل می دهند. دمبرگ معمولاً به لبه پایه پهنک متصل است ولی در بعضی از گیاهان مانند لادن و کرچک به سطح زیرین برگ اتّصال دارد. این گونه برگ ها را سپر می گویند. برگ های فاقد دمبرگ را که پهنک آن ها مستقیماً به ساقه متّصل است بی دمبرگ یا چسبنده می نامند. قاعده برگ گاهی به صورت نیام ( غلاف ) گسترش می یابد و ممکن است دارای ضایعاتی به نام گوشوارک و زبانک باشد.
برگ (باد نوین آر آروایلار). برگ ( به آلمانی: Berg ) یک منطقهٔ مسکونی در آلمان است که در اهرویلر واقع شده است. برگ ۱٬۴۳۹ نفر جمعیت دارد.
برگ (بادن وورتمبرگ). برگ ( به آلمانی: Berg ) یک شهر در آلمان است که در رافنسبورگ واقع شده است.
شهر برست، بلاروس خواهرخواندهٔ برگ ( بادن - وورتمبرگ ) هست.
برگ (براندنبورگ). برگ ( به آلمانی: Berge ) یک شهر در آلمان است که در پریگنیتس واقع شده است. برگ ۸۷۱ نفر جمعیت دارد.
برگ (راین لان). برگ ( به آلمانی: Berg ) یک شهر در آلمان است که در Verbandsgemeinde Nastätten واقع شده است.
برگ (فالتس علیا). برگ ( به آلمانی: Berg bei Neumarkt in der Oberpfalz ) یک شهر در آلمان است که در نویمارکت واقع شده است. برگ ۷٬۶۱۲ نفر جمعیت دارد.
برگ (گرمرسهایم). برگ ( به آلمانی: Berg ) یک شهر در آلمان است که در Germersheim واقع شده است. برگ ۲٬۱۵۲ نفر جمعیت دارد.
برگ (نیدرزاکسن). برگ ( به آلمانی: Berge ) یک شهر در آلمان است که در Osnabrück واقع شده است. برگ ۳٬۷۱۵ نفر جمعیت دارد.

معنی کلمه برگ در دانشنامه آزاد فارسی

ضمایم جانبی ساقۀ گیاه. در اغلب گونه ها، نخستین اندام فتوسنتزکننده است. انواع مهم برگ عبارت اند از لپه (برگ دانه)،برگ های فلسی روی ساقه های زیرزمینی، برگینه و برگه در محوری که روی آن گل تولید می شود. معمولاً برگ ها از سه بخش تشکیل می شوند: غلاف یا قاعده برگ، دمبرگ، و پهنک. پهنک دارای شبکه ای از رگبرگ هاست که هدایت آب و مواد غذایی را بر عهده دارند. هر برگ چندین لایه بافت دارد. از نظر ساختاری، برگ متشکل از بافت های درونی یا یاخته های میانبرگ است که با روپوست یا اپیدرم احاطه می شوند و معمولاً یک لایۀ مومی اضافی، با نام پوستک، از تبخیر بیش از حد آب از بافت های برگ جلوگیری می کند. روپوست از لایۀ منفردی از یاخته در قسمت بیرونی برگ تشکیل می شود. پیوستگی روپوست با منافذ کوچکی با نام روزنه گسسته می شود که از خلال آن ها گاز به منظور فتوسنتز و تنفس بین گیاه و اتمسفر مبادله می شود. آب نیز از روزنه ها براثر تعرق خارج می شود. میانبرگ را می توان به دو لایه تقسیم کرد. نیمۀ بالایی متشکل از یاخته های طویلی پُر از کلروپلاست است که عامل فتوسنتزند و با نام بافت نرده ای ( پالی سادیک) شناخته می شود. نیمۀ پایینی میانبرگ دارای سلول هایی نسبتاً نامنظم تر با کلروپلاست اندک است و به میانبرگ اسفنجی معروف است. میانبرگ فضاهای خالی بسیاری دارد که انتشار دی اکسید کربن و اکسیژن به درون و بیرون یاخته ها را ممکن می سازد. (←نفوذ (علوم زمین)) برگ ساده، مانند برگ راش و بلوط، غیرمنشعب است. برگ مرکب، مانند برگ تمشک، شاه بلوط هندی، از برگچه های متعدد تشکیل می شود. (زبان گنجشک برگ شانه ای دارد). گیاهانی که در پاییز برگ های خود را ازدست می دهند برگ ریز یا خزان کننده نامیده می شوند، در حالی که گیاهانی که برگ های خود را آرام آرام ازدست می دهند، به صورتی که در سراسر سال برگ دارند، همیشه سبز نامیده می شوند. به این نوع برگ ها پایدار گفته می شود. در ۱۹۹۶، گیاه شناسان امریکایی نشان دادند که سطح برگ با رسیدن به مرحلۀ بلوغ دچار تغییر می شود. سطح برگ جوان مناطق چرب متعددی دارد که در برگ های مسن، احتمالاً براثر زخم و ساییدگی، ازبین می رود.

معنی کلمه برگ در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] برگ جزئی از گیاه می باشد که از آن به مناسبت در باب های صلاة، تجارت، مساقات و اطعمه و اشربه سخن رفته است.
پوشیدن عورت برای مرد و همه ی بدن- جز مواضع استثنا شده- برای زن در نماز، واجب است؛ لیکن در نوع پوشش که آیا لازم است از نوع لباس باشد یا جز آن نیز مانند برگ- حتّی با وجود لباس- کفایت می کند؟ اختلاف است.
سجده بر برگ
۱)سجده بر غیر خوردنی و پوشیدنی از گیاهان مانند برگ، صحیح است.
۲)در صحت سجده بر برگ چای، قهوه و گیاهان دارویی اختلاف است. برخی بین برگ قهوه و برگ چای و گیاهان دارویی تفکیک کرده و سجده بر برگ قهوه را- از آن جهت که خوردنی است- صحیح ندانسته ولی سجده بر برگ چای و گیاهان دارویی را- از آن جهت که خود برگ، خورده نمی شود بلکه دم کرده ی آن به صورت مایع، مورد استفاده قرار می گیرد- صحیح دانسته اند.
معامله برگ درخت
برگ درخت در دادوستد، تابع درخت است؛ بنابراین درختی که فروخته می شود برگ های آن نیز ملک خریدار می گردد، مگر در مثل درختی همچون حنا که برگش به منزله ی میوه است. در چنین مواردی برگ، داخل در معامله ی اصل درخت نخواهد بود مگر آنکه شرط شده باشد یا عرف، برگ را تابع درخت بداند.
عقد مساقات بر برگ درخت
...
[ویکی فقه] برگ (قرآن). برگ، جزئی نازک و پهن از گیاه است که از کنارهای ساقه یا شاخه ها می روید و بیشتر به رنگ سبز است.
برگها به اشکال گوناگون در گیاهان مختلف دیده می شود. در این مدخل از واژه «ورق» و برخی کلمات هم معنای آن استفاده شده است.
ساختار برگ
برخی با رویکردی علمی، آیه ۸۰ سوره یس را اشاره به ساختار و نظام عملکرد برگ دانسته اند. «الذی جعل لکم من الشجر الاخضر نارا...» . استناد به توانایی خداوند در پدیدآوری آتش سرخ از درخت سبز نشانه ای بر قدرتش در رستاخیز مردگان تلقی شده است که طبق نظر این دسته از مفسران تصریح بر سبزی درختان پدید آورنده آتش اشاره به سلول های سبز رنگ (کلروفیل) موجود در برگ دارد که طی فرآیند نورخاست (فتوسنتز) غذای لازم را برای رشد گیاه فراهم می آورند.
فوائد برگ
برگ های درختان با ایفای نقش غذاسازی، تولید اکسیژن و پاکسازی هوا، از شگفتی های آفرینش به شمار می آیند و در روایتی منسوب به امام صادق علیه السّلام ، با اشاره به ساختمان پیچیده آنها، آیتی الهی بیان شده اند. گیاهان بدون برگ، در تهیه غذا به دیگر گیاهان وابسته اند و انگل به حساب می آیند. «سپس» (و در طب سنتی کشوث) از این دسته گیاهان است که پس از یافتن گیاه میزبان به آن پیوند خورده، سپس ریشه و قسمت پیش از پیوند می خشکد. برخی مفسران «شجرة خبیثة» را که گیاهی بی ریشه در زمین وصف شده، به آن تفسیر کرده اند.

معنی کلمه برگ در ویکی واژه

بِرگ
اندامی از گیاه که از جوانه‌های روی ساقه یا شاخه پدید می‌آید، بلگ. اندامی از گیاه كه هوا را تصفيه و اکسیژن توليد می‌كند.
واحدی برای کاغذ یا آنچه به صورت کاغذ است، ورق، ورقه.
توشه، آذوقه.
اسباب و اثاثیه زندگی.
میل، آرزو.
اسباب و سامان.
(گیتی‌شناسی): قطعه بزرگ سنگ و یخ.

جملاتی از کاربرد کلمه برگ

نفس فاسق توبه از عصیان ز بی برگی کند مهستی مستوریش از غایت بی چادری است
خزان در آمد و آن برگها بکند و بریخت درخت ازین غم چون من نژند گشت و نزار
ابَرپیچاب یا ابرگرداب یک گردابِ بسیار قدرتمند و یک پیچابِ آزاد است. چنین پیچابی بزرگ و بسیار پرتلاطم است.
چون که برگشتم از ره تقلید داد تلقینم این به دانائی
مده گر رخصت نظاره‌ام گیرم فتد هر دم بر آن رخسار و برگردد بصد حسرت نگاه من
۵- سال ۱۳۶۱ در بازی برگشت در انزلی دیدار دو تیم با نتیجه ۰–۰ به پایان رسید. سرمربیگری ملوان را بهمن صالح نیا و سرمربیگری سپیدرود را احمد صومی برعهده داشت.
تو نه‌ای همچو سیر در یک پوست برگ تو چون پیاز تو بر توست
در این حدیقه که بلبل زبان نطق ندارد تو شوخ دیده مگس بین که برگرفت طنین را
در دوره‌های ۱۹۷۹–۱۹۸۳ و ۱۹۸۷–۱۹۸۹ سولبرگ عضو شورای شهر برگن بود.
ماییم و نوای غمت و برگ غریبی آخر نظری کن تو که بی برگ و نواییم
ز شادی مزن دست بر هم چو برگ که فردا شوی دست فرسود مرگ
سیف فرغانی رو خدمت درویشان کن کرم قزاز بریشم گر برگ توتست
چه غم روز میدان ز سرگشتگی؟ مباد از دم تیغ، برگشتگی