اخ کردن

معنی کلمه اخ کردن در فرهنگ معین

(اِ. ک دَ ) (مص م . ) (عا. ) از روی ناگزیری و اکراه پولی را به کسی دادن .

معنی کلمه اخ کردن در ویکی واژه

ک دَ)
(عا.)
از روی ناگزیری و اکراه پولی را به کسی دادن.

جملاتی از کاربرد کلمه اخ کردن

یهه برسم پایمردی و دستیاری زبان بگشود و جهتِ گستاخ شدن آزادچهره و فراخ کردن مجالِ تبسّط آواز برآورد و گفت :
الماس سخت‌تر از هر چیز دیگری است که می‌شناسیم. الماس‌های کوچک و ریز را در افزارهایی برای بریدن یا سوراخ کردن سنگ‌های سخت و فلزها سوار می‌کنند. الماس‌های درشت را چون جواهر به کار می‌برند. الماس را پیش از آنکه به صورت جواهر درآید تراش می‌دهند و پرداخت می‌کنند. تراش و پرداخت الماس در درخشندگی آن تأثیر فراوان دارد. وزن الماس را با قیراط می‌سنجند. وزن یک سنگ یک قیراطی تا اندازه‌ای برای یک حلقه انگشتری زیاد است؛ ولی تقریباً ۵۰۰۰ قیراط لازم است تا وزنی برابر با ۱۰۰۰ گرم به دست آید. امروزه در کوره‌های برقی الماس مصنوعی می‌سازند.
نکته دیگر مربوط به تفاوتهای اساسی بازی فنی زاده و کرم رضایی در یک نقش است. فنی زاده، به‌خوبی در همان چند صحنه، یک عاقل دیوانه نما را تداعی می‌کند، درحالی که کرم رضایی، نقش یک دیوانه را بازی می‌کند. به علاوه که چون از قبل اعلام نمی‌شود که این دونفر در واقع یک نقش را بازی می‌کنند، برای برخی از تماشاگران، مسئله حضور فنی زاده و نقش او در داستان، تا نزدیکیهای پایان فیلم به صورت یک معما باقی می‌ماند. شخصیت عاقل دیوانه نما، با آن کاری که انجام می‌دهد (سوراخ کردن چشم شاه برروی اسکناسها) بی شک باید دارای زمینه‌های قبلی با ابعاد اجتماعی باشد اما فیلم در تحلیل شخصیت او ناتوان است، و اصلاً کوششی در این جهت نمی‌کند."
الاسموسور سری نسبتاً کوچک داشت و احتمالاً کمین می‌گرفت و با حرکت سریع گردنش ماهی‌ها را غافل‌گیر می‌کرد. دندان‌های دراز و باریک این جانور برای سوراخ کردن بدن و گرفتنِ شکارهای کوچک و نرم عالی بودند.
قزاقان مأیوسانه می‌جنگیدند تا حیاط را از جمعیت خالی کنند. اما شمارشان کافی نبود. در همین موقع مهاجمان از دیوار محل سکونت سفیر بالا رفتند و از همان‌جا شروع به تیراندازی کردند. سپس طاق اتاق خواب را سوراخ کردند تا بتوانند به پایین تیراندازی کنند. یکی از نخستین گلوله‌ها گریبایدوف را از پای درآورد. یادداشت‌نویسی که آخرین لحظات زندگی سفیر وقت روسیه در تهران را روایت کرده می‌نویسد: آخرین کلماتی که از او شنیدم این بود «فتحعلی‌شاه فتحعلی‌شاه اصلاً برایم مهم نیست یا چیزی شبیه این».
مسلم بن الحجاج در صحیح آورده از هدبة بن خالد از حماد بن سلمة از ثابت بنانی از عبد الرحمن بن ابی لیلی از صهیب از رسول خدا (ص) گفتا: «در روزگار پیش پادشاهی بود بت‌پرست، جادوپرور، و در مملکت وی مردی بود ساحر حاذق. چون پیر گشت، آن ساحر کس فرستاد بآن ملک که مرا غلامی فرست تا او را سحر بیاموزم که من پیر گشتم و روزگار من بآخر رسید تا آن غلام بجای من می‌نشیند و کار مملکت تو در سحر روان دارد. ملک بفرمود تا کودکی تازه جوان عاقل بر وی فرستادند. آن کودک پیوسته بر آن ساحر رفتی و بر رهگذر خانه ساحر راهبی یافت خداپرست موحّد. با آن راهب بنشست و حدیث توحید و ایمان از وی میشنید و سحر و شعبده از آن ساحر می‌شنید، تا روزی که دابّه‌ای عظیم پدید آمد که مردم را از آن گزند میرسید، و راه بمردم فرو بسته. آن کودک گفت: امروز آن روزست که من بتحقیق رسانم که راهب فاضلتر و بحقّ‌تر یا ساحر؟ چون بنزدیک آن دابّه رسید سنگی برداشت و روی سوی آسمان کرد گفت: اللّهم ان کان امر الرّاهب احبّ الیک من امر السّاحر فاقتل هذه الدّابّة حتّی یمشی النّاس. آن گه سنگ بر دابّه انداخت و ربّ العالمین آن را بدست و زخم وی هلاک کرد و مردم ایمن گشتند و راه بر ایشان گشاده شد. آن کودک واپیش راهب رفت و این قصّه قتل دابّه باز گفت. راهب عظیم شاد گشت و گفت: ای بنیّ انت الیوم افضل منّی، ای پسر تو امروز بعلم و فضل افزونی داری و ترا بلا و محنت رسد در میان این قوم، نگر تا بوقت بلا آن قوم را بر من دلالت نکنی و مرا ببلا نه افکنی! بعد از آن کار کودک