ایاغ

معنی کلمه ایاغ در لغت نامه دهخدا

ایاغ. [ اَ ] ( اِ ) کاسه و پیاله شرابخوری. ( برهان ) ( هفت قلزم ) ( غیاث ). پیاله شرابخوری و با لفظ ریختن و کشیدن و زدن و بر لب نهادن و بر کف داشتن مستعمل است. ( آنندراج ). پیاله و کاسه ای که با آن شراب بخورند. ( ناظم الاطباء ) :
چنان روشن از می بلورین ایاغ
کزو کوردیدی بشب چون چراغ.( گرشاسب نامه چ یغمایی ص 346 ).می زردبد در بلورین ایاغ
چو در آب پاک از نمایش چراغ.اسدی.یکی چو باده پرستان صراحی اندر دست
یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ.حافظ.نگر بی پرده روی گل برافکن برقع ساقی
ایاغ لاله بین برکف صلا زن باده خواران را.یغمای جندقی. || در بیت ذیل به معنی مطلق ظرف یا ظرف روغن آمده :
ز هر کشور که برخیزد چراغی
دهندش روغنی از هر ایاغی.نظامی.

معنی کلمه ایاغ در فرهنگ معین

( اَ ) [ تر. ] (اِ. ) = ایاغ : ۱ - هم پیاله . ۲ - ساغر، پیالة شرابخوری . ۳ - دوست و رفیق .

معنی کلمه ایاغ در فرهنگ عمید

پیاله ای که در آن شراب بخورند، جام، ساغر، ساتگین: یکی چو باده پرستان صراحی اندر دست / یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ (حافظ: ۱۰۱۸ ).

معنی کلمه ایاغ در فرهنگ فارسی

ایاغه: ماخوذا ترکی، جام، ساغر، ساتگین، پیالهای که در آن شراب بخورند
( اسم ) ۱ - پا رجل ۲ - کاسه پیال. شرابخواری جام ساغر .

معنی کلمه ایاغ در ویکی واژه

ایاغ:
هم پیاله.
ساغر، پیالة شرابخو
دوست و رفی

جملاتی از کاربرد کلمه ایاغ

مگر خورد عرفی شراب از سفال که کوثر ز سیمین ایاغم نخورد
زهر کز دست تو ریزد بایاغم شکر است تیر کز شست تو آید بمذاقم رطبست
چو لاله در چمن از کاسه سرنگونی ها تهی ز باده ندیده است کس ایاغ مرا
ز تأثیر دعای جوشن می نشکند صائب به سنگ خاره چون یاقوت اگر غلطد ایاغ من
از درد اگر به صاف بود چشم دیگران ما را نظر ز صاف به درد ایاغ توست
به‌تازگی نکشد عافیت دماغ مرا مگر شکستن دل پرکند ایاغ مرا
تا سحرگه بشکند در بوستان نرکس خمار لاله از ژاله بود چونان که پر از می ایاغ
ز خودداری نمی سازند کام خاکساران تر اگر چه سرنگون باشد ایاغ لاله رخساران
داغ دلم چو لاله پر از خون بود حزین یا رب مباد خالی ازین می ایاغ ما
جام جم و سفال، گل یک حدیقه اند مانند شیشه می به لب هر ایاغ ریز