برایی
جملاتی از کاربرد کلمه برایی
مستانِ می شوق تو را غیر قدح نیست در دور حریفی که زند گرد برایی
ریش شادی گیری و در خودکشی خوش برایی، سبلت غم برکنی
بنای بقعه مربوط به اوایل سدهٔ ۱۰ ه.ق است. این بنا در محوطه مشجری به ابعاد ۱۵۰ در ۲۰۰ متر قرار دارد که مقبره سید امینالدین جبراییل به صورت یک هشت ضلعی در وسط باغ قرار گرفتهاست. قسمتی از نمای پاکار بنا از سنگهای منتظم ساخته شده که روی آنها دیوارهای جانبی بقعه از آجر بنا شدهاست. بیرون بقعه با تزیینات کاشی به صورت تلفیقی کار شدهاست. سقف این بقعه مسطح است که در وسط آن گنبد آجری به نسبت بزرگی قرار دارد. در ورودی بقعه یک ایوان قرار گرفته که دارای تذهیب کاشی است.
آسوموار توسط فرهاد غبرایی به فارسی ترجمه شده است.
بقعه سید حمزه یا «ساریگل آقاسی» (به ترکی آذربایجانی یعنی «آقای گل زرد») به گفته برخی مقبره حضرت سید حمزه بن موسی الکاظم است که به صورت گنبد مدور کوچکی در ضلع غربی بقعه سیدامینالدین جبراییل در روستای کلخوران بنا شده است.
شاه اسماعیل دوم نسبت به تبرا و تبراییان که از شیعیان متعصب بودند، روش قاطعی را در پیش گرفت. او فرمان داد رسم تبرا در کوچهها و محلهها از میان برداشته شود. شاه اسماعیل دوم دربارهٔ آنان گفته بود: «مرا با طبقه تبرایی که لعن را سرمایه معاش ساختهاند صفایی نیست.» وی با لعن فرستادن به مقدسات سنی مذهبان مخالف بود. وی معاش تبرائیان را قطع کرد و به شدت با آنها به مقابله پرداخت.
اگر دامان جان گیری به ترک این و آن گیری که از جمله مبرایی نه از جنی نه از انسی
به این تل چون برایی آسمان در زیر پا باشد
در نخستین آیات سوره نجم چنین آمده که جبراییل، پیامبر را تا جایی بالا برد که به اندازه دو سر کمان یا کمتر با خدا فاصله داشت این مکان در قرآن درخت سدرة المنتهی نامیده شده و جایی است که جبراییل در آستانه آن از همراهی با پیامبر بازماند و ایشان سوار بر براق بهتنهایی از آن درخت گذشت.
بقعه سید امینالدین جبراییل، بقعه شیخ جبرائیل یا بقعه کلخوران، آرامگاه پدر شیخ صفیالدین اسحق اردبیلی جد سلاطین صفوی است و در روستای شیخ کلخوران در سه کیلومتری اردبیل واقع شدهاست. روستای کلخوران نیز گاه به نام این بقعه «کلخوران شیخ» خوانده میشود. این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۶۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
این باغ دارای سه خیابان و راهروی اصلی در مرکز و دو طرف باغ بود که با درختان کاج بلند و تنومند پوشیده شده و همواره سایه دلنشینی داشت که با گذر آب قنات از مرکز این باغ، فضای دلبرایی را ایجاد میکرد.
ای که از وهم مبرایی و بیرون ز صفاتی همه فرعند و تو اصلی همه وصفند و تو ذاتی
المان رستمف در ۲۹ ماه زوئن سال ۱۹۵۲، در شهرستان جبراییل آذربایجان شوروی به دنیا آمد.
آرامگاه شیخ صفیالدین ، کاروانسرای سنگی صائین و جنگل فندقلو به عنوان شروع جنگلهای هیرکانی از میراث های جهانی یونسکو در اردبیل ، مسجد جامع اردبیل و بقعه سید امین الدین جبراییل از بناهای تاریخی مهمّ این شهر بهشمار میروند.
وگر نفس و هوا عقلت رباید تو میدان آن نفس از خود برایی
چو مرجانی تو از دریا برایی چه گر از راه چشم ما برایی
چو کبک از کوه، هر ساعت درایی بقعر چشمهٔ گوهر برایی
گفت ار دگر این عمل نمایی از خویشتن و ز من برایی
محتاج دستگیریی کس چون کمان مباش بیرون اگر ز خانه برایی خدنگ باش
اللهوردی باقروف از همان عنفوان کودکیاش علاقه شدیدی به دو و میدانی و والیبال داشت و مشفول به تمرین کردن در این دو رشته ورزشی بود. وی نقش مهمی در پیروزی باشگاه آقدام در مسابقات مختلف ورزشی بینمنطقهای در سالهای دانشآموزیاش و بعد از آن از خود نشان داد. در سال ۱۹۷۰، به عنوان کاپیتان دیدار تیمهای فوتبال آقدام و جبراییل که در چارچوب «جام سنبل طلایی» در شهرستان فضولی صورت گرفت، حضور یافت.