بجایی رسید که «کان یبرئ الاکمه و الأبرص» و یداوی النّاس سائر الادواء. پس کار و قصّه وی منتشر گشت و هر بیماری که اطبّاء از معالجه وی عاجز بودند، بدست وی و دعای وی شفا می‌یافت، آن ملک بت‌پرست را ندیمی بود نابینا، مال فراوان و هدیّه‌ها و تحفه‌های گرانمایه برداشت و آمد بر این کودک. گفت: اگر مرا شفا پدید کنی و روشنایی چشم دهی، این مال جمله ترا بخشم. کودک گفت: شفای درد تو نزدیک من نیست و بدست من نیست بلی بنزدیک اللَّه است و شفا دهنده خداست، آفریدگار عالمیان و معبود جهانیان، و مرا بمال تو حاجت نیست. اگر ایمان آری من دعا گویم تا اللَّه تو را شفا دهد. آن مرد ایمان آورد و ربّ العالمین بدعای آن کودک دو چشم روشن بوی باز داد. آن مرد برخاست و بنزدیک آن ملک باز گشت. ملک او را چنان دید، گفت: این روشنایی و چشم بینا ترا که داد؟ گفت: ربّی و ربّک آن خداوند که آفریدگار و پروردگار منست و آفریدگار و پروردگار تو! آن ملک در خشم شد و او را معذّب همی‌داشت تا بر آن غلام دلالت کرد. و غلام را بیاوردند و ملک گفت: ای پسر جادوی تو بدانجای رسید که نابینا را بینا کنی و علّت برص میبری؟! غلام گفت: این نه من میکنم خدای من میکند، تعالی و تقدّس، و شفا میدهد. آن غلام را بزخم و عذاب فرو کشیدند تا بر آن راهب دلالت کرد. راهب را بیاوردند و او را بر کفر و شرک دعوت کردند. راهب سرباز زد و بر دین توحید بپائید و محکم باستاد. ملک بفرمود تا ارّه بر فرق وی نهادند و او را بدو شاخ کردند.
و گفت: خدیا چون ترا گفتار و کردار روزی کند و آنگاه گفتارت بازستاند و کردار بر تو بگذارد نعمتی بود و چون کردار بازستاند وگفتار بگذارد مصیبتی بود وچون هر دو باز ستاند آفتی بود و گفت: گشتن تو با هر گروهی که بود از مردمان به سلامت تر بود که با صوفیان که همه خلق را مطالبت از ظاهر شرع بود مگر این طایفه را که مطالبت ایشان به حقیقت ورع بود و دوام صدق و هر که با ایشان نشیند و ایشان را بر آنچه ایشان محق‌اند خلافی کند خدای تعالی نور ایمان از دل او باز گیرد و حکم حکیم اینست که حکما بر برادران فراخ کند و بر خود تنگ گیرد که بر ایشان فراخ کردن ایمان و علم بود و بر خود تنگ گرفتن از حکم ورع بود.
برخی از نوع‌های اصلاحات تناسلی به دستور فرد، به دلیل‌های شخصی، جنسی، زیبایی شناختی یا فرهنگی انجام می‌گردد. ساب برش آلت تناسلی، یا سوراخ کردن قسمت زیرین آلت تناسلی، در فرهنگ‌های سنتی بومیان استرالیا مرسوم می‌باشد. این راه در فرهنگ اصلاح بدن غربی، بدوی‌های مدرن ریشه دوانده‌است. گوشت‌شناسی شکلی می‌باشد که شامل سوراخ کردن آلت تناسلی به تنهایی می‌باشد، در حالی که دو قسمت کردن یک شکل شدیدتر می‌باشد که آلت تناسلی را به شکل کامل به دو نیم می‌کند.
مرد نیمه دیوانه ای که با تفنگ بادی و تخته نشانه امرار معاش می‌کند. شبها که در خانه است، اسکناسها را روی تخته می‌چسباند و چشم شاه را نشانه می‌رود. به تدریج که تعداد اسکناسهای سوراخ شده زیاد می‌شود، ساواک گمان می‌برد که یک شبکه خرابکار از این طریق برنامه ای در پیش دارد. با گماردن مأموران و جاسوسان خود، اسکناسهای سوراخ شده ردیابی می‌شود و عاقبت، عامل سوراخ کردن چشم شاه برروی اسکناسها دستگیر می‌شود و به شاه خبر می‌دهند که رهبر یک شبکه بزرگ خرابکاری، دستگیر شده‌است.
حاکمان جدید مسیحی شروع به اضافات و تغییراتی در مجموعه کاخ کردند و به منظور محافظت بهتر از آن در برابر حملات توپخانه، برج‌ها و استحکامات متعدد در این دوره ساخته یا تقویت شدند.
کشاورز و دهقان همان پیشه ور سوی کاخ کردند همی سربسر
مرحله دوم، سوراخ کردن یک سوراخ پایلوت متحدالمرکز با سوراخ پاکتی است که از لبه عضو امتداد دارد. سوراخ پیلوت به پیچ اجازه می دهد تا از داخل عضو به سمت عضو مجاور عبور کند. این عملیات سوراخکاری دو مرحله ای ممکن است با دو مته با اندازه های مختلف انجام شود، با این حال بیت های پلکانی خاصی برای انجام عملیات در یک پاس وجود دارد. عملیات سوراخکاری اغلب توسط یک جک سوراخ پاکت تسهیل می شود که به کاربر اجازه می دهد سوراخ پاکت را در زاویه صحیح و به عمق مناسب سوراخ کند.  موارد استفاده برای: