آبریزه

معنی کلمه آبریزه در لغت نامه دهخدا

( آبریزه ) آبریزه. [ زَ / زِ ] ( اِ مرکب ) علتی در چشم که پیوسته اشک از آن فروریزد. || مبال. مستراح. آبریز.

معنی کلمه آبریزه در فرهنگ عمید

( آب ریزه ) ۱. (پزشکی ) علتی در چشم که پیوسته اشک از آن می ریزد.
۲. [قدیمی] آبریز، آبریزش.

معنی کلمه آبریزه در فرهنگ فارسی

( آبریزه ) ( اسم ) ۱ - علتی در چشم که پیوسته اشک از آن فرو ریزد . ۲ - مبال مستراح آبریز .
علتی در چشم که پیوسته اشک از آن فرو ریزد مستراح

معنی کلمه آبریزه در ویکی واژه

آب‌ریزه
(پزشکی): آبریزش.

جملاتی از کاربرد کلمه آبریزه

مطابق نوشتهٔ ویل دورانت می‌توان او را دید که پس از نبردی سخت در روز؛ شب هنگام در اردوگاه سربازان در نزدیکی یکی از آبریزهای فرعی دانوب در حالی که مقابل چادر خود آتش بزرگی برپا کرده‌است؛ دربارهٔ عمل و تصورات خود در آن روز می‌اندیشد: